💢در هر عید و سلام نوروزی و مناسبتی که شعرا قصیده ای در مدح آقا محمد خان می گفتند به جای صَله و پاداش با کتک و پس گردنی آنان را فراری می داد.
روزی در نوروزی قرعه مدیحه سرائی به گردن پیرمردی افتاد که خلاف دیگر شعرا اقدام به سرودن این رباعی کرد:
نه عقل تو را که وصف عالیت کنم
نه فهم تو را که حرف حالیت کنم
نه ریش تو را که ریشخندت سازم
نه خایه تو را که خایه مالیت کنم
که با شنیدن این اشعار لبخندی که هیچوقت بر لبان آغا محمد خان قاجار دیده نمی شد ظاهر گشت و فرمان پاداش به پیرمرد شاعر داد و گفت:
حرف اگر بود همین بود که این شاعر زد، اگر تعریفم نکرد مسخره ام نیز ننمود که من بهتر از هر کسی به معایب ظاهر و باطن خویش آگاه میباشم.....
حکایت این افراد هم فرقی با چابلوسان بیت ندارد، از روحانی تا پهلوی مدح سرایی میکنند ، تا نون بیشتری نسیبشان شود.
ولی آقا محمد خان و رضا خانی هم نداریم که از چاپلوسی بدش بیاید!
روزی در نوروزی قرعه مدیحه سرائی به گردن پیرمردی افتاد که خلاف دیگر شعرا اقدام به سرودن این رباعی کرد:
نه عقل تو را که وصف عالیت کنم
نه فهم تو را که حرف حالیت کنم
نه ریش تو را که ریشخندت سازم
نه خایه تو را که خایه مالیت کنم
که با شنیدن این اشعار لبخندی که هیچوقت بر لبان آغا محمد خان قاجار دیده نمی شد ظاهر گشت و فرمان پاداش به پیرمرد شاعر داد و گفت:
حرف اگر بود همین بود که این شاعر زد، اگر تعریفم نکرد مسخره ام نیز ننمود که من بهتر از هر کسی به معایب ظاهر و باطن خویش آگاه میباشم.....
حکایت این افراد هم فرقی با چابلوسان بیت ندارد، از روحانی تا پهلوی مدح سرایی میکنند ، تا نون بیشتری نسیبشان شود.
ولی آقا محمد خان و رضا خانی هم نداریم که از چاپلوسی بدش بیاید!