⛔️ اندر حکایت احادیث آخرالزمانی آشیخ پناهی/ احادیث آخرالزمانی فتح بصره!
✍️سید علی حسینی
⁉️هرگاه در جنگ تحمیلی ، عملیات های به منطقه عملیاتی بصره نزدیک تر بود ، احادیث آخرالزمانی هم توسط روحانیون «حضور موقت» در جبهه داغ تر می شد ، روزی از آن روزها یکی از آقایان روحانی به اردوگاه رزمندگان آمد و بین دو نماز بطور مفصل از احادیث آخرالزمان و نشانه های آن که جنگ جانانه ای در اطراف بصره خواهد بود ، داد سخن سرداد و برای تهییج رزمندگان آنان را سربازان امام زمان علیه السلام خطاب می کرد و در تایید سخنان خود می گفت الان شما پا روی بال ملایک می گذارید و باید قدر خودتان را بدانید که مجاهدت شما در احادیث ائمه اطهار علیهم السلام آمده است ، یه طوری صحبت می کرد که ما احساس بدهکاری به آقایان بهمان دست می داد اما از آنجایی که بچه های رزمنده از بس که از این حرف و حدیث ها شنیده بودند ، برایشان تکراری و ملال آور شده بود و در عملیات های مختلف هم دیده بودند که در جنگ حرف اول و آخر را استراتژی جنگی ، تاکتیک های جنگی ، فرماندهی و سلاح های پیشرفته ، اتش سنگین هوایی و توپخانه و...می زند ، و البته که روحیه و اعتقادات هم در کنار آن مسائل جای خاص خود را دارد.
⁉️ در پایان سخنان مقام محترم روحانی و هنگام رفتن آن آقا ، یکی از بچه های قم که دارای سوابق مبارزاتی قبل از انقلاب بود و پیش از جنگ تحمیلی هم به مدت دو سال در کردستان با تجزیه طلبان حزب دموکرات و کومله جنگیده بود ، خود را به ماشین آن مقام روحانی رساند و گفت: «حاج آقا مگر این حرف ها را با اعتقادات قلبی نمی گویی؟ خب پس چرا داری میری؟! بمان ! یا در راه سربازی آقا به شهادت می رسی و یا مفتخر می شوی در رکاب آقا باشی و سربازی برای امام زمان می کنی.»
❗️آن مقام روحانی گفت: «پسرم من که از خدا می خواهم پیش شما باشم اما فرماندهان دستور داده اند که در میان لشکر های مختلف برایشان سخنرانی داشته باشم تا روحیه رزمندگان بالا برود.»
♦️در این جا بود که رزمنده قمی عصبانی شد و مچ حاج‌آقا را محکم گرفت و گفت: فرماندهان بی جا کرده اند از شما چنین درخواستی داشته اند ، شما اینجا می مانید و همین روزها به همراه ما سربازی آقا را انجام می دهی.
♦️در این اوضاع آن آقا عصبانی شد و رو به بادیگارد های خود کرد که چرا تماشاگر هستند و آنان ابتدا با شوخی و جدی از رزمنده قمی خواستند کوتاه بیایید اما ایشان ول کن قضیه نبود ، خلاصه بقیه رزمندگان پا در میانی کردند و آن مقام روحانی خلاصی پیدا کرد.
♦️عملیات در موعد مقرر انجام شد ، و بیشترین شهید و زخمی را از ابتدای جنگ دادیم و ظاهراً آن احادیث آخرالزمانی تطبیق با زمانه ما نداشت و شاید هم ساخته و پرداخته همین آقایان روحانی بود چرا که همان ایام دفاع مقدس با مطالعه تاریخ شاه عباس صفوی مطلع شده بودیم که از همین احادیث برای تطبیق زمان ظهور با ایام سلطنت شاه عباس ساخته و پرداخته فرموده بودند!
♦️یکی از منابع قابل ارائه به آشیخ پناهیان کتاب رجعت علامه مجلسی رحمةالله علیه است.
👈سرنوشت آن رزمنده قمی؛
🔸🔸تا قبول قطعنامه در جبهه ماند و بارها مجروح شد و پس از جنگ هم بدون اخذ سوابق جبهه ، جانبازی و ایثارگری به شغل شریف جگرکی روزگار گذراند و الان هم با بدنی نیمه جان در خانه افتاده است و رفقای با وفای رزمنده با کمک های اندک خود به یاری او می شتابند.
🕌 @jamarannews
✍️سید علی حسینی
⁉️هرگاه در جنگ تحمیلی ، عملیات های به منطقه عملیاتی بصره نزدیک تر بود ، احادیث آخرالزمانی هم توسط روحانیون «حضور موقت» در جبهه داغ تر می شد ، روزی از آن روزها یکی از آقایان روحانی به اردوگاه رزمندگان آمد و بین دو نماز بطور مفصل از احادیث آخرالزمان و نشانه های آن که جنگ جانانه ای در اطراف بصره خواهد بود ، داد سخن سرداد و برای تهییج رزمندگان آنان را سربازان امام زمان علیه السلام خطاب می کرد و در تایید سخنان خود می گفت الان شما پا روی بال ملایک می گذارید و باید قدر خودتان را بدانید که مجاهدت شما در احادیث ائمه اطهار علیهم السلام آمده است ، یه طوری صحبت می کرد که ما احساس بدهکاری به آقایان بهمان دست می داد اما از آنجایی که بچه های رزمنده از بس که از این حرف و حدیث ها شنیده بودند ، برایشان تکراری و ملال آور شده بود و در عملیات های مختلف هم دیده بودند که در جنگ حرف اول و آخر را استراتژی جنگی ، تاکتیک های جنگی ، فرماندهی و سلاح های پیشرفته ، اتش سنگین هوایی و توپخانه و...می زند ، و البته که روحیه و اعتقادات هم در کنار آن مسائل جای خاص خود را دارد.
⁉️ در پایان سخنان مقام محترم روحانی و هنگام رفتن آن آقا ، یکی از بچه های قم که دارای سوابق مبارزاتی قبل از انقلاب بود و پیش از جنگ تحمیلی هم به مدت دو سال در کردستان با تجزیه طلبان حزب دموکرات و کومله جنگیده بود ، خود را به ماشین آن مقام روحانی رساند و گفت: «حاج آقا مگر این حرف ها را با اعتقادات قلبی نمی گویی؟ خب پس چرا داری میری؟! بمان ! یا در راه سربازی آقا به شهادت می رسی و یا مفتخر می شوی در رکاب آقا باشی و سربازی برای امام زمان می کنی.»
❗️آن مقام روحانی گفت: «پسرم من که از خدا می خواهم پیش شما باشم اما فرماندهان دستور داده اند که در میان لشکر های مختلف برایشان سخنرانی داشته باشم تا روحیه رزمندگان بالا برود.»
♦️در این جا بود که رزمنده قمی عصبانی شد و مچ حاج‌آقا را محکم گرفت و گفت: فرماندهان بی جا کرده اند از شما چنین درخواستی داشته اند ، شما اینجا می مانید و همین روزها به همراه ما سربازی آقا را انجام می دهی.
♦️در این اوضاع آن آقا عصبانی شد و رو به بادیگارد های خود کرد که چرا تماشاگر هستند و آنان ابتدا با شوخی و جدی از رزمنده قمی خواستند کوتاه بیایید اما ایشان ول کن قضیه نبود ، خلاصه بقیه رزمندگان پا در میانی کردند و آن مقام روحانی خلاصی پیدا کرد.
♦️عملیات در موعد مقرر انجام شد ، و بیشترین شهید و زخمی را از ابتدای جنگ دادیم و ظاهراً آن احادیث آخرالزمانی تطبیق با زمانه ما نداشت و شاید هم ساخته و پرداخته همین آقایان روحانی بود چرا که همان ایام دفاع مقدس با مطالعه تاریخ شاه عباس صفوی مطلع شده بودیم که از همین احادیث برای تطبیق زمان ظهور با ایام سلطنت شاه عباس ساخته و پرداخته فرموده بودند!
♦️یکی از منابع قابل ارائه به آشیخ پناهیان کتاب رجعت علامه مجلسی رحمةالله علیه است.
👈سرنوشت آن رزمنده قمی؛
🔸🔸تا قبول قطعنامه در جبهه ماند و بارها مجروح شد و پس از جنگ هم بدون اخذ سوابق جبهه ، جانبازی و ایثارگری به شغل شریف جگرکی روزگار گذراند و الان هم با بدنی نیمه جان در خانه افتاده است و رفقای با وفای رزمنده با کمک های اندک خود به یاری او می شتابند.
🕌 @jamarannews