🖇اشتباه باقر پرهام در ترجمه مفاهیم فلسفه هگل
📋بیش از سه دهه پیش، من در نقد برخی رسالههای ترجمه شده دربارۀ فلسفۀ هگل توضیح داده بودم که Geist یا «روح» مفهوم بنیادین همۀ فلسفۀ هگل است و اگر کسی تصوری از چیستی این روح نداشته نباشد، پرداختن او به فلسفۀ اتلاف وقتی بیش نیست. این بحث، در زمانی که آن مقاله در مجلۀ نشر دانش منتشر شد، واکنش یکی از مترجمان را به دنبال داشت و همان مترجم در جزوهای بالغ بر هشتاد صفحه توضیح داد که من اشتباه کردهام و او در بخش دوم همان جزوه توضیح خواهد داد که چرا ترجمۀ Geist آلمانی به «ذهن» ایرادی ندارد. سالها گذشت و چشم منتظران به بخش دوم آن جزوه روشن نشد، اما نزدیک به دو دهه پس از آن مجادله مترجم Phänomenologie des Geistes هگل را با عنوان پدیدارشناسی جان به علاقهمندان فلسفه تقدیم کرد. نمیدانم چند نفر تا کنون به خواندن آن ترجمه خطر کردهاند، اما همین قدر میتوانم بگویم که همۀ رشتههای مترجم با ترجمۀ Geist به «ذهن» و نیز «جان» پنبه شده است. هیچ خوانندۀ جدّی نخواهد توانست چیزی از آن ترجمه دریابد و با یکی از مهمترین متنهای همۀ تاریخ فلسفه آشنایی پیدا کند. این مفهوم در کانون همۀ نظام هگل، و همۀ نوشتههای او، قرار دارد و هیچ شارح، مترجم و خوانندۀ نوشتههای هگل نمیتواند تصور دقیقی از این مفهوم نداشته باشد. من برای اینکه نظر خواننده را به نکتۀ بنیادین فهم هر اثر فلسفی و امکان انتقال آن به زبانی دیگر جلب کنم در آنچه میآید به یکی از همین ترجمههایی اشاره میکنم که از سر بازیچه به فارسی برگردانده شده است🖊
🔸 یک کلمه. فصلنامه سیاستنامه. شماره یازدهم. زمستان 1397. صفحه 5
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai
📋بیش از سه دهه پیش، من در نقد برخی رسالههای ترجمه شده دربارۀ فلسفۀ هگل توضیح داده بودم که Geist یا «روح» مفهوم بنیادین همۀ فلسفۀ هگل است و اگر کسی تصوری از چیستی این روح نداشته نباشد، پرداختن او به فلسفۀ اتلاف وقتی بیش نیست. این بحث، در زمانی که آن مقاله در مجلۀ نشر دانش منتشر شد، واکنش یکی از مترجمان را به دنبال داشت و همان مترجم در جزوهای بالغ بر هشتاد صفحه توضیح داد که من اشتباه کردهام و او در بخش دوم همان جزوه توضیح خواهد داد که چرا ترجمۀ Geist آلمانی به «ذهن» ایرادی ندارد. سالها گذشت و چشم منتظران به بخش دوم آن جزوه روشن نشد، اما نزدیک به دو دهه پس از آن مجادله مترجم Phänomenologie des Geistes هگل را با عنوان پدیدارشناسی جان به علاقهمندان فلسفه تقدیم کرد. نمیدانم چند نفر تا کنون به خواندن آن ترجمه خطر کردهاند، اما همین قدر میتوانم بگویم که همۀ رشتههای مترجم با ترجمۀ Geist به «ذهن» و نیز «جان» پنبه شده است. هیچ خوانندۀ جدّی نخواهد توانست چیزی از آن ترجمه دریابد و با یکی از مهمترین متنهای همۀ تاریخ فلسفه آشنایی پیدا کند. این مفهوم در کانون همۀ نظام هگل، و همۀ نوشتههای او، قرار دارد و هیچ شارح، مترجم و خوانندۀ نوشتههای هگل نمیتواند تصور دقیقی از این مفهوم نداشته باشد. من برای اینکه نظر خواننده را به نکتۀ بنیادین فهم هر اثر فلسفی و امکان انتقال آن به زبانی دیگر جلب کنم در آنچه میآید به یکی از همین ترجمههایی اشاره میکنم که از سر بازیچه به فارسی برگردانده شده است🖊
🔸 یک کلمه. فصلنامه سیاستنامه. شماره یازدهم. زمستان 1397. صفحه 5
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai