کانال اختصاصی رضا نصری


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


تحلیل در مورد حقوق بین الملل، حقوق روابط بین الملل آمریکا، سیاست خارجه، امنیتی سازی، برجام

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: روزنامه ایران
⭕️ مذاکره بدون عدول از اصول

ایران، یکی از مهم‌ترین موضوعات سیاست خارجی ایالات متحده است که با آغاز به کار «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور جمهوریخواه روی میز کار او قرار می‌گیرد. اینکه او سیاست «فشار حداکثری» را همچنان از سر خواهد گرفت یا سیاست تازه‌ای را در قبال تهران در پیش می‌گیرد، پرسش مهمی است که «ایران» در گفت‌وگو با رضا نصری، کارشناس مسائل بین‌الملل در میان گذاشته است. نصری از ضرورت مذاکرات جامع با امریکا بر اساس فرمول مورد نظر ایران می‌گوید.

🔻 متن این گفت‌وگو را اینجا بخوانید.

🇮🇷 @irannewspaper


در گفت‌وگو با «روزنامه ایران»:
رضا نصری

✅ من قائل به مذاکرات جامع هستم اما با فرمول و رویکردی که خود ایران تعریف می‌کند.

✅ ببینید، یک دسته‌ موضوعات اختلافی میان ایران و امریکا وجود دارد که هرگز دو کشور بر سر آنها توافق نخواهند کرد؛ چرا که این اختلافات به ماهیت و اصول بنیادین دو نظام سیاسی بازمی‌گردد؛ به عنوان مثال، ایران هرگز اسرائیل را به رسمیت نخواهد شناخت و متقابلاً، امریکا نیز هرگز دست از حمایت از اسرائیل برنخواهد داشت. بنابراین، در این دسته از موضوعات، اساساً زمینه‌ای برای تعامل یا مذاکره وجود ندارد. دسته دوم موضوعاتی هستند که ایران و امریکا در کوتاه‌مدت – ولو به دلایل متفاوت و متضاد – با یکدیگر منافع مشترک پیدا کرده‌اند؛ به عنوان مثال، ثبات در عراق و افغانستان برای هر دو کشور حائز اهمیت است. در این موارد دو کشور می‌توانند از طریق گفت‌وگو به نوعی هماهنگی دست یابیند تا از تنش‌های غیرضروری جلوگیری کنند، بدون آنکه نیازی به مبادله امتیاز باشد. دسته سوم شامل موضوعاتی است که دو کشور می‌توانند با تبادل امتیاز به اهداف تعریف‌شده خود برسند و همزمان از افزایش تنش جلوگیری کنند؛ برای مثال، در پرونده هسته‌ای، ایران می‌تواند در ازای لغو تحریم‌ها، نگرانی‌های امریکا در مورد فعالیت‌های هسته‌ای خود را در حد معقولی برطرف کند.

✅ اگر موضوعات را احصا و به این سه دسته تفکیک کنیم و در قالب یک بسته جامع ارائه دهیم، می‌توان بدون لطمه زدن به اصول، آرمان‌ها و اهداف راهبردی بلندمدت کشور، وارد مذاکره «جامع» با امریکا شد. معتقدم این فرمول کاملاً با سیاست «مدیریت تنش» یا «مدیریت تخاصم» که آقای دکتر پزشکیان در دوره انتخابات مطرح کرد، همخوانی دارد و می‌تواند از تشدید فشارها و تنش‌ها در حد ممکن جلوگیری کند.


https://irannewspaper.ir/8653/4/111260


اسرائیل به‌طور سیستماتیک این تحلیل غلط را به دولت آمریکا القا می‌کند که ایران تضعیف شده است و توانایی‌های دفاعی و بازدارندگی ایران را صرفاً به روابطش با حزب‌الله تقلیل می‌دهد.

نومحافظه‌کاران نیز روایتی را مطرح می‌کنند که ایران را در وضعیت استیصال نشان می‌دهد و ادعا دارند که تهران ناگزیر به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای خواهد رفت.

هم‌زمان، اپوزیسیون خارج از کشور واشنگتن را فریب می‌دهد و مدعی‌ است که جمهوری اسلامی در آستانه فروپاشی است.

هر سه پیش‌فرض - که توسط نیروهایی مطرح می‌شوند که سال‌هاست به دنبال جنگ با ایران هستند - نادرست‌اند. این ادعاهای هماهنگ، روایتی خطرناک می‌سازند که هدف آن کشاندن
دولت ترامپ به جنگی دیگر در خاورمیانه است.


پاسخ به سوال امام جمعه کرج:

به دنبال این هستند که از ظرفیت‌های موجود کشور استفاده کنند تا در فرایند شکل‌گیری نظم جدید منطقه‌ای و جهانی ایفای نقش کنند؛

می‌دانند صحنه منطقه و جهان سیال و در حال تحول است و ممکن است شرایط و اهرم‌هایی که امروز موجود است، سال دیگر در دسترس نباشد؛

به دنبال این هستند تا ایران «موضوع» مذاکرات دیگر بازیگران نباشد، بلکه خود فعالانه و کنشگرایانه در فرایند جانمایی خود در نظم جدید ایفای نقش کند؛

آن‌ها نمی‌خواهند مناسبات منطقه حول محور «پیمان‌های ابراهیم» شکل بگیرد و اعتقاد دارند ایران باید - به جای انفعال در صحنه دیپلماسی - نقشه راه خود را روی میز بگذارد.

به دنبال رفع موانعی هستند که اقتصاد و توسعه کشور را با چالش‌های جدی روبرو کرده و قدرت کنش‌گری شهروندان ایرانی در سطح جهان را از آن‌ها ستانده است؛

می‌دانند در دنیای امروز، قدرت یک کشور با قدرت شهروندان آن نسبت مستقیم دارد و کشوری که شهروندانش نمی‌توانند حتی یک حساب بانکی در خارج از کشور باز کنند، قابلیت رقابت نخواهد داشت؛

به دنبال این هستند تا تنش‌ها را مدیریت کنند  و کشور را از چرخه تنش‌های فزاینده خارج کنند؛

می‌دانند این تنش‌های فرسایشی منابع و نیروی انسانی کشور را به هدر می‌دهد و در بلندمدت موقعیت ایران را نسبت به سایر بازیگران منطقه تضعیف خواهد کرد.

می‌دانند یکی از اهداف اصلی رژیم اسرائیل و لابی‌های آن در چند دهه گذشته، ممانعت از ورود ایران به صحنه دیپلماسی و مذاکره بوده و می‌خواهند با این استراتژی اسرائیل مقابله کنند؛

به دنبال این هستند تا در عصر هوش مصنوعی، راه را برای تبادلات علمی و انتقال فن‌آوری هموار سازند تا ایران برای دنیای جدید مجهز باشد.

حالا، شما بفرمایید چرا می‌خواهید دستگاه سیاست خارجی را از یکی از مهم‌ترین اهرم‌های آن محروم کنید؟

https://x.com/RezaNasri1/status/1877679184396321132?s=19




روایتی قدیمی از ایران می‌گوید مردی در صف طولانی نانوایی گیر کرده بود. برای خالی کردن صف فریاد زد که در کوچه‌ای نزدیک غذای رایگان می‌دهند. همه با عجله صف را ترک کردند، اما مرد با خود فکر کرد: «اگر راست باشد چه؟» و خودش هم به دنبال جمعیت رفت.

همین داستان در مورد ادعاهایی که ایران با حملات اسرائیل یا سقوط اسد تضعیف شده است، صدق می‌کند. این ادعاها برای پیشبرد یک هدف ساخته می‌شوند، بارها تکرار می‌شوند و در نهایت حتی توسط سازندگان آن‌ها نیز باور می‌شوند.


در گفت‌وگو با ایسنا:
رضا نصری


✅ امروز ایران در موقعیت مناسبی برای مبادرت به دیپلماسی، هم در سطح منطقه و هم در سطح بین‌المللی قرار دارد. دنیا به سرعت در حال تحول است و ممکن است شرایطی که ایران امروز برای مبادرت به دیپلماسی و ثبیت موقعیت خود در نظم نوین جهانی از آن برخوردار است، یک سال دیگر وجود نداشته باشد. چ

✅ در واقع، امروز ایران در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند دستاوردهای چهل سال تلاش برای تقویت توان دفاعی و نظامی خود را در عرصه اقتصادی – از طریق مشارکت فعال در شکل‌دهی به نظم جدید منطقه - نهادینه کند. ممکن است سال آینده مناسبات بین‌المللی به‌گونه‌ای شکل بگیرد که این فرصت به کیفیت کنونی مهیا نباشد. در نتیجه، باید بدون تعلل از این موقعیت استفاده کرد. کیفیت بهره‌برداری از این فرصت تعیین خواهد کرد ایران در سال آینده در چه وضعیتی قرار دارد.

✅ در مورد تاثیرات تحولات منطقه بر سیاست خارجی ایران، دو دسته تحلیل وجود دارد. یک دسته تحلیل‌هایی است که مبتنی بر واقعیت است و یک دسته تحلیل‌های القایی است که هدف استراتژیک خاصی دنبال می‌کنند.

✅بررسی‌های مبتنی بر واقعیت‌های میدانی نشان می‌دهد که ایران، علی‌رغم تبلیغات منفی، در برابر تحولات منطقه‌ای به‌ویژه تحرکات اسرائیل، نه شتاب‌زده عمل می‌کند و نه با تعلل مواجه می‌شود. عملکر ایران در سال گذشته نشان داد که به طور جدی در پی برقراری آتش‌بس و ایجاد ثبات در منطقه است، اما در عین حال، در برابر هرگونه تعرض نظامی به منافع حیاتی یا تمامیت ارضی خود، با قاطعیت و در چارچوب دفاع مشروع واکنش نشان می‌دهد.


✅از سوی دیگر، تحلیل‌های جهت‌دار تلاش دارند اینگونه القا کنند که ایران به‌دلیل تحولات منطقه‌ای، از جمله ترور تعدادی از رهبران حزب‌الله لبنان و سقوط دولت بشار اسد، در موقعیتی تضعیف‌شده و آسیب‌پذیر قرار گرفته است. این روایت‌سازی‌ها، که عمدتاً از سوی لابی‌های رژیم اسرائیل در واشنگتن ترویج می‌شوند، با هدف تحریک دولت ترامپ به اتخاذ اقدامات خصمانه علیه ایران دنبال می‌شود. در این چارچوب، ایران را به‌طور همزمان «ضعیف» و «خطرناک» جلوه می‌دهند تا اینگونه وانمود کنند که برای جلوگیری از تهدید بالقوه ایران، لازم است از طریق اعمال فشار حداکثری و حتی اقدامات محدود نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای کشور، پیش‌دستی شود.

طبیعتاً، معتقدم تاکید بر روایت واقعی و صحیح حائز اهمیت است تا از سوءمحاسبه در مواجه با ایران جلوگیری شود.




لابی اسرائیل در واشنگتن باید تصمیم بگیرد: بالاخره ایران یک کشور ضعیف است یا یک تهدید جهانی؟

از یک سو، ایران را به‌عنوان کشوری ضعیف به تصویر می‌کشد تا افکار عمومی و تصمیم‌گیران آمریکایی را متقاعد کند که حمله به ایران پیامدهای جدی برای امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی، پایگاه‌های نظامی آمریکا، بازارهای انرژی، یا اقتصاد جهانی نخواهد داشت. از سوی دیگر، ایران را به‌عنوان یک تهدید جدی معرفی می‌کند تا ضرورت اقدام نظامی را القا کند.

واقعیت این است که ایران نه کشوری ضعیف است و نه تهدیدی ذاتی، اما در صورت تحریک، واکنشی قاطع و قدرتمند نشان خواهد داد که می‌تواند ثبات جهانی را به‌طور جدی به خطر بیندازد.


ایران همواره نه تنها به‌عنوان یک مانع ایدئولوژیک، بلکه به‌عنوان یک سد فیزیکی در برابر گروه‌های تکفیری که مسئول تمامی حملات تروریستی در اروپا هستند، عمل کرده است.

متاسفانه، دولت آلمان بی‌محابا از سیاست‌های اسرائیل که هدف آن‌ها تضعیف ایران است، حمایت می‌کند، که تبعات خطرناکی برای امنیت منطقه‌ای و جهانی به دنبال دارد.

اگر گروه‌های تکفیری کنترل سوریه را به‌دست بگیرند، حوادثی مانند حمله وحشتناک امروز در بازار کریسمس مگدبورگ به مراتب بیشتر خواهند شد. آنچه آلمان و سایر کشورهای اروپایی در سیاست‌های خارجی اسرائیل‌محور خود «پبروزی» جلوه می‌دهند، در واقع به‌طور جدی امنیت مردم خود آن‌ها را به خطر می‌اندازد.






آمریکا و سه کشور اروپایی نمی‌توانند از یک سو ایران را به گفت‌وگوی سازنده دعوت کنند و از سوی دیگر با تهدید به محکومیت، مکانیسم ماشه، تحریم و فشار حداکثری، فضا را تخریب کنند.

آن‌ها پس از سال‌ها مذاکره به توافقی با ایران رسیدند – توافقی که ایران به‌طور کامل به آن پایبند بود – اما سپس تصمیم گرفتند که این توافق "معامله بدی" بوده است!

در حالی که آمریکا به‌صورت یکجانبه از توافق خارج شد، سه کشور اروپایی نیز از اجرای تعهدات خود شانه خالی کردند و خساراتی به ارزش صدها میلیارد دلار به اقتصاد ایران وارد کردند. این همان کشورهایی هستند که با چند میلیارد دلار کسری در صندوق‌های بازنشستگی با بحران و حتی خطر فروپاشی روبه‌رو می‌شوند!

بهتر است به این تناقض‌گویی‌ها، تهدیدها، اتهامات بی‌پایه و رفتارهای تحقیرآمیز پایان دهید و با حسن نیت به میز مذاکره بازگردید.


افسانه‌هایی که اسرائیل برای سوق دادن دولت ترامپ به سمت جنگ با ایران طراحی کرده است:

۱- ایران تلاش کرده ترامپ را ترور کند.
۲- توان بازدارندگی ایران از بین رفته است.
۳- لغو تحریم‌ها باعث تشویق رفتارهای بی‌ثبات‌کننده خواهد شد.
۴- فشار حداکثری ایران را مجبور به مذاکره خواهد کرد.


ترجمه:

ادبیات رایج پیرامون ایران - به‌ویژه در روایت‌های غربی و برخی روایت‌های منطقه‌ای - به‌شدت تحت تأثیر اسرائیل قرار دارد و واقعیت وضعیت را تحریف می‌کند.

واژه‌هایی همچون «رژیم» به‌جای «دولت»، «نیابتی‌ها» به‌جای «جنبش‌های آزادیبخش ملی» و «تروریست‌» یا «میلیشیا» به‌جای کسانی که در برابر اشغال مقاومت می‌کنند، برای انحراف سیاست‌ها در قبال ایران طراح شده‌اند.

اقدامات منطقه‌ای ایران به‌عنوان «مداخلات توسعه‌طلبانه» مطرح می‌شود، در حالی که اقدامات مشابه دیگران «اتحاد» تفسیر می‌شود؛ از برنامه هسته‌ای ایران به‌عنوان «تهدید هسته‌ای» یاد می‌کنند؛ و رهبری سیاسی ایران به «ملاها» یا «آیت‌الله‌ها» تقلیل می‌یابد تا پیچیدگی‌های سیاسی کشور نادیده گرفته شود.

این زبان مغرضانه که توسط اسرائیل هدایت می‌شود، نه تنها برای قالب‌بندی هدفمند ایران است، بلکه برای منحرف ساختن توجه از اقدامات غیرقانونی و اشغالگری اسرائیل طراحی شده است.

به‌عنوان مثال، با برچسب زدن به جنبش‌های آزادیبخش به‌عنوان «تروریست‌ها» یا «میلیشیا»، اسرائیل در عمل توجهات را از جایگاه خود به‌عنوان اشغالگر منحرف می‌کند. همچنین، با معرفی ایران به‌عنوان «عامل بی‌ثبات‌کننده»، بستر مناسبات واقعی از‌ تحلیل حذف می‌شود و توجه از فعالیت‌های دیگر بازیگران منطقه‌ای برداشته می‌شود.

کشورهای منطقه‌ای و کسانی که به‌طور واقعی به گفت‌وگو متعهد هستند باید از به‌کار بردن این ادبیات مغرضانه و گمراه‌کننده‌ پرهیز کنند.

استفاده از واژه‌های بی‌طرفانه‌ای مانند «دولت» «جنبش‌های آزادیبخش» و «برنامه هسته‌ای»، تصویر واقعی‌تری از ایران و مناسبات منطقه ارائه می‌دهد و حداقل فضایی برای دیپلماسی فراهم می‌سازد.


The language surrounding Iran, especially in Western and some regional narratives, is heavily influenced by Israel and distorts the reality of the situation.

Terms like “regime” instead of "government", “proxies” for grassroots "liberation movements", and “terrorists” or “militias” for those resisting occupation are used to misguide policies on Iran.

Iran’s regional actions are labeled as “expansionist ambitions,” while similar actions by others are seen as "alliances." Its nuclear program is often framed as a “nuclear threat.” Iran’s leadership is reduced to “mullas” or “Ayatollahs,” ignoring the complexity of Iran’s political scene.

This biased language, pushed by Israel, is not just designed to frame Iran but to divert attention from its own illegal actions and occupation. For example, by labeling liberation movements as "terrorists" or "militias," Israel shifts focus away from its role as an occupier. Similarly, by labeling Iran as a “destabilizing actor,” the true context is obscured, and attention is diverted from the activities of other regional players.

Regional countries and those genuinely committed to dialogue should avoid using this Israeli-manufactured terminology. Employing neutral terms like "government", "liberation movements", and "nuclear program" offers a more realistic perspective on Iran and the true dynamics of the region, opening up space for diplomacy.

https://x.com/RezaNasri1/status/1868658024199368886?s=19






هرگونه تعرض یا اهانت به حرم می‌تواند به التهاب شدید در منطقه و بروز درگیری‌های مذهبی منجر شود. از این‌ رو، چنین اقدامی مصداق «تهدید‌ علیه صلح و امنیت بین‌المللی» است و لازم است شورای امنیت - با هشدار جدی و مسئول خواندن حاکمان جدید سوریه - به این مسئله ورود پیدا کند.


‏سیاست لبنسراوم (Lebensraum) یا «فضای حیاتی» مفهومی ایدئولوژیک بود که در اوایل قرن بیستم توسط نازی‌های آلمان، به‌ویژه شخص آدولف هیتلر، برای توجیه توسعه‌طلبی و تجاوز به سرزمین‌های دیگر به‌کار گرفته شد.

این ایده بر این باور استوار بود که آلمان به سرزمین‌های بیشتری نیاز دارد تا جمعیت رو به رشد خود را اسکان دهد، منابع طبیعی بیشتری برای تداوم سیاست‌های توسعه‌طلبانه خود کسب کند، و امنیت غذایی خود را تضمین کند. هیتلر این سیاست را به گسترش قلمرو به شرق اروپا، به‌ویژه لهستان و اتحاد جماهیر شوروی، مرتبط کرد و آن را ضروری برای بقای "نژاد برتر آریایی" دانست.

اجرای لبنسراوم با پاکسازی قومی، اخراج یا نابودی جمعیت‌های غیرآلمانی، و اشغال سرزمین‌ها همراه بود که به جنایات جنگی، نسل‌کشی، و آغاز جنگ جهانی دوم منجر شد. این سیاست اکنون به‌عنوان نمادی از ایدئولوژی‌های توسعه‌طلبانه و خشونت‌آمیز شناخته می‌شود که پیامدهای فاجعه‌باری برای بشریت به همراه داشت.

سیاست لبنسراوم دقیقا مبنای اقداماتی است که رژیم صهیونسیتی انجام می‌دهد؛ و ضمیمه بلندی‌های جولان و ادعای ایجاد «منطقه حائل» در سوریه نیز در همین راستا قابل بررسی است.

تبیین اقدامات رژیم اسرائیل در این چارچوب - از جانب مقامات، روزنامه‌نگاران و تحلیلگران- به درک بهتر ماهیت این رژیم و تهدید آن برای صلح و امنیت بین‌المللی کمک خواهد کرد.

https://x.com/RezaNasri1/status/1866366341021634892?s=19

Показано 20 последних публикаций.