Репост из: ⚫ حسینیه مجازی بُکاء ⚫
💥 #اشک و #حزن، در روز ولادت امام حسین علیه السلام
🔹شيخ طوسى رحمه اللّه و ديگران بسند معتبر از حضرت امام رضا عليه السّلام نقل كردهاند كه چون حضرت امام حسين عليه السّلام متولد شد، حضرت رسول صلى الله عليه و آله، اسْماء بنت عُمَيْس را فرمود كه بياور فرزند مرا اى اَسْماء؛ اَسْماء گفت: آن حضرت را در جامه سفيدى پيچيده خدمت حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله و سلّم بردم؛ حضرت او را گرفت و در دامن گذاشت و در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس جبرئيل نازل شد و گفت: حق تعالى ترا سلام مىرساند و مىفرمايد كه چون على عليه السّلام نسبت بتو به منزله هارون است نسبت به موسى عليه السّلام، پس او را به اسم پسر كوچك هارون نام كن كه ✨شُبَير✨ است و چون زبان تو عربى است او را «حسين» نام گذار؛ سپس حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله او را بوسيد و گريست و فرمودند: ترا مصيبتى عظيم در پيش است، خداوندا لعنت كن كُشنده او را. پس فرمود كه اَسْماء، اين خبر را به فاطمه مگو؛ چون روز هفتم شد حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله فرمودند: بياور فرزند مرا. چون او را به نزد آن حضرت بردم گوسفند سياه و سفيدى از براى او عقيقه كرد و يك رانش را به قابله داد و سرش را تراشيد و به وزن موى سرش نقره تَصدُّق كرد و خلوق بر سرش ماليد. پس او رابر دامن خود گذاشت و فرمود: 👈🏻 اى ابا عبداللّه! چه بسيار گران است بر من كشته شدن تو، و بسيار گريست. اَسماء گفت: پدر و مادرم فداى تو باد اين چه خبر است كه در روز اوّل ولادت گفتى و امروز نيز مىفرمائى و گريه مىكنى❓حضرت فرمودند: مىگريم بر اين فرزند دلبند خود كه گروهى كافر ستمكار از بنى اميّه او را خواهند كُشت، خدا نرساند به ايشان شفاعت مرا، خواهد كُشت او را مردى كه رخنه در دين من خواهد كرد و به خداوند عظيم كافر خواهد شد. سپس فرمود: خداوندا! درخواست مىكنم از تو در حقّ اين دو فرزندم آنچه را كه درخواست كرد ابراهيم در حقّ ذُريّه خود. خداوندا! تو دوست دار ايشان را و دوست دار هركه دوست مىدارد ايشان را و لعنت كن هركه ايشان را دشمن دارد، لعنتى چندان كه آسمان و زمين پر شود.
📚 منتهی الامال، ج۱ ص۶۶۸
@ashkvareh
🔹شيخ طوسى رحمه اللّه و ديگران بسند معتبر از حضرت امام رضا عليه السّلام نقل كردهاند كه چون حضرت امام حسين عليه السّلام متولد شد، حضرت رسول صلى الله عليه و آله، اسْماء بنت عُمَيْس را فرمود كه بياور فرزند مرا اى اَسْماء؛ اَسْماء گفت: آن حضرت را در جامه سفيدى پيچيده خدمت حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله و سلّم بردم؛ حضرت او را گرفت و در دامن گذاشت و در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس جبرئيل نازل شد و گفت: حق تعالى ترا سلام مىرساند و مىفرمايد كه چون على عليه السّلام نسبت بتو به منزله هارون است نسبت به موسى عليه السّلام، پس او را به اسم پسر كوچك هارون نام كن كه ✨شُبَير✨ است و چون زبان تو عربى است او را «حسين» نام گذار؛ سپس حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله او را بوسيد و گريست و فرمودند: ترا مصيبتى عظيم در پيش است، خداوندا لعنت كن كُشنده او را. پس فرمود كه اَسْماء، اين خبر را به فاطمه مگو؛ چون روز هفتم شد حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله فرمودند: بياور فرزند مرا. چون او را به نزد آن حضرت بردم گوسفند سياه و سفيدى از براى او عقيقه كرد و يك رانش را به قابله داد و سرش را تراشيد و به وزن موى سرش نقره تَصدُّق كرد و خلوق بر سرش ماليد. پس او رابر دامن خود گذاشت و فرمود: 👈🏻 اى ابا عبداللّه! چه بسيار گران است بر من كشته شدن تو، و بسيار گريست. اَسماء گفت: پدر و مادرم فداى تو باد اين چه خبر است كه در روز اوّل ولادت گفتى و امروز نيز مىفرمائى و گريه مىكنى❓حضرت فرمودند: مىگريم بر اين فرزند دلبند خود كه گروهى كافر ستمكار از بنى اميّه او را خواهند كُشت، خدا نرساند به ايشان شفاعت مرا، خواهد كُشت او را مردى كه رخنه در دين من خواهد كرد و به خداوند عظيم كافر خواهد شد. سپس فرمود: خداوندا! درخواست مىكنم از تو در حقّ اين دو فرزندم آنچه را كه درخواست كرد ابراهيم در حقّ ذُريّه خود. خداوندا! تو دوست دار ايشان را و دوست دار هركه دوست مىدارد ايشان را و لعنت كن هركه ايشان را دشمن دارد، لعنتى چندان كه آسمان و زمين پر شود.
📚 منتهی الامال، ج۱ ص۶۶۸
@ashkvareh