تی‌شین|معصومه رحیمی


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Искусство


تی‌شین واژه‌ی گیلَکی به مَعنی «برای تو»
زائرِ مِه| #میم_رحیمی

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Искусство
Статистика
Фильтр публикаций


.
تو خیلی قشنگ و مبارکی❤️




.
چون قشنگ بود. بین مزون‌های تلگرام پیداش کردم. خرید نداشتم و اصلاً نمی‌شناسم‌شون، ولی بعنوان یه نیمچه خیاط با دیدن عکس متوجه می‌شم دوخت تمیز داره.
و ممکنه لازم‌تون بشه. ۵۶۰ تومنم یه کافه رفتنه!


Репост из: مزونِ "مِهردُخت"
خیلی از من تن‌خور و عکس مدل مشکیِ بابونه رو خواستید.
چون مشکی‌مون هنوز دوختش تموم نشده، عکس آماده ندارم ازش🥲
خیلی گشتم توی نت و این عکس رو پیدا کردم که بتونید تصورش کنید. منتهی فرقش با مال ما اینه که ما سر مچش یه تور دلبر دادیم و دکمه‌هاشو هم بابونه‌ای کردیم.
برای همین میگم مثل مدل ما نیست 🙂‍↔️

باورتون میشه فقط با ۵۶۰ت می‌تونید ثبتش کنید؟🥹

❌اولویت با ۷ نفر اول❌

ثبت سفارش👈 @Pasokh_admin_sabt
مدل آماده شد سریع می‌ذارم اینجا❤️


هرگونه کپی بی‌نام، بانام و تغییر در محتوا از کانال خالی از رضایت من و حق الناسه.
.


کاش مدرسین اینستاگرامی دست از سرِ بخشِ خود تحقیریِ مخاطب‌شون بردارن!
از هسته‌ی زمین به عرش رسیدن، باور کنید خیلی مسائل و امکانات و حتا حضور آدم‌ها باعث رشد می‌شه. پس این میزان سرکوب خود جایی نداره!

البته جایی نداره تا زمانی که بحث پول وسط میاد.
_هیچی نداشتما؛ الان همه چی دارم.
_خانواده‌مم کمک نکردن ولی من الان خَیرم.
_با همین گوشی به همه چی رسیدما(حالا گوشیش در زمان خودش پرچم‌دار سال بوده).

یه کلمه می‌خواستم بنویسم که متاسفانه زشته! ولی دقیقا همون.


.
دیدی یه جاهایی‌رو مجبوری...


تولدت مبارک عزیزِ دلم❤️

#حسین


.
تو چیزی نیستی که توی دریای مِه گم بشی؛ تو «نوری» مِه‌ شکن و تکثیر شونده، مثلِ نورِ ماه روی آب. دقیقا همین «هلالِ ماه» که خیلی بالاتر از مِه ایستاده.

۱۲ بهمن ۱۴۰۳| از شبِ سرد و آسمانِ پُرستاره و زمینِ مِه‌آلودِ ییلاق




.
فرار کردن از من برایت آسان‌تر از ملاقاتی کوتاه در ناگهان‌‌هاست و این یعنی قصه‌ای با پایانی باز و هزاران صحنه و کلماتِ خیالی که فقط توی سرمان رخ می‌دهند.
از تو فقط آخرین اثر انگشتت روی دست‌هام که با فکر کردن به تو می‌خواهد مرا لمس کند، باقی‌مانده. کمرنگ شده اما از بین نرفته، دل‌خوشم به اینکه شاید می‌خواهد پایانِ خوشِ قصه‌ی ما باشد! اما دست که می‌چرخانم نبودنت نزدیک‌ترین چیزی‌ست که لمس می‌کنم.

#میم_رحیمی
#نامه‌های_نمور


اگر روزی از تو درباره‌ی من پرسیدند
زیاد فکر نکن
با غرور به آن‌ها بگو: دوستم دارد.
بسیار دوستم دارد.

*نزار قبانی


.
ایمان داشتم به انگشت‌هات؛ آن پیامبران دیوانه که اگر بخواهند، می‌توانند با کلمات نزدیک‌تر بیایند. اما به جز نگفتن، نبودن و نیامدن به سویم چیزی در بساطت نیست. ناممکنی و تنها ایمان داشتن به انگشت‌هات کافی نبود! و نمی‌توانستم بگویم؛ کافی‌ست مرا ببوسی تا رهایم نکنی...
عجیبِ قشنگ؛
حالا که در این هذیان‌های سودا زده‌ی شبانه‌ نیستی، در کدام واقعیت کلماتت فاصله‌‌ها را خط می‌زنند و شاعرِ تعبیرِ کدام شادی‌های ملموسی؟


#میم_رحیمی‌
#نامه‌های_نمور


.
اَبرها گیر کردن به موهام...

۴ بهمن ۱۴۰۳| رشتِ سوزناک


.
اینجا ابرهای غیابِ تو بیش از اندازه‌ باریده‌اند، ابرهای شادِ حضورزای تو از کدام سمت و جهت جغرافیایی می‌آیند؟

#میم_رحیمی
#یا_صاحب_الزمان


نیم‌ایم ز آب و گِل، نیم‌ایم ز جان و دل
نیم‌ایم لبِ دریا، نیمی همه دُردانه
گفتم که «رفیقی کن، با من که منم خویش‌ات»
گفتا که «بِنَشْناسَم، من خویشْ ز بیگانه»

*مولانا
📸 : خودم| s24ultra


گاهی کلمات کارساز و کافی نیستند.
۲ بهمن ۱۴۰۳


Репост из: بچه‌ی مردم
همیشه حتی اگه نزدیک‌م باشم، باز دورم..


همه‌ی قصه‌های جهان تا الان گفته شده‌اند از اینجا به بعد قصه‌گوی خوب و بد داریم.

حدیث هالیوودی| احتمالاً از هیچکاک هیچکاک


میزانِ توجه اطرافیان به رنج‌هامون می‌تونه یکی از معیارهای ماندگاری حضورشون باشه.

#فکت

Показано 20 последних публикаций.