بتسازی در ایران و تبدیل شخصیتها به معبود
محمدعلی جمالزاده در کتاب آسمان و ریسمان مینویسد: «ایرانی بتساز و بتپرست خلق شده است و چشمش کور تا بوده چنین بوده و تا هست چنین خواهد بود!» این گفته جمالزاده کاملاً درست است. در جامعه ایرانی، تفاوتی ندارد که طرفدار یا پیرو کدام طیف فکری و گرایش اعتقادی باشید. ایرانیان به طور کلی انسانهایی هستند که بت میسازند و هر کدام بر اساس علایق و سلایق خود بتهای خاص خود را ایجاد میکنند.
در عرصه سیاسی، از خامنهای و رضا شاه که برخی آنها را در جایگاه خدایی قرار دادهاند بگذریم، گروهی خمینی، سلیمانی، رجایی و … را بتهای بزرگ مبارزه با استکبار میشناسند و با ساختن مجسمهها و نمادهایی به آنها دخیل میبندند.
همچنین، کسانی خاتمی را به عنوان تنها منجی تودههای تحت ستم میدانند و بدون هیچ چونوچرایی رفتار، گفتار و کردار او را تأسیس کرده و از او حمایت و پرستش میکنند.
در سوی دیگر، هاشمی رفسنجانی برای عدهای سردار سازندگی و قهرمان توسعه و مغز بزرگ سیاست و اقتصاد است که به اندازه کافی قدر ندیده و او را به عنوان بت میپرستند.
برخی نیز جواد ظریف را تنها قهرمان دیپلماسی (بدون دستاورد خاصی!) میبینند و حتی او را برتر از شخصیتهای تاریخ دیپلماسی چون مترنیخ، بیسمارک، کلمانسو و چرچیل میدانند.
علاقهمندان به شاهزادهای که به تازگی او را خدا مینامند، در او قهرمانی میبینند که با اسبی سفید و شنلی فولادی به زودی به سمت تهران پرواز کرده و رفاه و خوشبختی را به تودههای تحت ستم باز میگرداند.
برخی هنوز در انتظار مریم و مسعود رجوی هستند و آنها را در جایگاه خدایان کوه المپ میبینند.
گروه دیگری نیز بتهای خود را در گذشته نه چندان دور و در چریکهای فدایی، مجاهدین و سران سابق حزب توده جستجو میکنند و شخصیتهایی چون احسان طبری، بیژن جزنی، حمید اشرف و پرویز پویان را در جایگاه بتی منزه و غیرقابل نقد میدانند.
در این میان، کسانی نیز بتهای کوچکتری دارند، اما نسبت به آنها همان تعصب و ارادت را دارند و با کوچکترین نقدی از کوره در میروند؛ افرادی همچون فداییان، رائفیپور و حسن عباسی.
حال از بتهای تاریخ باستان و دنیای هنر بگذریم! جامعه بتساز، جامعهای نارس است که هنوز در مرحله طفولیت گرفتار است و «بت» را در جایگاه پدر و ولی خود مینشاند؛ همانطور که امروز کوروش را پدر خود مینامند. خاصیت اصلی بت، جایگاه خدایگانی است که احاطه شدهاند توسط هالهای از تقدس و عصمت.
جامعه بتساز، ملت بتپرست نیز میسازد. به گونهای که هر فرد بت خود را میپرستد و کوچکترین نقدی را با شدیدترین اهانتها پاسخ میدهد.
@sh_a_kermanshah
محمدعلی جمالزاده در کتاب آسمان و ریسمان مینویسد: «ایرانی بتساز و بتپرست خلق شده است و چشمش کور تا بوده چنین بوده و تا هست چنین خواهد بود!» این گفته جمالزاده کاملاً درست است. در جامعه ایرانی، تفاوتی ندارد که طرفدار یا پیرو کدام طیف فکری و گرایش اعتقادی باشید. ایرانیان به طور کلی انسانهایی هستند که بت میسازند و هر کدام بر اساس علایق و سلایق خود بتهای خاص خود را ایجاد میکنند.
در عرصه سیاسی، از خامنهای و رضا شاه که برخی آنها را در جایگاه خدایی قرار دادهاند بگذریم، گروهی خمینی، سلیمانی، رجایی و … را بتهای بزرگ مبارزه با استکبار میشناسند و با ساختن مجسمهها و نمادهایی به آنها دخیل میبندند.
همچنین، کسانی خاتمی را به عنوان تنها منجی تودههای تحت ستم میدانند و بدون هیچ چونوچرایی رفتار، گفتار و کردار او را تأسیس کرده و از او حمایت و پرستش میکنند.
در سوی دیگر، هاشمی رفسنجانی برای عدهای سردار سازندگی و قهرمان توسعه و مغز بزرگ سیاست و اقتصاد است که به اندازه کافی قدر ندیده و او را به عنوان بت میپرستند.
برخی نیز جواد ظریف را تنها قهرمان دیپلماسی (بدون دستاورد خاصی!) میبینند و حتی او را برتر از شخصیتهای تاریخ دیپلماسی چون مترنیخ، بیسمارک، کلمانسو و چرچیل میدانند.
علاقهمندان به شاهزادهای که به تازگی او را خدا مینامند، در او قهرمانی میبینند که با اسبی سفید و شنلی فولادی به زودی به سمت تهران پرواز کرده و رفاه و خوشبختی را به تودههای تحت ستم باز میگرداند.
برخی هنوز در انتظار مریم و مسعود رجوی هستند و آنها را در جایگاه خدایان کوه المپ میبینند.
گروه دیگری نیز بتهای خود را در گذشته نه چندان دور و در چریکهای فدایی، مجاهدین و سران سابق حزب توده جستجو میکنند و شخصیتهایی چون احسان طبری، بیژن جزنی، حمید اشرف و پرویز پویان را در جایگاه بتی منزه و غیرقابل نقد میدانند.
در این میان، کسانی نیز بتهای کوچکتری دارند، اما نسبت به آنها همان تعصب و ارادت را دارند و با کوچکترین نقدی از کوره در میروند؛ افرادی همچون فداییان، رائفیپور و حسن عباسی.
حال از بتهای تاریخ باستان و دنیای هنر بگذریم! جامعه بتساز، جامعهای نارس است که هنوز در مرحله طفولیت گرفتار است و «بت» را در جایگاه پدر و ولی خود مینشاند؛ همانطور که امروز کوروش را پدر خود مینامند. خاصیت اصلی بت، جایگاه خدایگانی است که احاطه شدهاند توسط هالهای از تقدس و عصمت.
جامعه بتساز، ملت بتپرست نیز میسازد. به گونهای که هر فرد بت خود را میپرستد و کوچکترین نقدی را با شدیدترین اهانتها پاسخ میدهد.
@sh_a_kermanshah