🌎 پیشبینیهای رابرت سولو از قرن بیست و دوم
|بخش دهم|
💭جمعبندی مسائل مطرح شده چیست؟
♦️باید دانست توسعهدهندگان موفق در اقتصاد جهانی قادر خواهند بود سریعتر از کشورهای صنعتی قدیمی در قرن نوزدهم و بیستم رشد کنند. امکان پیشرفت تکنولوژیکی و در دسترس بودن نسبتاً آسان جریان سرمایهگذاری از جهان ثروتمند، یک مزیت عمده در تسریع رشد کشورهای نوظهور است.
♦️به نظر میرسد عمده نااطمینانیها دارای ریشه سیاسی باشد. من میتوانستم در مورد موضوعات حاکمیتی به طور طولانی بحث را ادامه دهم، اما اطلاعات کمی در مورد آنها دارم. کافی است مشاهده کنیم که گذر از فقر ملی به رشد اقتصادی پایدار، مستلزم تعهدات سیاسی مطلوب در بلندمدت است.
♦️واضح است که هرج و مرج، خشونت، زدو بند و فساد از ویژگیهای یک جریان موفق نیستند.
♦️کمبود منابع و فشارهای زیستمحیطی (به ویژه تغییرات اقلیم) موضوع دیگری است. هیچ کس نمیتواند با دقت بالایی برآورد کند که در سطح استاندارد زندگی همانند کشورهای پیشرفته فعلی، امکانات جهان توان پاسخگویی به چه تعداد انسان را در جهان دارد. مثل همیشه، این امر به یک مسابقه ضمنی بین کمیابی و ظهور فناوریهای جدید بستگی دارد. جمعیت و فناوری نیروهایی هستند که حداقل تا حدی میتوانند تحت تأثیر سیاستهای عمومی قرار بگیرند.
♦️به نظر من این نسبتاً خوشبینانه است. کینز نیز بسیار خوشبین بود و کمتر درباره مواردی مانند جمعیت زیاد و فشارهای زیستمحیطی در کشورهای در حال توسعه نگرانی داشت. او بیشتر در مورد این احتمال تأکید میکرد که با افزایش درآمد و کاهش زمان کار، مردم عادی برای یافتن کارهایی برای گذران اوقات فراغت خود سردرگم میشوند.
♦️من نیز با جرمیبنتام همعقیده نیستم که سنجاقبازی کودکان (هرچه که باشد) به خوبی شعر خواندن است، اما نگرانی درباره این مورد خاص در انتهای لیست نگرانیهای من است!
《پایان مقاله اندیشههای سرگردان؛ پیشبینیهای رابرت سولو از قرن بیست و دوم》
_____________
🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
|بخش دهم|
💭جمعبندی مسائل مطرح شده چیست؟
♦️باید دانست توسعهدهندگان موفق در اقتصاد جهانی قادر خواهند بود سریعتر از کشورهای صنعتی قدیمی در قرن نوزدهم و بیستم رشد کنند. امکان پیشرفت تکنولوژیکی و در دسترس بودن نسبتاً آسان جریان سرمایهگذاری از جهان ثروتمند، یک مزیت عمده در تسریع رشد کشورهای نوظهور است.
♦️به نظر میرسد عمده نااطمینانیها دارای ریشه سیاسی باشد. من میتوانستم در مورد موضوعات حاکمیتی به طور طولانی بحث را ادامه دهم، اما اطلاعات کمی در مورد آنها دارم. کافی است مشاهده کنیم که گذر از فقر ملی به رشد اقتصادی پایدار، مستلزم تعهدات سیاسی مطلوب در بلندمدت است.
♦️واضح است که هرج و مرج، خشونت، زدو بند و فساد از ویژگیهای یک جریان موفق نیستند.
♦️کمبود منابع و فشارهای زیستمحیطی (به ویژه تغییرات اقلیم) موضوع دیگری است. هیچ کس نمیتواند با دقت بالایی برآورد کند که در سطح استاندارد زندگی همانند کشورهای پیشرفته فعلی، امکانات جهان توان پاسخگویی به چه تعداد انسان را در جهان دارد. مثل همیشه، این امر به یک مسابقه ضمنی بین کمیابی و ظهور فناوریهای جدید بستگی دارد. جمعیت و فناوری نیروهایی هستند که حداقل تا حدی میتوانند تحت تأثیر سیاستهای عمومی قرار بگیرند.
♦️به نظر من این نسبتاً خوشبینانه است. کینز نیز بسیار خوشبین بود و کمتر درباره مواردی مانند جمعیت زیاد و فشارهای زیستمحیطی در کشورهای در حال توسعه نگرانی داشت. او بیشتر در مورد این احتمال تأکید میکرد که با افزایش درآمد و کاهش زمان کار، مردم عادی برای یافتن کارهایی برای گذران اوقات فراغت خود سردرگم میشوند.
♦️من نیز با جرمیبنتام همعقیده نیستم که سنجاقبازی کودکان (هرچه که باشد) به خوبی شعر خواندن است، اما نگرانی درباره این مورد خاص در انتهای لیست نگرانیهای من است!
《پایان مقاله اندیشههای سرگردان؛ پیشبینیهای رابرت سولو از قرن بیست و دوم》
_____________
🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu