📍نادر شاه و کنترل روضه خوان ها
چنان چه در زمان نادر شاه هر روضه خوانی که بالای منبر می رفت، روضه می خواند، پایین که می آمد او را نسق می نمود؛ تا روزی روضه خوانی رفت بالای منبر و از ترس نادر چیزی نگفت.
همین قدر گفت:حضرت فاطمه چنین فرمودند و زینب خاتون و سکینه خاتون چنین و چنان فرمودند.
از منبر که پایین آمد، او را طلبید، فرمود: روضه خود را خواندی؟
عرض کرد: بلی
نادر شاه فرمود:اسم مادر و خواهر و دختر خود را به من بگو که چیست؟
روضه خوان بر خود پیچید.
نادر گفت: چرا نمی گویی؟
باز نگفت تا سه مرتبه، آخر فرمود ای زن فلان! تو که نزد من تنها شرم می کنی که اسم مادر و خواهر و دختر خود را بگویی چگونه بالای منبر در حضور دو هزار کس اسم دختر پیغمبر و دختر امیر و دختر حسین را به اسم می بری!
نگو دختر پیغمبر صدیقه کبری، و بگو دختر بزرگ پیامبر،بگو دختر حسین فرمود.
او را چوب زیادی زدند و حکم فرمود که دیگر روضه خوان بالای منبر نروند
📚کانال تلگرام رسول جعفریان
@shayanmosleh315
چنان چه در زمان نادر شاه هر روضه خوانی که بالای منبر می رفت، روضه می خواند، پایین که می آمد او را نسق می نمود؛ تا روزی روضه خوانی رفت بالای منبر و از ترس نادر چیزی نگفت.
همین قدر گفت:حضرت فاطمه چنین فرمودند و زینب خاتون و سکینه خاتون چنین و چنان فرمودند.
از منبر که پایین آمد، او را طلبید، فرمود: روضه خود را خواندی؟
عرض کرد: بلی
نادر شاه فرمود:اسم مادر و خواهر و دختر خود را به من بگو که چیست؟
روضه خوان بر خود پیچید.
نادر گفت: چرا نمی گویی؟
باز نگفت تا سه مرتبه، آخر فرمود ای زن فلان! تو که نزد من تنها شرم می کنی که اسم مادر و خواهر و دختر خود را بگویی چگونه بالای منبر در حضور دو هزار کس اسم دختر پیغمبر و دختر امیر و دختر حسین را به اسم می بری!
نگو دختر پیغمبر صدیقه کبری، و بگو دختر بزرگ پیامبر،بگو دختر حسین فرمود.
او را چوب زیادی زدند و حکم فرمود که دیگر روضه خوان بالای منبر نروند
📚کانال تلگرام رسول جعفریان
@shayanmosleh315