تصویری آشنا از زندان زنان صیدنایا – شهره قنبری
با باز شدن درب زندانهای سوریه حقایق هولناکی آشکار شد، تصاویری فجیع از زیر پا گذاشتن کرامت انسانی. آنچه در زندانهای سوریه گذشته است حکایتهای بسیار آشنایی است که سالهای زندان اوین و دیگر زندانهای جمهوری اسلامی را تداعی میکنند.
شکنجه، بازجویی، کابل، چشمبسته، باز شکنجه و خون و داستان زنان زندانی در زندانهای سوریه که شباهت زیادی هم به زندان قرچک ورامین و وضعیت زنان و کودکان در آنجا دارد. قرچک زندانی با جمعیت متراکم، نبود تهویه و آب آشامیدنی سالم و بالازدن مداوم فاضلاب در زندان، شیوع انواع بیماریها، وفور حشرات و حیوانات موذی و شرایط سخت غیرقابلتحمل.
زنان زندانی در تمام زندانها علاوه بر شکنجههای رایج همیشه در معرض خطر تجاوز جنسی قرار دارند. تجاوز بهعنوان نوعی بسیار خشن و آزاردهنده از شکنجه که آثار روحی و روانی مخرب آن همیشه همراه زندانی باقی خواهد ماند، در زندانهای جمهوری اسلامی در دهه سیاه ۶۰ تجاوز برای اقرارگیری، و تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام بسیار شایع بود.
باز شدن درب زندانهای رژیم اسد و دیدن زنان زندانی که در شرایطی بسیار غیرانسانی زندگی میکردند و تجاوزات مکرر به آنها، وجود کودکان بیگناهی که حاصل تجاوزات مکرر به این زنها از طرف بازجویان و گارد زندان صورتگرفته بسیار دردناک است و دیدن کودکانشان نیز یادآور تجاوز به دختران و زنان در زندانهای جمهوری اسلامی است و یادآور بچههای کوچکی است که در زندان اوین و قزلحصار با امکاناتی بسیار محدود و شرایطی غیرانسانی زندگی میکردند.
شرایط زندگی در اوین و سایر زندانهای ایران دستکمی از زندانهای سوریه ندارد چرا که ما آن را زندگی کردیم. بهخاطر میاورم وجود سه زن حامله در اتاقی با ۸۰ و گاهی ۹۰ نفر که برخی بیمار، تعداد زیادی شکنجه شده، و نوزادانی که در همان اتاق از مادرانی با حکمهای سنگین به دنیا میآمدند، نه دارویی بود و نه غذای مناسبی و نه هوایی برای تنفس.
بسیاری از زنان در بند سوری که در غیرانسانیترین شرایط نوزادانشان را به دنیا آوردند حالا باید جنگی دیگر را بیرون از زندان آغاز کنند، چرا که از طرف خانوادههایشان پذیرفته نمیشوند، و باز این زنان هستند که حتی بیرون از زندان هم قربانی خواهند بود.
چه حکایات و صحنههای آشنائی. به امید یکدنیای بهتر بدون زندان.
https://journalfarsi.com/2024/12/12/23011/
با باز شدن درب زندانهای سوریه حقایق هولناکی آشکار شد، تصاویری فجیع از زیر پا گذاشتن کرامت انسانی. آنچه در زندانهای سوریه گذشته است حکایتهای بسیار آشنایی است که سالهای زندان اوین و دیگر زندانهای جمهوری اسلامی را تداعی میکنند.
شکنجه، بازجویی، کابل، چشمبسته، باز شکنجه و خون و داستان زنان زندانی در زندانهای سوریه که شباهت زیادی هم به زندان قرچک ورامین و وضعیت زنان و کودکان در آنجا دارد. قرچک زندانی با جمعیت متراکم، نبود تهویه و آب آشامیدنی سالم و بالازدن مداوم فاضلاب در زندان، شیوع انواع بیماریها، وفور حشرات و حیوانات موذی و شرایط سخت غیرقابلتحمل.
زنان زندانی در تمام زندانها علاوه بر شکنجههای رایج همیشه در معرض خطر تجاوز جنسی قرار دارند. تجاوز بهعنوان نوعی بسیار خشن و آزاردهنده از شکنجه که آثار روحی و روانی مخرب آن همیشه همراه زندانی باقی خواهد ماند، در زندانهای جمهوری اسلامی در دهه سیاه ۶۰ تجاوز برای اقرارگیری، و تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام بسیار شایع بود.
باز شدن درب زندانهای رژیم اسد و دیدن زنان زندانی که در شرایطی بسیار غیرانسانی زندگی میکردند و تجاوزات مکرر به آنها، وجود کودکان بیگناهی که حاصل تجاوزات مکرر به این زنها از طرف بازجویان و گارد زندان صورتگرفته بسیار دردناک است و دیدن کودکانشان نیز یادآور تجاوز به دختران و زنان در زندانهای جمهوری اسلامی است و یادآور بچههای کوچکی است که در زندان اوین و قزلحصار با امکاناتی بسیار محدود و شرایطی غیرانسانی زندگی میکردند.
شرایط زندگی در اوین و سایر زندانهای ایران دستکمی از زندانهای سوریه ندارد چرا که ما آن را زندگی کردیم. بهخاطر میاورم وجود سه زن حامله در اتاقی با ۸۰ و گاهی ۹۰ نفر که برخی بیمار، تعداد زیادی شکنجه شده، و نوزادانی که در همان اتاق از مادرانی با حکمهای سنگین به دنیا میآمدند، نه دارویی بود و نه غذای مناسبی و نه هوایی برای تنفس.
بسیاری از زنان در بند سوری که در غیرانسانیترین شرایط نوزادانشان را به دنیا آوردند حالا باید جنگی دیگر را بیرون از زندان آغاز کنند، چرا که از طرف خانوادههایشان پذیرفته نمیشوند، و باز این زنان هستند که حتی بیرون از زندان هم قربانی خواهند بود.
چه حکایات و صحنههای آشنائی. به امید یکدنیای بهتر بدون زندان.
https://journalfarsi.com/2024/12/12/23011/