تبریک به خانواده های ی محمد قبادلو، علیرضا شیر محمد علی و پخشان عزیزی، به مردم آزادیخواه ایران، تبریک به تمامی خانواده های دادخواه و زندانیان سیاسی و عقیدتی تبریک به خودم.
امروز، مرگی رخ داد که دلم را آرامتر کرد، مرگی که شاید اندکی از درد سالهای از دست رفتهام را تسکین دهد.
آخوند رازینی و محمد مقیسه، دو جنایتکار در لباس قضاوت، به درک واصل شدند. مقیسه، همان کسی که سالها با صدور حکمهای ظالمانه، زندگی بسیاری را به تباهی کشاند، همان که در دادگاهش، نه حقی برای دفاع داشتم و نه حقی برای اینکه وکیلی داشته باشم که از من حمایت کند. حکم پنج سال حبس را بدون هیچ فرصتی برای دفاع، در چهرهام کوبید و حتی با وقاحت گفت: «باید اعدامت میکردم!»
چند سال از عمرم را در زندان گذراندم، روزهایی که هر ثانیهاش را با خشم بلعیدم. اما من تنها قربانی او نبودم.
مقیسه، رازینی، صلواتی، آصفالحسینی و وزرگر امثال آنها، بیهیچ ترحمی، در طول سالهای قضاوتشان، حکم مرگ را برای بسیاری از معترضان صادر کردند. جوانانی که فقط آزادی میخواستند، فقط زندگی!
رازینی همان کسی بود که حکم محمد قبادلو را تأیید کرد.ما هرگز صحنهای را که پدر محمد، تا صبح زیر باران ایستاده بود و با التماس از او میخواست که فرزندش را نکشند، فراموش نخواهیم کرد.
علیرضا شیرمحمد علی زندانی که با حکم ناعادلانه قاضی مقیسه به زندان تهران بزرگ افتاد و او را به طرز دلخراشی کشتند را فراموش نمیکنیم.
رازینی همان کسی است که پخشان عزیزی، مددکار دلسوز و انساندوست را به اعدام محکوم کرده است و هزاران جنایات و احکام ضد انسانی دیگر...
امروز، مرگ دو تا از این هیولاهای مرگ را جشن میگیرم. شاید این عدالت حقیقی نباشد، اما لااقل نشانهای است که آه زندانیان، فریاد مادران دادخواه، اشکهای جاری بر سنگ قبرها، بالاخره اثر کرد.
امروز خوشحالم، با تمام وجود! خوشحالم که دو تن از قاتلان مردم، دو تن از غارتگران زندگی ما، دیگر زنده نیست. به مادران پارک لاله، به تمام دادخواهان، به تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی و به همه فعالین سیاسی و مدنی این لحظه را تبریک میگویم.
و به امید آن روز که صلواتی، این قصاب بیرحم، و دیگر جنایتکاران نیز به سرنوشت مقیسه دچار شوند.
روز سرنگونی روز جشن واقعی ما خواهد بود و روزی که این جنایتکاران به پای میز محاکمه کشانده شوند.
بهنام ابراهیم زاده زندانی سیاسی سابق
۱۸ ژانویه ۲۰۲۵
۲۹ دی ۱۴۰۳
#رازینی
#مقیسه
#پورمحمدی
#هیئت_مرگ
#عدالت
#اعتصابات_سراسری
امروز، مرگی رخ داد که دلم را آرامتر کرد، مرگی که شاید اندکی از درد سالهای از دست رفتهام را تسکین دهد.
آخوند رازینی و محمد مقیسه، دو جنایتکار در لباس قضاوت، به درک واصل شدند. مقیسه، همان کسی که سالها با صدور حکمهای ظالمانه، زندگی بسیاری را به تباهی کشاند، همان که در دادگاهش، نه حقی برای دفاع داشتم و نه حقی برای اینکه وکیلی داشته باشم که از من حمایت کند. حکم پنج سال حبس را بدون هیچ فرصتی برای دفاع، در چهرهام کوبید و حتی با وقاحت گفت: «باید اعدامت میکردم!»
چند سال از عمرم را در زندان گذراندم، روزهایی که هر ثانیهاش را با خشم بلعیدم. اما من تنها قربانی او نبودم.
مقیسه، رازینی، صلواتی، آصفالحسینی و وزرگر امثال آنها، بیهیچ ترحمی، در طول سالهای قضاوتشان، حکم مرگ را برای بسیاری از معترضان صادر کردند. جوانانی که فقط آزادی میخواستند، فقط زندگی!
رازینی همان کسی بود که حکم محمد قبادلو را تأیید کرد.ما هرگز صحنهای را که پدر محمد، تا صبح زیر باران ایستاده بود و با التماس از او میخواست که فرزندش را نکشند، فراموش نخواهیم کرد.
علیرضا شیرمحمد علی زندانی که با حکم ناعادلانه قاضی مقیسه به زندان تهران بزرگ افتاد و او را به طرز دلخراشی کشتند را فراموش نمیکنیم.
رازینی همان کسی است که پخشان عزیزی، مددکار دلسوز و انساندوست را به اعدام محکوم کرده است و هزاران جنایات و احکام ضد انسانی دیگر...
امروز، مرگ دو تا از این هیولاهای مرگ را جشن میگیرم. شاید این عدالت حقیقی نباشد، اما لااقل نشانهای است که آه زندانیان، فریاد مادران دادخواه، اشکهای جاری بر سنگ قبرها، بالاخره اثر کرد.
امروز خوشحالم، با تمام وجود! خوشحالم که دو تن از قاتلان مردم، دو تن از غارتگران زندگی ما، دیگر زنده نیست. به مادران پارک لاله، به تمام دادخواهان، به تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی و به همه فعالین سیاسی و مدنی این لحظه را تبریک میگویم.
و به امید آن روز که صلواتی، این قصاب بیرحم، و دیگر جنایتکاران نیز به سرنوشت مقیسه دچار شوند.
روز سرنگونی روز جشن واقعی ما خواهد بود و روزی که این جنایتکاران به پای میز محاکمه کشانده شوند.
بهنام ابراهیم زاده زندانی سیاسی سابق
۱۸ ژانویه ۲۰۲۵
۲۹ دی ۱۴۰۳
#رازینی
#مقیسه
#پورمحمدی
#هیئت_مرگ
#عدالت
#اعتصابات_سراسری