خانههای قدیمی را دوست دارم چون که
چایی همیشه دم بود
روی سماور ، توی قوری
در خانه همیشه باز بود !
مهمانیها دلیل و برهان نمیخواست.
غذاها ساده و خانگی بود
بویش نیازی به هود نداشت
عطرش تا هفت خانه میرفت
کسی نان خشکه نداشت
نان برکت سفره بود !
مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را
زیاد میکرد
بوی شب بوها و خاک نم خوردهی حیاط
غوغا میکرد
خبری از پردههای ضخیم و
مجلسی نبود، نور خورشید
سهمی از خانههای قدیم بود !
دلخوریها مشاوره نمیخواست
دوستیها حساب و کتاب نداشت
سلامها این قدر معنا نداشت
@DR_anosheeh
#دکتر_انوشه
#روانشناسی
چایی همیشه دم بود
روی سماور ، توی قوری
در خانه همیشه باز بود !
مهمانیها دلیل و برهان نمیخواست.
غذاها ساده و خانگی بود
بویش نیازی به هود نداشت
عطرش تا هفت خانه میرفت
کسی نان خشکه نداشت
نان برکت سفره بود !
مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را
زیاد میکرد
بوی شب بوها و خاک نم خوردهی حیاط
غوغا میکرد
خبری از پردههای ضخیم و
مجلسی نبود، نور خورشید
سهمی از خانههای قدیم بود !
دلخوریها مشاوره نمیخواست
دوستیها حساب و کتاب نداشت
سلامها این قدر معنا نداشت
@DR_anosheeh
#دکتر_انوشه
#روانشناسی