(قسمت دوم نوشتار تاملی در حوزه آسیب شناسی...)
◽️دسته دوم رسانهها شامل رادیو و تلویزیون است. با تفسیر شورای نگهبان از اصل ۱۷۵ قانون اساسی رادیو و تلویزیون انحصاری و در اختیار سازمان صداوسیماست. اما رژیم حقوقی حاکم بر رادیو و تلویزیون و کلا سازمان صداوسیما مبهم، نارسا و ناکافی است.
◽️اغلب مواد قانون اداره سازمان صداوسیما (۱۳۵۹) و قانون اساسنامه سازمان (۱۳۶۲) با توجه به تغییر اصل ۱۷۵ قانون اساسی منسوخ تلقی میشوند. در حال حاضر عمدتا دو قانون درباره صداوسیما وجود دارد که همچنان معتبرند. یکی قانون الحاق چند ماده به قانون اساسنامه سازمان (۱۳۸۸-مجمع تشخیص مصلحت نظام) که در آن شرایط پاسخگویی افراد به مطالب صداوسیما مقرر شده است. دیگری قانون نحوه اجرای اصل ۱۷۵ قانون اساسی (۱۳۷۰-مجمع تشخیص مصلحت نظام) که در آن شورای نظارت بر صداوسیما تأسیس شده و وظایف مهمی برای این شورا منظور کرده است. در عمل هیچ یک از دو قانون اخیر به درستی اجرا نمیشوند.
◽️از نقایص مهم قوانین موجود درباره صداوسیما موضوع مسئولیت کیفری ناشی از محتوای برنامههای رادیو و تلویزیون است. در صداوسیما معلوم نیست وقتی در برنامهای از رادیو و تلویزیون جرمی رخ میدهد، چه کسی را باید مورد مؤاخذه و محاکمه قرار داد. از این دست ابهامات درباره رژیم حقوقی مسئولیت در صداوسیما فراوان است. این ابهامات عملا میدان وسیعی ایجاد میکند که این سازمان به سهولت هرآنچه میخواهد انجام دهد و خود را متعهد به پاسخ نیز نداند. به نظر میرسد ارادهای وجود دارد که این ابهامات حقوقی همچنان باقی باشند.
◽️از اوایل دهه ۱۳۸۰ نمایندگان مجلس یا دولت هفت طرح یا لایحه را درباره اداره صداوسیما و دایره مسئولیت این سازمان پیشنویس کردند ولی هیچکدام به سرانجام نرسید و هر یک به شکلی از دور خارج شد.
◽️در این بین تنها نهاد قانونی که به صورت اسمی وجود دارد، شورای نظارت بر سازمان صداوسیماست .
فقدان قانون فراگیر و کامل، وجود تعارضها در قوانین ناقص موجود و انفعال شورای نظارت بر صداوسیما عملا منجر به ایجاد جزیرهای به نام صداوسیما شده است که در منطقه خلأ حقوقی زیست میکند. این خلأ حقوقی از وضعیت درآمد و هزینه صداوسیما، جهتگیریهای سیاسی، ابهام در مسئولیت کیفری، بهرهبرداری از یک سازمان ملی به نفع جریانهای سیاسی خاص، کاهش روزافزون میزان مخاطب، بیضابطگی در استفاده از نیروی انسانی تخصصی و بسیاری امور دیگر را دربر میگیرد. این یک محیط رسانهای است که رژیم حقوقی مشخصی بر آن حاکم نیست.
◽️این مقایسه ساده نشاندهنده تبعیض ناروایی است که بر عرصه جامعه رسانهای کشور حاکم بوده و از موجبات ازبینرفتن مرجعیت رسانهای کشور است.»
@IHRCIRAN