هر بار من سرودم ؛ شعر و غزل برایش
خواند و به طعنه گفتا ؛ تبریک ؛ مبتلایی
در پاسخش نوشتم ؛ من مبتلای عشقم
او گفت در جوابم ؛ از ما چه می سرایی
من در غزل سرودم ؛ من از وفا سرایم
او گفت بر جفایم ؛ تا کی تو در رضایی
اینبار می سرایم من را جز این نباشد
من عاشق تو هستم ؛ عشقت کنم گدایی
داند (سما) که دردت لطف است مهربانی
نومید کی شود دل وقتی خودت دوایی
#سیدمحمداتکالی
خواند و به طعنه گفتا ؛ تبریک ؛ مبتلایی
در پاسخش نوشتم ؛ من مبتلای عشقم
او گفت در جوابم ؛ از ما چه می سرایی
من در غزل سرودم ؛ من از وفا سرایم
او گفت بر جفایم ؛ تا کی تو در رضایی
اینبار می سرایم من را جز این نباشد
من عاشق تو هستم ؛ عشقت کنم گدایی
داند (سما) که دردت لطف است مهربانی
نومید کی شود دل وقتی خودت دوایی
#سیدمحمداتکالی