.
فرار کردن از من برایت آسانتر از ملاقاتی کوتاه در ناگهانهاست و این یعنی قصهای با پایانی باز و هزاران صحنه و کلماتِ خیالی که فقط توی سرمان رخ میدهند.
از تو فقط آخرین اثر انگشتت روی دستهام که با فکر کردن به تو میخواهد مرا لمس کند، باقیمانده. کمرنگ شده اما از بین نرفته، دلخوشم به اینکه شاید میخواهد پایانِ خوشِ قصهی ما باشد! اما دست که میچرخانم
نبودنت نزدیکترین چیزیست که لمس میکنم.
#میم_رحیمی
#نامههای_نمور