🖇شکست انقلاب فرهنگی
📋هر انقلاب فرهنگی از همان آغاز محتوم به شکست است. بدیهی است که دولتها پیوسته میتوانند پیروزیهایی که موقت و گذرا هستند به دست آورند، اما تردیدی نیست که هرچه این توهّمِ پیروزی طولانیتر باشد آسیبهای آن نیز بسی بیشتر خواهد بود. انقلاب فرهنگی در ایران نیز چنین پیآمدهای نامطلوبی برای نظام علمی کشور داشته است. این نکته دارای اهمیت است که انقلاب فرهنگی در ایران، با سابقهای نزدیک به چهار دهه، یکی از طولانیترین انقلابهای فرهنگی است و به نظر نمیرسد که روند و نتایج آن، تاکنون، مورد بررسی انتقادی قرار گرفته باشد. اگرچه اسناد و مدارک کافی برای یک اظهار نظر بیطرفانه در دسترس نیست، اما من گمان میکنم که، حتیٰ از دیدگاه مسئولان حکومتی و متولّیان انقلاب فرهنگی، بتوان گفت که سرکنگبینِ انقلاب فرهنگی بسی بر صفرای ایدئولوژیکی شدن و سیاستزدگی دانشگاه افزوده و نهال علم را بسیار رنجورتر از پیش کرده است. به اجمال میتوان گفت که شالودۀ نظری همۀ «انقلابهای فرهنگی» این تلقّی نادرست بود که گویا فرهنگ امری ساختنی است و میتوان «فرهنگسازی» کرد، بویژه اینکه دولت میتواند «فرهنگسازی» کند. در این دریافت، فرهنگ امری ایدئولوژیکی و تابع مناسبات قدرت است و با دگرگون شدن رابطۀ نیروها نیز میتوان با تصرفی در فرهنگ آن را دگرگون کرد. تجربههای همۀ انقلابهای فرهنگی ناظر بر این درس مهم است که نه تنها هیچ یک از آنها پیشرفتی در علم در پی نداشتهاند، بلکه موجب رکود علمی مزمنی نیز شده است. برخی از کشورها، مانند چین، به دنبال رکودی که نظام علمی آن کشور را کمابیش نابود کرد توانستند با اصلاحاتی اساسی به بازسازی آن بپردازند، اما تاکنون نه روسیه و نه هیچ یک از دیگر جمهوریهای سابق اتحاد جماهیر شوروی نتوانستهاند نظام علمی و دانشگاهی خود را احیاء کنند. وضع در کشورهای سوسیالیستی اروپای مرکزی و شرقی از این حیث متفاوت است که دانشگاههای مهم آنها بخشی از نظام علمی و دانشگاهی اروپا بودند و بسیار زود توانستند پس از فروپاشی نظامهای سوسیالیستی سطح علمی دانشگاههای خود را ارتقاء ببخشند 🖊
🔸 دانشگاه خانه احزاب. نشریه قلمیاران. شماره پانزدهم. بهمن 1397. صفحه 2
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai
📋هر انقلاب فرهنگی از همان آغاز محتوم به شکست است. بدیهی است که دولتها پیوسته میتوانند پیروزیهایی که موقت و گذرا هستند به دست آورند، اما تردیدی نیست که هرچه این توهّمِ پیروزی طولانیتر باشد آسیبهای آن نیز بسی بیشتر خواهد بود. انقلاب فرهنگی در ایران نیز چنین پیآمدهای نامطلوبی برای نظام علمی کشور داشته است. این نکته دارای اهمیت است که انقلاب فرهنگی در ایران، با سابقهای نزدیک به چهار دهه، یکی از طولانیترین انقلابهای فرهنگی است و به نظر نمیرسد که روند و نتایج آن، تاکنون، مورد بررسی انتقادی قرار گرفته باشد. اگرچه اسناد و مدارک کافی برای یک اظهار نظر بیطرفانه در دسترس نیست، اما من گمان میکنم که، حتیٰ از دیدگاه مسئولان حکومتی و متولّیان انقلاب فرهنگی، بتوان گفت که سرکنگبینِ انقلاب فرهنگی بسی بر صفرای ایدئولوژیکی شدن و سیاستزدگی دانشگاه افزوده و نهال علم را بسیار رنجورتر از پیش کرده است. به اجمال میتوان گفت که شالودۀ نظری همۀ «انقلابهای فرهنگی» این تلقّی نادرست بود که گویا فرهنگ امری ساختنی است و میتوان «فرهنگسازی» کرد، بویژه اینکه دولت میتواند «فرهنگسازی» کند. در این دریافت، فرهنگ امری ایدئولوژیکی و تابع مناسبات قدرت است و با دگرگون شدن رابطۀ نیروها نیز میتوان با تصرفی در فرهنگ آن را دگرگون کرد. تجربههای همۀ انقلابهای فرهنگی ناظر بر این درس مهم است که نه تنها هیچ یک از آنها پیشرفتی در علم در پی نداشتهاند، بلکه موجب رکود علمی مزمنی نیز شده است. برخی از کشورها، مانند چین، به دنبال رکودی که نظام علمی آن کشور را کمابیش نابود کرد توانستند با اصلاحاتی اساسی به بازسازی آن بپردازند، اما تاکنون نه روسیه و نه هیچ یک از دیگر جمهوریهای سابق اتحاد جماهیر شوروی نتوانستهاند نظام علمی و دانشگاهی خود را احیاء کنند. وضع در کشورهای سوسیالیستی اروپای مرکزی و شرقی از این حیث متفاوت است که دانشگاههای مهم آنها بخشی از نظام علمی و دانشگاهی اروپا بودند و بسیار زود توانستند پس از فروپاشی نظامهای سوسیالیستی سطح علمی دانشگاههای خود را ارتقاء ببخشند 🖊
🔸 دانشگاه خانه احزاب. نشریه قلمیاران. شماره پانزدهم. بهمن 1397. صفحه 2
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai