یارا بهشت صحبت یاران هَمْدَمست
دیدار یار نامتناسب جهنّمست
هر دم که در حضور عزیزی برآوری
دریاب کز حیات جهان حاصل آن دَمَست
نه هر که چشم و گوش و دهان دارد آدمیست
بس دیو را که صورت فرزند آدمست
آنست آدمی که در او حسن سیرتی
یا لطف صورتیست دگر حَشْوِ عالَمَست
هرگز حسد نبرده و حسرت نخوردهام
جز بر دو روی یار موافق که دَر هَمَست
آنان که در بهار به صحرا نمیروند
بوی خوش ربیع بر ایشان مُحَرّمست
وان سنگ دل که دیده بدوزد ز روی خوب
پندش مده که جهل در او نیک مُحْکمست
آرام نیست در همه عالم به اتفاق
ور هست در مجاورت یار مَحْرمست
گر خون تازه میرود از ریش اهل دل
دیدار دوستان که ببینند مَرْهَمَست
دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مُقَدّمست
مُمْسِک برای مال همه ساله تنگ دل
سعدی به روی دوست همه روزه خُرّمَست
« #سعدی»
@mahfelshearvaava