نکتهای که در صناعت ترجمه بالأخص ترجمهٔ آثار فلسفی باید مورد نظر داشت - البته برای آنان که دلسوزانه کار میکنند نه برای صرف شهرت و نام - این است که آیا اثر در دست ترجمه چیزی بر تفکر جامعهٔ ما افزون خواهد کرد یا خیر، یا اینکه اثر ترجمه شده موضوعیتی نسبت به ما جامعهٔ ما دارد یا خیر.
در سطور فوق ذکر شد که مقصود ما آن دسته از مترجمین جویای نام به هر قیمتی نیست و مقصود ما آن دسته است که انتظار از آنها میرود دلسوزانه عمل کنندو اثر در دست ترجمه را با دقت انتخاب کنند.
منطقی است که
روح و لفظ در فلسفه از فیشته را ترجمه کنید، اما ترجمهٔ اثری مانند
خطابههایی خطاب به ملّت آلمان از فیشته برای جامعهٔ ایرانی که هزاران حماسهسرای دارد و هزاران تن کتب و خطابههای آتشین در باب وطندوستی نگاشتهاند موضوعیتی دارد؟ بعید میدانم!
در باب کتاب
«نظریهٔ رهایی» اثری از کریستوف منکه ترجمهٔ سید مسعود حسینی نیز همین سؤال پیش میآید که این اثر تا چه حدی برای جامعهٔ فعلی ما موضوعیت دارد و جامعهٔ هدف حسینی تا چه اندازه قادر به فهم آن وضعیتی هستند که منکه از آن سخن میگوید.
آلمان کشوری است که در طول تاریخ پسا اتحاد خود تجربهٔ حکومتهای سیاسی متعدد و متنوعی را داشته است، از امپراتوری شاهان پروسی تا جمهوری وایمار، فاشیسم و آپارتاید نازیها، دولت سوسیالیستی زیر عبای روسها و حتی امروز لیبرال-سوسیال دموکراسی غربی.
منکه در همچین وضعیتی و برای این چنین جامعهای کتاب خود را نوشته، جامعهای که به بن بست معرفتشناسانه رسیده است، تلاشهایش برای هرگونه نظام سیاسی به شکست و بن بست رسیده و دچار نهیلیسم و پوچی جمعی است.
اما سؤال اینجاست که جامعهٔ ایرانی که سختگیرانه میتوان گفت حتی مدرنیته را پشت سر ننهاده و تصوری از تجارب ملل غربی ندارد میتواند با چنین کتابی ارتباط بگیرد و آن را بدون اینکه زیست پستمدرنی را تجربه نکرده فهم کند؟
من بهشخصه کتاب را تورقی کردم و هیچ ارتباطی با کتاب کریستوف منکه نگرفتم، نه اینکه بر آن باشم که ارزش اثر منکه را زیر سؤال ببرم، مقصودم این است که اثر برای منی که عضوی از جامعهٔ ایران هستم موضوعیتی نداشت و موقعیتی که از سخن گفته میشد برای من قابل درک و فهم نبود، زیرا آن زیستی که منکه در نظر دارد را من نوعی هیچگاه تجربه نکردهام!
در آخر آنکه اگر مترجمان تنها برای دست و پا کردن نام و شهرت دست به ترجمه میزنند که سخنی نیست، ولی اگر دلسوزانه قصد دارند اثر ترجمهایشان برای جامعهٔ هدف کمککننده باشد باید به اصطلاح از این نوار خالی پر کردنها پرهیز کنند!