Фильтр публикаций


به عقیده‌ی اپیکور، عناصر لازم برای لذت، گرون نیست.
مثال؟ رفیق!


و هزار بار پاره شد، گِره‌‌ی کور زدی، ادامه دادی.
آ باریکلا.


آدما تو سختی ستاره میشن!


گفت: همین‌که بدونی نیومدی خوش بگذره نصف راه رو رفتی.
گفتم: نصف کدوم راه رو؟
گفت: نصف اون راهِ روشنی که به آرامش محض ختم میشه.
راهی که توش دیگه هییچ اتفاقی نمیتونه اُنقدرا اذیتت کنه.


حمید باقرلو
حقِ


تحمل کنندگان، ساکنان برزخ‌اند.


اونی که میگه “نترس! من هستم”،
اون بخش دوم جمله‌ش مهمه.
وگرنه که ترس چیه اصلا؟!


به نظر من زیباترین تعریف از یک رابطه ی امن اونجایی که میگه؛
«حتی اگر با تو مخالف باشم در جبهه‌ی تو می‌مانم.»
پس نترس.


به قول یه عزیزی،
هرکاری میکنی فقط دشمنت رو شاد نکن.


و اینکه؛
«مِثل خانه می مانی ، حتی فکرِ برگشتن به تو آدم را گَرم نگه می‌دارد…!»


درسته چشمم ترسیده، اما کور که نشده! ادامه می‌دم چون مسیر رو می‌بینم‌.


ارج زندگی در موقتی بودنشه. این هم می‌گذره.


تُو
فَقَط
باید خودتو پیدا کُنی!
واسه بقیه چیزا گوگل هست!




معین
🌧


آدم باید زندگی رو زندگی کنه، نه اینکه تحلیلش کنه. پس خیلی "متافیزیکیش نکن".


دوست‌داشته‌شدن شفا‌بخش است.
اما دوست‌داشتن مرا زخمی می‌کند


بهرام افشاری توی تئاتر جوجه‌تیغی در مورد حال و روزش بعد از مرگ پدرش این‌طوری روایت می‌کنه: "من مجبور بودم به جای دختری که نداشت، به جای عروسی که نداشت، به جای دامادی که نداشت و به‌جای زنی که نداشت گریه کنم."

و من ک تمام این حال و روز جناب افشاری رو زندگی کردم.


آدم درست نه تنها خوشحال‌تر، بلکه چندین درجه خوشگلترت هم می‌کنه..


برای آرامش داشتن، باید توی بخش زیادی از زندگی، کر و لال بود؛ نه بشنوی که بقیه راجع‌به زندگیت چی میگن و نه حرف بزنی راجع‌به زندگی بقیه!


از وقتی اخوان ثالث گفت:
برو آنجا که تورا منتظرند!!
دیگه هیچ جا نرفتم...

Показано 20 последних публикаций.