رسوبات "ریالی"!
داستان "ریال" هم برای خودش داستان عجیبی است. تقریبا نمونه مشابه آن را در تاریخ هیچ کشور دیگری سراغ ندارم! کاملا مخصوص خودمان است! داستان ریال به طور خلاصه این است که بر اساس قانون پولی و بانکی کشور، "ریال" نام رسمی و قانونی واحد پول ایران است. اما دهه هاست که همه مردم، حتی همان قانونگذاران و نگهبانان ارزش ریال در بانک مرکزی، در زندگی روزمره می گويند "تومان"! با گذر زمان و اثر تورم و بی ارزش شدن بیشتر پول کشور، "ریال" دهه هاست که دیگر حساب نمی شود! اما جالب آنکه در این مدت طولانی چند دهه ای، کسی به خودش جرات نداده و یا نخواسته که این داستان را خاتمه دهد. در حقیقت اگرچه ساده به نظر می رسد که یک روز اعلام شود که "ریال" دیگر وجود ندارد و یک نام جدید-منطقا "تومان"- جای آن را بگیرد و طی یک برنامه زمانبندی نام ریال از همان جاهای باقیمانده هم حذف شود، اما همین کار ساده دهه هاست که اتفاق نیفتاده تا جایی که جامعه ایرانی به این دوگانگی هویتی پول ملی خود عادت کرده است! ریال هم هست و هم نیست و کسی هم نمی داند که بالاخره می ماند یا می رود!! و البته همینی که هست!!!
اما داستان ریال جنبه طنز هم دارد! طنز داستان ریال آنجاست که هرچند وقت یکبار، یک عده فیلشان یاد هندوستان کرده و در حرکتی عقبگرد، جنازه ریال را زنده می کنند. مثل همین شورای رقابت که قیمت های دستوری خودروها را با دقت یک ریال اعلام کرده است!! البته که این بیش از آنکه برای ریال، ارج و منزلت به بار بیاورد، اسباب خنده و مضحکه شدن شورای رقابت است!
داستان ریال را گفتم تا بگویم از این جنس مفاهیم رسوب کرده در دین، سیاست، اقتصاد و جامعه ایرانی زیاد است. یعنی در واقع دین و قانون و آرمان های انقلاب یک چیزهایی گفته اند، اما احتمالا چون نمی شود اجرایشان کرد، همه آن کارِ دیگر می کنند! نوشته "ریال" اما همه می گویند "تومان"! اما کسی هم جرات یا قدرت این را ندارد که بگوید بالاخره ریال مُرد و بیایید از فردا بدون دغدغه و فکر ریال زندگی کنیم! یعنی همین زندگی عادی که الآن بدون ریال داریم! بلکه برعکس، جامعه ایرانی محکوم به خو گرفتن به این دوگانگی و بلاتکلیفی هاست با اینکه می داند هرگونه اشاره و بازگشت به آن رسوبات، نتیجه ای ندارد جز تعجب و حتی اسباب خنده شدن!!
پینوشت: یادی کنیم از روحانی که در دل تحریم و تورم، برای اجرایی کردن "وعده آب و برق مجانی امام"، مصرف برق بسیاری از خانوارها را رایگان اعلام کرد!! اما اینگونه بازگشت به آن وعده ها، بیشتر کیان صنعت برق و کمر اقتصاد نحیف کشور را نشانه گرفته بود! هم طنز بود، هم تلخ! شاید اگر خود آقای خمینی هم زنده بود، می خندید! اما خوب برای آقایان موضوع خیلی هم جدی بود و تا مدت ها به عنوان دستاورد تبلیغش می کردند! مثل قیمت های دقیق محاسبه شده توسط شورای رقابت! آنچه برای عموم مردم جوک است، برای آقایان خیلی هم جدی است! مثال کم نیست. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
@economy
داستان "ریال" هم برای خودش داستان عجیبی است. تقریبا نمونه مشابه آن را در تاریخ هیچ کشور دیگری سراغ ندارم! کاملا مخصوص خودمان است! داستان ریال به طور خلاصه این است که بر اساس قانون پولی و بانکی کشور، "ریال" نام رسمی و قانونی واحد پول ایران است. اما دهه هاست که همه مردم، حتی همان قانونگذاران و نگهبانان ارزش ریال در بانک مرکزی، در زندگی روزمره می گويند "تومان"! با گذر زمان و اثر تورم و بی ارزش شدن بیشتر پول کشور، "ریال" دهه هاست که دیگر حساب نمی شود! اما جالب آنکه در این مدت طولانی چند دهه ای، کسی به خودش جرات نداده و یا نخواسته که این داستان را خاتمه دهد. در حقیقت اگرچه ساده به نظر می رسد که یک روز اعلام شود که "ریال" دیگر وجود ندارد و یک نام جدید-منطقا "تومان"- جای آن را بگیرد و طی یک برنامه زمانبندی نام ریال از همان جاهای باقیمانده هم حذف شود، اما همین کار ساده دهه هاست که اتفاق نیفتاده تا جایی که جامعه ایرانی به این دوگانگی هویتی پول ملی خود عادت کرده است! ریال هم هست و هم نیست و کسی هم نمی داند که بالاخره می ماند یا می رود!! و البته همینی که هست!!!
اما داستان ریال جنبه طنز هم دارد! طنز داستان ریال آنجاست که هرچند وقت یکبار، یک عده فیلشان یاد هندوستان کرده و در حرکتی عقبگرد، جنازه ریال را زنده می کنند. مثل همین شورای رقابت که قیمت های دستوری خودروها را با دقت یک ریال اعلام کرده است!! البته که این بیش از آنکه برای ریال، ارج و منزلت به بار بیاورد، اسباب خنده و مضحکه شدن شورای رقابت است!
داستان ریال را گفتم تا بگویم از این جنس مفاهیم رسوب کرده در دین، سیاست، اقتصاد و جامعه ایرانی زیاد است. یعنی در واقع دین و قانون و آرمان های انقلاب یک چیزهایی گفته اند، اما احتمالا چون نمی شود اجرایشان کرد، همه آن کارِ دیگر می کنند! نوشته "ریال" اما همه می گویند "تومان"! اما کسی هم جرات یا قدرت این را ندارد که بگوید بالاخره ریال مُرد و بیایید از فردا بدون دغدغه و فکر ریال زندگی کنیم! یعنی همین زندگی عادی که الآن بدون ریال داریم! بلکه برعکس، جامعه ایرانی محکوم به خو گرفتن به این دوگانگی و بلاتکلیفی هاست با اینکه می داند هرگونه اشاره و بازگشت به آن رسوبات، نتیجه ای ندارد جز تعجب و حتی اسباب خنده شدن!!
پینوشت: یادی کنیم از روحانی که در دل تحریم و تورم، برای اجرایی کردن "وعده آب و برق مجانی امام"، مصرف برق بسیاری از خانوارها را رایگان اعلام کرد!! اما اینگونه بازگشت به آن وعده ها، بیشتر کیان صنعت برق و کمر اقتصاد نحیف کشور را نشانه گرفته بود! هم طنز بود، هم تلخ! شاید اگر خود آقای خمینی هم زنده بود، می خندید! اما خوب برای آقایان موضوع خیلی هم جدی بود و تا مدت ها به عنوان دستاورد تبلیغش می کردند! مثل قیمت های دقیق محاسبه شده توسط شورای رقابت! آنچه برای عموم مردم جوک است، برای آقایان خیلی هم جدی است! مثال کم نیست. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
@economy