این عکس را قبلا از British Museum گرفته ام اما بی مناسبت با این روزها نیست. چقدر هیجان انگیز بود که دیدم بخش بازی های این موزه با این جمله فارسی از ابن راوندی، حدود 800 سال قبل، درباره شطرنج به عنوان یکی از قدیمی ترین بازی های بشر شروع می شود. کل جمله راوندی به این شکل است:
"... چون پادشاه از كار دشمن آگاه نَبُوَد، تدبير او نتواند كه شطرنجباز چندانك بازي خويش بيند، بازي خصم را هم نگرد. و اسباب ظفر و پيروزي دشمن بسيار است...."
همین چند جمله کوتاه خودش به تنهایی کلی درس سیاست است بخصوص برای آنها که فکر می کنند شطرنج سیاست، فقط عرصه بازی یک طرفه آنهاست! فقط آنها هستند که با هوش و ذکاوت خود مهره گردانی می کنند! تا جایی که ناغافل، کیش و حتی، گاه مات می شوند!
.
.
با این همه آدم دانا و حرف های نغز، مانده ام چرا تاریخ ایران و اساسا کل بشر، این همه پر از حماقت و نادانی است؟
"... چون پادشاه از كار دشمن آگاه نَبُوَد، تدبير او نتواند كه شطرنجباز چندانك بازي خويش بيند، بازي خصم را هم نگرد. و اسباب ظفر و پيروزي دشمن بسيار است...."
همین چند جمله کوتاه خودش به تنهایی کلی درس سیاست است بخصوص برای آنها که فکر می کنند شطرنج سیاست، فقط عرصه بازی یک طرفه آنهاست! فقط آنها هستند که با هوش و ذکاوت خود مهره گردانی می کنند! تا جایی که ناغافل، کیش و حتی، گاه مات می شوند!
.
.
با این همه آدم دانا و حرف های نغز، مانده ام چرا تاریخ ایران و اساسا کل بشر، این همه پر از حماقت و نادانی است؟