- در مورد کشورهای خلیج فارس هم که توضیح دادید روابط اقتصادی خوب بود.
عالیخانی: روابط خیلی خوب بود، برای اینکه آن موقع بازار طبیعی ما بودند و ما اگر با همان [ضرباهنگ] صنعتی ادامه میدادیم، امروز هم باید کالاهای صنعتی زیادی را به آنجا صادر میکردیم، [میخواهم بگویم] دوبی نباید بندری باشد که از آن به ایران صادرات مجدد بکنند.
- هم به لحاظ اقتصادی و شاید سیاسی، ایران در آن دوره موقعیت کمنظیری داشت. هم با شوروی معاملههای بزرگ میکرد، هم با آمریکا. هم با غربیها و اسرائیل کار میکرد و هم با کشورهای عربی. این هوشمندی شخص شاه بود یا وزارت خارجۀ نیرومندی داشتیم که میتوانستید همزمان با کشورهایی که به خونِ همدیگر تشنه بودند کار کنید؟
عالیخانی: نقش شاه بسیار مؤثر بود. وقتی شاه با آن ترس اخلاقی که به شما گفتم روبهرو نمیشد، فوقالعاده ملی بود. ممکن است به نظر شما این حرف متناقض بیاید ولی قبول کنید از بنده؛ متناقض نیست، واقعاً [ملی] بود. آنجا میتوانست خیلی خوب کار کند و پیشنهادهای خوبی را هم که ما به او میکردیم، قبول بکند.
آنموقع هیچ ایرادی [به او] نبود ولی به هر حال مجموعۀ کاری که دستگاه ما در آن زمان میکرد [تأثیرگذار بود]. برای اینکه گروهی که آمده بود سرِ کار، هیچ نوع اعتقادی به اینکه آن یکی از ما قویتر و مهمتر است و این حرفها نداشتیم. معتقد بودیم خب [اگر هم] قویتر باشند، دلیل نمیشود که ما حرف خودمان را نزنیم و از حق خودمان دفاع نکنیم؛ همهمان، بدون استثنا این کار را میکردیم؛
مثلاً جمشید آموزگار را ببینید، در اوپک [اصلاً] برایش مطرح نبود غربیها چه فکری میکنند. او بهعنوان یک ایرانی میرفت اوپک و از منافع ما، از دستوراتی که از دولت ایران و از شاه گرفته بود دفاع میکرد؛ بنابراین این حالت در ما وجود داشت و در شاه هم اثر گذاشته بود. هیچ در این تردید ندارم و خودش هم قبول داشت باید به این صورت باشد و [در موفقیت مجموعۀ ما] شریک بود.
- شاه مذاکرهکنندۀ توانمندی بود.
خیلی خوب [بود]. چون من شخصاً [مذاکرۀ شاه را با دیگران] دیده بودم. هم در ایران دیده بودم [و هم در خارج از ایران]. کسانی که [برای مذاکره] به ایران میآمدند، بعضیهاشان آدمهای خیلی حساسی بودند، مثل کاسیگین که یک آدم درجه یک بود. آدم معمولی نبود. یک [سیاستمدار] که در راه پیدایش کرده باشند آورده باشندش نبود؛ یک آدم درجه یک بود و مغز فوقالعادهای داشت.
حرف زدن با برژنف و اینها آسان بود ولی با کاسیگین آدم باید دقت میکرد. به هر حال منظورم این است که [هنگامی که با او صحبت میکرد] دیده بودمش. با خیلی از سران کشورهای غربی و شرقی هم دیده بودمش [موقع مذاکره].
- از مذاکره با کاسیگین چه چیزی یادتان میآید؟ شاه محکم صحبت میکرد؟
عالیخانی: نه مورد خاصی نبود ولی هر دو طرف حرف که میزدند با عدد و رقم درست میزدند. رقم برای کاسیگین خیلی مهم بود و شاه هم رقمهایی را که ما به او میدادیم خوب حفظ میکرد. خوب حفظ میکرد و آدم منطقیای بود. در این موقعیتها هم خیلی راحت میتوانست حرف بزند.
در خارج هم من همراه اعلیحضرت رفته بودم در چند جا [مثل] چکسلواکی و آلمان و.... آنجا هم به همین صورت [بود]، در صحبتهایش همه را تحتتأثیر قرار میداد.
اقتصاد و امنیت: (خاطرات) گفتوگو با علینقی عالیخانی، به کوشش حسین دهباشی، تهران، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳٩۳، ص ۴۶۹ و ۴۷۰
#اقتصاد_و_امنیت
#تاریخ_مشروطه
#علینقی_عالیخانی
#محمدرضاشاه
#پهلوی
عالیخانی: روابط خیلی خوب بود، برای اینکه آن موقع بازار طبیعی ما بودند و ما اگر با همان [ضرباهنگ] صنعتی ادامه میدادیم، امروز هم باید کالاهای صنعتی زیادی را به آنجا صادر میکردیم، [میخواهم بگویم] دوبی نباید بندری باشد که از آن به ایران صادرات مجدد بکنند.
- هم به لحاظ اقتصادی و شاید سیاسی، ایران در آن دوره موقعیت کمنظیری داشت. هم با شوروی معاملههای بزرگ میکرد، هم با آمریکا. هم با غربیها و اسرائیل کار میکرد و هم با کشورهای عربی. این هوشمندی شخص شاه بود یا وزارت خارجۀ نیرومندی داشتیم که میتوانستید همزمان با کشورهایی که به خونِ همدیگر تشنه بودند کار کنید؟
عالیخانی: نقش شاه بسیار مؤثر بود. وقتی شاه با آن ترس اخلاقی که به شما گفتم روبهرو نمیشد، فوقالعاده ملی بود. ممکن است به نظر شما این حرف متناقض بیاید ولی قبول کنید از بنده؛ متناقض نیست، واقعاً [ملی] بود. آنجا میتوانست خیلی خوب کار کند و پیشنهادهای خوبی را هم که ما به او میکردیم، قبول بکند.
آنموقع هیچ ایرادی [به او] نبود ولی به هر حال مجموعۀ کاری که دستگاه ما در آن زمان میکرد [تأثیرگذار بود]. برای اینکه گروهی که آمده بود سرِ کار، هیچ نوع اعتقادی به اینکه آن یکی از ما قویتر و مهمتر است و این حرفها نداشتیم. معتقد بودیم خب [اگر هم] قویتر باشند، دلیل نمیشود که ما حرف خودمان را نزنیم و از حق خودمان دفاع نکنیم؛ همهمان، بدون استثنا این کار را میکردیم؛
مثلاً جمشید آموزگار را ببینید، در اوپک [اصلاً] برایش مطرح نبود غربیها چه فکری میکنند. او بهعنوان یک ایرانی میرفت اوپک و از منافع ما، از دستوراتی که از دولت ایران و از شاه گرفته بود دفاع میکرد؛ بنابراین این حالت در ما وجود داشت و در شاه هم اثر گذاشته بود. هیچ در این تردید ندارم و خودش هم قبول داشت باید به این صورت باشد و [در موفقیت مجموعۀ ما] شریک بود.
- شاه مذاکرهکنندۀ توانمندی بود.
خیلی خوب [بود]. چون من شخصاً [مذاکرۀ شاه را با دیگران] دیده بودم. هم در ایران دیده بودم [و هم در خارج از ایران]. کسانی که [برای مذاکره] به ایران میآمدند، بعضیهاشان آدمهای خیلی حساسی بودند، مثل کاسیگین که یک آدم درجه یک بود. آدم معمولی نبود. یک [سیاستمدار] که در راه پیدایش کرده باشند آورده باشندش نبود؛ یک آدم درجه یک بود و مغز فوقالعادهای داشت.
حرف زدن با برژنف و اینها آسان بود ولی با کاسیگین آدم باید دقت میکرد. به هر حال منظورم این است که [هنگامی که با او صحبت میکرد] دیده بودمش. با خیلی از سران کشورهای غربی و شرقی هم دیده بودمش [موقع مذاکره].
- از مذاکره با کاسیگین چه چیزی یادتان میآید؟ شاه محکم صحبت میکرد؟
عالیخانی: نه مورد خاصی نبود ولی هر دو طرف حرف که میزدند با عدد و رقم درست میزدند. رقم برای کاسیگین خیلی مهم بود و شاه هم رقمهایی را که ما به او میدادیم خوب حفظ میکرد. خوب حفظ میکرد و آدم منطقیای بود. در این موقعیتها هم خیلی راحت میتوانست حرف بزند.
در خارج هم من همراه اعلیحضرت رفته بودم در چند جا [مثل] چکسلواکی و آلمان و.... آنجا هم به همین صورت [بود]، در صحبتهایش همه را تحتتأثیر قرار میداد.
اقتصاد و امنیت: (خاطرات) گفتوگو با علینقی عالیخانی، به کوشش حسین دهباشی، تهران، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳٩۳، ص ۴۶۹ و ۴۷۰
#اقتصاد_و_امنیت
#تاریخ_مشروطه
#علینقی_عالیخانی
#محمدرضاشاه
#پهلوی