« رسانه رسوا »
آگوست ویلسون نمایشنامه نویس آمریکایی دو بار برنده جایزه پولیتزر شده است که یک بارش برای نمایشنامه «حصارها» است. اقتباس سینمایی اش را هم دنزل واشینگتن ساخته است که از تلویزیون ایران هم پخش شده است، اما چه پخش شدنی!!! اگر تا آن زمان فقط اندکی از حرفهای رسانه مثلا ملی مان را با احتمال صحتشان می شنیدم، از روزی که فیلم دنزل واشینگتن را از تلویزیون دیدم، همان اندک احتمال هم دود شد و به هوا رفت!!
دوبله فارسی فیلم در واقع یک بیانیه تساویخواهانه علیه نژادپرستی آمریکایی است، نژادپرستی سیستماتیکی که قتلی را که یک سفیدپوست مرتکب شده به گردن یک مرد زحمتکش سیاه پوست، تروی، می اندازد و مجازاتش می کند، بعدها نیز تا دم مرگ حقوق و تواناییهای او را به جرم سیاه بودن نادیده می گیرد. فیلم به دلخوری پدر و پسر سیاهپوست از هم می پردازد که مسبب آن هم مثلا تبعیض نژادی است.
اما واقعیت این است که در متن اصلی نه تروی آن مرد درستکار ستمدیده ای است که تلویزیون ایران از او ساخته است و نه اصل داستان آن بیانیه ضدنژادپرستی ای که نمایشش حتما قرار است دل حضرات را خنک کند و به من و شما بیعدالتی های آمریکا را نشان دهد.
کسانی که اصل این نمایشنامه معروف را خوانده اند می دانند که مجازات حبس تروی به علت قتلی است که در جوانی در حین سرقت مسلحانه مرتکب شده است، یعنی زندان رفتنش مجازاتی عادلانه بوده است و رنگ پوستش نقشی در آن نداشته است.
نوزاد یتیمی هم که تروی در نسخه صدا و سیما خیلی جوانمردانه به خانه می آورد تا همسرش او را بزرگ کند، در اصل فرزند نامشروع خودش است که پس از مرگ معشوقه اش در هنگام وضع حمل بی مادر مانده است.
چیزی هم که مانع پیوستن او به لیگ حرفه ای بیسبال بوده است نه رنگ پوستش، که سن بالایش بوده است. پایان بی سر و ته نسخه ایرانی که کل معنای نمایشنامه را تعطیل می کند هم هیچ ربطی به پایان زیبای اصل اثر ندارد، پایانی که می گوید بخشودن سیاهکارانی که شایستگی بخشایش را ندارند هم می تواند بخشش پروردگار را در پی داشته باشد.
وقتی که نسخه وطنی حصارها را دیدم سوالی به ذهنم هجوم آورد: چرا دروغ؟؟آن هم دروغی تا این حد کشدار و مبسوط؟ حتما به بهانه دفاع از حق و حقیقت؟؟ در حالی که هیچ امر حقی در عالم نیست که اثبات حقانیتش محتاج دروغ باشد، و سیاهپوستان آمریکا هم برای دفاع از حقوقشان قطعا از شما کمک نخواسته اند تا با تحریف یکی از آثار ادبی قابل ستایششان دستاوردهای سالها مبارزه شان را به تمسخر بگیرید.
اگر محتوای واقع بینانه و آشتی طلبانه فیلم به مذاقتان خوش نمی آید و با تصویری که شما اصرار دارید از آمریکا و روابط نژادی جامعه اش نشان دهید سازگار نیست، درستکارانه و اخلاقی اش این است که اصلا پخشش نکنید. عاقلانه اش هم همین است چون بالاخره مخاطبانتان در عصر حجر زندگی نمی کنند و اگر آگوست ویلسون برای شما ناشناخته و گمنام است ممکن است برای مخاطبانتان اینطور نباشد و دروغ به این بزرگی درباره یک اثر شناخته شده همین تتمه اعتماد را هم به باد دهد.
وقتی که یک فیلم معروف بی آزار اینطور تحریف می شود و ازش بیانیه ضدآمریکایی در می آید، لابد در موارد جدی تر و خطیرتر تحریف و دروغپردازیها بیشتر و جدی تر خواهند بود ...
فاطمه حسینی 97/8/10
@far_hosseini
http://s9.picofile.com/file/8341474118/IMG_20181101_093945.jpg
آگوست ویلسون نمایشنامه نویس آمریکایی دو بار برنده جایزه پولیتزر شده است که یک بارش برای نمایشنامه «حصارها» است. اقتباس سینمایی اش را هم دنزل واشینگتن ساخته است که از تلویزیون ایران هم پخش شده است، اما چه پخش شدنی!!! اگر تا آن زمان فقط اندکی از حرفهای رسانه مثلا ملی مان را با احتمال صحتشان می شنیدم، از روزی که فیلم دنزل واشینگتن را از تلویزیون دیدم، همان اندک احتمال هم دود شد و به هوا رفت!!
دوبله فارسی فیلم در واقع یک بیانیه تساویخواهانه علیه نژادپرستی آمریکایی است، نژادپرستی سیستماتیکی که قتلی را که یک سفیدپوست مرتکب شده به گردن یک مرد زحمتکش سیاه پوست، تروی، می اندازد و مجازاتش می کند، بعدها نیز تا دم مرگ حقوق و تواناییهای او را به جرم سیاه بودن نادیده می گیرد. فیلم به دلخوری پدر و پسر سیاهپوست از هم می پردازد که مسبب آن هم مثلا تبعیض نژادی است.
اما واقعیت این است که در متن اصلی نه تروی آن مرد درستکار ستمدیده ای است که تلویزیون ایران از او ساخته است و نه اصل داستان آن بیانیه ضدنژادپرستی ای که نمایشش حتما قرار است دل حضرات را خنک کند و به من و شما بیعدالتی های آمریکا را نشان دهد.
کسانی که اصل این نمایشنامه معروف را خوانده اند می دانند که مجازات حبس تروی به علت قتلی است که در جوانی در حین سرقت مسلحانه مرتکب شده است، یعنی زندان رفتنش مجازاتی عادلانه بوده است و رنگ پوستش نقشی در آن نداشته است.
نوزاد یتیمی هم که تروی در نسخه صدا و سیما خیلی جوانمردانه به خانه می آورد تا همسرش او را بزرگ کند، در اصل فرزند نامشروع خودش است که پس از مرگ معشوقه اش در هنگام وضع حمل بی مادر مانده است.
چیزی هم که مانع پیوستن او به لیگ حرفه ای بیسبال بوده است نه رنگ پوستش، که سن بالایش بوده است. پایان بی سر و ته نسخه ایرانی که کل معنای نمایشنامه را تعطیل می کند هم هیچ ربطی به پایان زیبای اصل اثر ندارد، پایانی که می گوید بخشودن سیاهکارانی که شایستگی بخشایش را ندارند هم می تواند بخشش پروردگار را در پی داشته باشد.
وقتی که نسخه وطنی حصارها را دیدم سوالی به ذهنم هجوم آورد: چرا دروغ؟؟آن هم دروغی تا این حد کشدار و مبسوط؟ حتما به بهانه دفاع از حق و حقیقت؟؟ در حالی که هیچ امر حقی در عالم نیست که اثبات حقانیتش محتاج دروغ باشد، و سیاهپوستان آمریکا هم برای دفاع از حقوقشان قطعا از شما کمک نخواسته اند تا با تحریف یکی از آثار ادبی قابل ستایششان دستاوردهای سالها مبارزه شان را به تمسخر بگیرید.
اگر محتوای واقع بینانه و آشتی طلبانه فیلم به مذاقتان خوش نمی آید و با تصویری که شما اصرار دارید از آمریکا و روابط نژادی جامعه اش نشان دهید سازگار نیست، درستکارانه و اخلاقی اش این است که اصلا پخشش نکنید. عاقلانه اش هم همین است چون بالاخره مخاطبانتان در عصر حجر زندگی نمی کنند و اگر آگوست ویلسون برای شما ناشناخته و گمنام است ممکن است برای مخاطبانتان اینطور نباشد و دروغ به این بزرگی درباره یک اثر شناخته شده همین تتمه اعتماد را هم به باد دهد.
وقتی که یک فیلم معروف بی آزار اینطور تحریف می شود و ازش بیانیه ضدآمریکایی در می آید، لابد در موارد جدی تر و خطیرتر تحریف و دروغپردازیها بیشتر و جدی تر خواهند بود ...
فاطمه حسینی 97/8/10
@far_hosseini
http://s9.picofile.com/file/8341474118/IMG_20181101_093945.jpg