دیگرشهر


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


جایی برای با هم ساختن شهر،نوشته های محمدکریم آسایش(کنشگر شهری و مدنی) و اشتراک ایده ها، فعالیتها و مطالب برای شهری بهتر
admin: @mohamad64karim

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: کانون زنان ایرانی
آگاهی فمینیستی در دنیای زنان

نویسنده: ساندرا بارتکی

ترجمه: مرضیه بهرامی برومند

کانون زنان ایرانی


فمینیسم مدرن اشکال مختلفی دارد. تا به حال تلاش­های زیادی برای درک جنبش فمینیسم صورت­ گرفته، اما اغلب منجر به تقسیم فمینیست­ها به گروه­های مختلف بر اساس اعتقاداتشان شده است. برای مثال، فمینیست‌های لیبرال، مارکسیست، نئومارکسیست و رادیکال، همگی نظرات متفاوتی در مورد منشأ و ماهیت جنسیت‌زدگی و چگونگی رفع آن دارند. با ­این­حال، این نوع نگاه به فمینیسم تنها راه برای درک آن نیست. فردی می­تواند فمینیست باشد که از آزادی زنان حمایت کند و معتقد به تغییر جامعه باشد تا این امر ممکن شود. اما تعریف فمینیسم به این شکل ناقص است.
برای اینکه واقعاً یک فمینیست باشید، باید اول خودتان یک فمینیست شوید و تغییری را در خودتان تجربه کنید. برای بسیاری از فمینیست­ها، این تغییر فراتر از کنش­های سیاسی است؛ بیشتر یک تحول عمیق شخصی است. این تغییر می­تواند بسیاری از حوزه ­های زندگی و ایدئولوژیک او را تحت تأثیر قرار دهد. یک فمینیست ممکن است متفاوت عمل کند، دوستان جدیدی پیدا کند، سبک زندگی خود را تغییر دهد، از انجام کارهایی که قبلاً انجام می‌داد دست بردارد یا حتی شغل یا حرفه خود را تغییر دهد و در کل سبک زندگی او تغییر کند. او ممکن است تصمیم بگیرد شغلی را دنبال کند یا توانایی­هایی که قبلاً در او نهفته بود و بروز نداده را پرورش دهد، یا ممکن است خود را متعهد به مبارزات سیاسی کند. یکی از فمینیست‌ها تغییرات شخصی خود را با گفتن این حرف­ها شرح می‌دهد:
پارسال، به دلیل حضور در اعتراضات مربوط به دفاع از حقوق زنان دستگیر شدم، مدتی را در بازداشت موقت گذراندم، آرایش کردن را کنار گذاشتم، خودنمایی و مرکز توجه بودن را کنار گذاشتم و شروع به یادگیری کاراته کردم و سیاستم را به کل تغییر دادم.
این تغییرات در رفتار ارتباط تنگاتنگی با تغییرات در آگاهی شما دارد: فمینیست شدن به معنای ایجاد روشی کاملاً جدید در مورد خود، سایرین و دنیای اطرافتان است. به دلیل نبود اصطلاح بهتر، من آن را «واقعیت اجتماعی» می­نامم. فمینیست­ها اصطلاحی برای تلاش برای درک و پایبندی به این شیوه جدید تفکر دارند: آن‌ها آن را «افزایش آگاهی» می­نامند. بالا رفتن آگاهی در میان زنان صرفاً به شکل­گیری جنبش فمینیستی منتج نمی­شود؛ اما بخشی کلیدی از اهداف سیاسی این جنبش به شمار می­آید. میزگردهای کوچک زیادی وجود دارند که فقط برای افزایش آگاهی تشکیل شده­اند. اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی آگاهی فرد بالا می­رود؟ یک آگاهیِ فمینیستیِ به بلوغ رسیده چه شکل و شمایلی دارد؟
در این متن، می‌خواهم نه فقط به کل تجربه جهانی آزادی که شامل شیوه‌های جدید زندگی و برداشت­های جدید از دنیای پیرامون می­شود، بلکه به برداشت­های خاصی که آگاهی فمینیستی را تعریف می‌کنند، بپردازم. آنچه در ادامه نوشته آورده شده است، تلاش دقیق و ناقص من از واکاوی ریخت­شناسی آگاهی فمینیستی است. من ادعا نمی­کنم که همه چیز را در مورد آن می­دانم، اما سعی می­کنم برخی از ویژگی‌های اساسی این روش جدید درک خود و دنیای پیرامون را که هم آگاهی افزایش­یافته را شکل می­دهد و هم به­واسطه آن شکل می­گیرد، برشمارم. می‌خواهم نظراتی کلی در مورد ماهیت این آگاهی و اینکه چه شرایطی باعث ظهور آن می‌شود، بیان کنم.

برای خواندن ادامه‌ی متن به وبسایت کانون زنان ایرانی مراجعه کنید:
https://ir-women.com/20510


Репост из: شَک
در این ارائه به چگونگی طرح و برساخت مسائل زنان از سوی گروه‎های مختلف کنش‌گران این حوزه بر بستر رسانه‌های دیجیتال پرداخته می‌شود.
تمرکز بر این پرسش است که در بحث‎ها و گفت‌وگوهای دیجیتال کدام مطالبات زنان برجسته می‎شود، چه راهکارهای حل مسأله، و همچنین چه تصویری از وضعیت مطلوب و بدیل پیش نهاده می‎شود.
در این راستا، با ارجاع به بایگانی‌ای از روایت‎های متنی و تصویری تولید و توزیع‎شده بر فضاهای دیجیتال از سوی فعالان فمینیست به این پرداخته می‌شود که چه گفتمان‌های فمینیستی‌ای حول مسائل زنان و جنسیت در حال شکل دادن به مسألهٔ زن در جغرافیای ایران است. تلاش می‌شود این گفتمان‎های جاری در بستر رسانه‌های دیجیتال هم به مسیرهای جنبش‎ زنان در ایران و هم به جریان‌ها و بحث‌های فمینیستی بین‎المللی پیوند زده شود. همچنین امید است این بحث‌ها به گفت‌وگویی جمعی برای ارزیابی انتقادی پویش‌ها و بحث‌های روز در حوزهٔ زنان و جنسیت تبدیل شود.



رزرو در تلگرام: @shak_space


Репост из: جامعه‌شناسی زن روز
❤️ مدرسه فمینیستی زن روز برگزار می‌کند:


درس‌گفتار «جامعه‌شناسی بدن: دیالکتیک بدن‌مندی»


👤 مدرس: دکتر بیتا مدنی


🕔۶ جلسه؛ آغاز دوره از بهمن ماه؛
🗓سه‌شنبه‌ها از ساعت ۱۹ تا ۲۰:۳۰


📔طرح درس جامعه‌شناسی بدن:


📝 پیش درآمدی بر جامعه‌شناسی بدن: معرفت‌شناسی تاریخی بدن

📝 بدنمندی به مثابه دیالکتیک: از اسلوب تا نظریه

📝 سنخ شناسی دیالکتیک‌های بدنمندی


📝 تحلیل موقعیت بدن زنانه در برابر ساخت سرسخت اجتماعی


📬جهت ثبت‌نام لطفاً به آی‌دی زیر در تلگرام پیام دهید:


👍 @Zaneruz_admin

❤️ @Zane_Ruz_Channel


Репост из: دوره‌های مدرسه بیدار / ۱۴۰۰
درباره‌ی کتاب:
در مرداد ۱۳۵۷، سازمان چریک‌های فدایی خلق جزوه‌ای منتشر می‌کند با عنوان «گزارشی از مبارزات دلیرانه‌ی مردم خارج از محدوده»؛ جزوه‌ای حاوی ۲۴ گزارش از حاشیه‌نشین‌های اطراف تهران که به تناوب از ۱۳۵۶ علیه انواع مواجهات سرکوبگرانه‌ی حاکمیت با خود، دست به مقاومت‌هایی زده بودند. اینان که بودند و چه شد که در این حاشیه‌نشین‌ها ساکن شدند؟
مارکس در جلد اول کاپیتال، پس از صورت‌بندی‌های منطقی ساختار سرمایه، در فصل معروف «انباشت بدوی کذایی» (یا «به اصطلاح انباشت بدوی») می‌کوشد تا به خواننده توضیح دهد که آن بنای منطقی تحت چه شرایطی تاریخی‌ امکان‌پذیر شده است. شرایطی که در آن انسان‌هایی که تا پیش از برآمدن شیوه‌ی تولید جدیدْ مطابق با دوره‌ی گذشته زندگی می‌کردند، ناگهان با سرعت به جهانی پرتاب شدند که توان انطباق با آن را نداشتند. شرایطی که در کنار «پرولتاریا»، موجود جدیدی را هم متولد کرد: فردِ بیکار.

کتاب «مواجهه با بیکاری در ایران ۵۶-۱۳۴۰» نوشته‌ی محمدجواد عبدالهی، حکایت همین انسان‌های پرتاب شده به مناسبات جدید است. حکایت‌ همان‌ها که چریک‌ها درباره‌شان جزوه درآوردند و مارکس در انتهای جلد اول کاپیتال چگونگی سربرآوردنشان را شرح داد. دهه‌ی ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شهرهای بزرگ و در صدر همه تهران شاهد شکل‌گیری «حاشیه‌نشین‌ها» و انواع «سکونت‌گاه‌های غیررسمی» در دل خود بود. آدم‌هایی سر و کله‌شان پیدا شد که بهشان می‌گفتند «بیکار»؛کسانی که در جستجوی «کار» بودند؛ در جستجوی امکانی برای «فروش نیروی کار» خود.

آنچه تا به امروز غالبا مورد توجه بسیاری از پژوهشگران اجتماعی و اقتصادی بوده، همان پدیده‌ی «شیوه‌ي سکونت بیکاران» و تغییر ریخت شهرها (به ویژه تهران) بوده است. به طرز غریبی، شاید مبتنی بر جهت‌گیری‌های آماری و سیاسی حاکمیت، پژوهشگران هم تمرکز بر اصل «بیکاری» را از کف می‌دهند و «حاشیه‌نشینی» چونان تبعات توسعه‌ای فهمیده می‌شود که می‌توانست جلوی آن گرفته شود؛ اما این وسط دشمن اصلی یعنی «بیکاری» و سازوکارهای پیدایی آن از نظرها پنهان می‌ماند.

کتاب می‌کوشد در دو بخش مواجهه‌ی ایرانیان با این مهمان ناخوانده، یعنی «بیکاری»، آن را برای ما توصیف و تبیین کند. در بخش اول پس از طرح تمهیدات نظری مناسب برای رفتن به سراغ موضوع، سعی می‌شود که با تمرکز بر تأثیر اصلاحات ارضی و نیز چند و چون مهاجرت‌های داخلی، شکل گرفتن مقوله‌ی «اضافه جمعیت» به عنوان «ارتش ذخیره‌ی کار» در مناسبات تولیدی جدید تشریح شود. در بخش دوم کتاب، خود بیکاری و اجتماعات بیکاران مورد بررسی قرار می‌گیرد. در دو فصل این بخش نویسنده می‌کوشد تا اثر گسترش «کار مزدی» بر بیکاری و نیز نسبت آن با «فقر» را تشریح کند؛ و دست آخر به حاشیه‌نشیتی و مقاومت‌های شکل‌گرفته در این شیوه‌ی سکونت بیکاران پرداخته می‌شود.

درباره‌ی نویسنده:
محمدجواد عبدالهی عضو هیأت علمی سازمان اسناد و کتابخانه‌ی ملی است. پروژه‌ی اخیر او "تکوین صندوق‌های احتیاط ۱۳۰۹-۱۳۲۰" است. وی در سال ۱۳۹۵ از رساله‌ی دکتری خود با عنوان «تاریخ بیکاری در ایران معاصر ۱۳۵۶-۱۳۴۰» دفاع کرده و مدرک دکترای خود را از دانشگاه تهران کسب کرد. «از بیکاری پنهان به بیکاری آشکار: تأثیر اصلاحات ارضی در به رسمیت شناختن بیکاری»، «تاریخ مردم و تاریخ اجتماعی»، «زنان و تکوین طبقه‌ی کارگر در انگلستان» و «تاریخ حلبی‌آبادها در ایران: برنامه‌ریزی از بالا در تقابل با برنامه‌ریزی از پایین» از جمله مقالات منتشرشده‌ی اوست. از کتاب‌های منتشر شده‌ی او می‌توان به «مواجهه با بیکاری در ایران ۱۳۵۶-۱۳۴۰» و از ترجمه‌های او به «تاریخ مرگ» اثر فیلیپ آریس، «پنیر و کرم‌ها» اثر کارلو گینزبورگ، «انقلاب تاریخی فرانسه» اثر پیتر برک اشاره کرد.

درباره‌ی گرداننده:
یاشار دارالشفاء دانشجوی دکتری رشته‌ی «رفاه و سلامت اجتماعی» در دانشگاه علوم توان‌بخشی و سلامت اجتماعی است و رساله‌ی دکتری‌اش بر «تأثیر اعتراضات کارگری بر رفاه کارگران در ایران پس از انقلاب» متمرکز است. او مقاله‌های گوناگونی در سایت‌های «نقد» و «نقد اقتصاد سیاسی» در زمینه‌های مارکس‌شناسی و نیز تاریخ مبارزات کارگری منتشر کرده است. همچنین «کتاب‌شناسی تحلیلی و انتقادی عدالت اجتماعی» از سوی مؤسسه‌ عالی پژوهش تأمین اجتماعی و نیز «پداگوژی رهایی‌بخش» (با همکاری دیگران) از انتشارات خرد سرخ، از دیگر کارهای این پژوهشگر حوزه‌ی «مطالعات کار و کارگری» است.

لطفا در صورت تمایل به شرکت در این دوره‌‌، از طریق یکی از راه‌های ارتباطی زیر با ما در تماس باشید.
شماره‌ی تماس و واتس اپ: ۰۹۳۸۱۳۶۰۶۹۴
۰۲۱-۸۸۸۹۱۸۴۳
سایت: www.bidar.school
ایمیل: institutebidar@gmail.com
تلگرام: t.me/bidarschool
اینستاگرام: bidar.school
کانال یوتیوب:Bidar School
آدرس: مدرسه‌ی بیدار، خیابان نجات الهی، کوچه‌ی نوید، پلاک ۴، طبقه‌ی همکف شرقی
@bidarschool
@bidarcourses


Репост из: دوره‌های مدرسه بیدار / ۱۴۰۰
*کتاب‌خوانی در ۳ جلسه حضوری و آنلاین
شنبه‌های ۲۲ دی، ۲۹ دی و ۶ بهمن
ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷:۳۰
گرداننده: یاشار دارالشفاء

درباره‌ی کتاب:
کتاب «مواجهه با بیکاری در ایران ۵۶-۱۳۴۰» نوشته‌ی محمدجواد عبدالهی، حکایت همین انسان‌های پرتاب شده به مناسبات جدید است. حکایت‌ همان‌ها که چریک‌ها درباره‌شان جزوه درآوردند و مارکس در انتهای جلد اول کاپیتال چگونگی سربرآوردنشان را شرح داد. دهه‌ی ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شهرهای بزرگ و در صدر همه تهران شاهد شکل‌گیری «حاشیه‌نشین‌ها» و انواع «سکونت‌گاه‌های غیررسمی» در دل خود بود. آدم‌هایی سر و کله‌شان پیدا شد که بهشان می‌گفتند «بیکار»؛کسانی که در جستجوی «کار» بودند؛ در جستجوی امکانی برای «فروش نیروی کار» خود.

* مواجهه با بیکاری در ایران ۵۶-۱۳۴۰
نویسنده: محمدجواد عبدالهی
ناشر :شیرازه

اطلاعات بیشتر 👇


Репост из: پیام‌ ما آنلاین
ژانر داستان‌های اقلیمی؛ نگاهی به دنیای تخیلی و واقعیت‌های بحرانی زمین

صدای تغییر از دل خلاقیت‌های هنری
|‌ مهشید محمدی‌مرام |

🔺در دهه‌های اخیر، ژانر داستان‌های اقلیمی یا Cli-Fi (مخفف Climate Fiction)، به یکی از جریان‌های مهم ادبی و سینمایی تبدیل شده است. این ژانر، با داستان‌پردازی علمی و تخیلی، تصویری از آینده زمین و چالش‌های محیط‌زیستی نشان می‌دهد. ژانر داستان‌های اقلیمی از سویی به مسئله تغییراقلیم و پیامدهای آن می‌پردازد و از سوی دیگر، راهی برای ارتباط عاطفی و احساسی مخاطب با این بحران‌ها ایجاد می‌کند. این ژانر از یک سبک داستان‌نویسی یا فیلمسازی ساده، به حرکتی فرهنگی برای افزایش آگاهی و الهام‌بخشی تبدیل شده است.

گزارش کامل را در سایت «پیام ما» بخوانید.
https://payamema.ir/payam/122924

#تغییر_اقلیم #محیط_زیست #هنر #پیام_ما
@payamema


🌆 سومین نشست از گفتگوهای «شهرهای رو به دریا» با موضوع تنوع سبک زندگی و ادبیات و فرهنگ در سکونتگاه‌های سواحل جنوبی ایران خواهد پرداخت.
.
🗣 این نشست به میزبانی: وحید قاسمی
👤با حضور:
▪️ابراهیم مختاری، مستندساز و کارگردان سینما
▫️احمد حسن زاده، نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات و سینما
▪️ستایش فرجی، پژوهشگر حوزه غذا
.
⏰زمان: پنجشنبه، ۲۰ دی ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۰ الی ۱۲
📍مکان برگزاری: الهیه، خیابان آقای بزرگی، مجموعه فرهنگی هنری ریشه ۲۹
🔰حضور در این نشست به دلیل تخصصی بودن و محدود بودن ظرفیت نیازمند ثبت‌نام است.
📲جهت ثبت‌نام به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
https://evnd.co/eJwg


دوشنبه ۶ ژانویه ۲۰۲۴​ ساعت ۷:۳۰ شب به وقت واشنگتن دی سی​- شب همبستگی: فلسطین – مبارزه، تراژدی، پیروزی- سخنرانان: سپیده جدیری​، مرضیه شاه بزاز​، لقمان تدین نژاد​

لینک ورود به برنامه:
https://us02web.zoom.us/j/7032021982?pwd=R1QzdnFBQzdvdzJjY1YvQXFJcXdpUT09


Репост из: @Femofilm
این تغییرات سوررئالی بدن زنانه به ویژه بدن مادران، نمایانگر سرکوب احساسات و فشارهایی است که او به عنوان مادر و زن خانه‌دار در جامعه تجربه می‌کند.
این تبدیل شدن به یک "دیگر" (به یک موجود شبه‌حیوانی) می‌تواند نمادی از نیاز زنان به ویژه مادران برای رهایی از هویت‌های تحمیل‌شده و بازتعریف خود باشد و نمادی از طغیان، سرکشی، برهم زدن کلیشه‌های جنسیتی و راهی برای فرار از نقش‌های محدودکننده‌ای است که در طول تاریخ زنان را در بند کرده است.
فریدان به‌طور خاص به این نکته اشاره می‌کند که در بسیاری از خانواده‌ها، از جمله همسران به‌طور کامل از فشارهای مادرانه بی‌خبر هستند یا آن‌ها را کم‌اهمیت می‌پندارند. در حالی که زنان به‌ویژه مادران، تمام وقت و انرژی خود را صرف خانه و خانواده می‌کنند، همسران معمولاً درک کمی از سختی‌های این نقش دارند و فقط از زنان انتظار دارند که در نقش‌های سنتی مادرانه و همسری کامل باشند. در فیلم، نقش شوهر زن به‌طور واضح در این قالب گنجانده شده است. شوهر او، که غرق در شغلش است و به ماموریت‌های چند روزه‌ی کاری می‌رود، از وضعیت روانی و جسمی همسرش غافل است و نسبت به آن شناخت و آگاهی‌ای ندارد. این عدم همدلی و شکاف در ارتباطات، به‌ویژه زمانی که شوهر او به خانه می‌آید، بیشتر می‌شود. در یکی از صحنه‌ها، هنگامی که شوهر از محل کار به خانه می‌آید، از این شاکی است که چرا شیر بچه تمام شده و زن از این موضوع بی‌خبر است و یا حتی وقتی مرد از میان تمام بخش‌های نگهداری و مراقبت از کودک لذت‌بخش‌ترین کار (حمام کردن) را انتخاب می‌کند، ولی با این حال این کار را به عنوان یک پدر به تنهایی انجام نمی‌دهد و مدام از زن کمک می‌گیرد و این موضوع به وضوح گفته‌ی فریدان را اثبات می‌کند که می‌گوید شوهران در بسیاری از موارد مسئولیت‌های خانه‌داری و مادری را به زنان واگذار می‌کنند و انتظار دارند که آن‌ها بدون اعتراض وظایف خود را تمام و کمال انجام دهند.
یکی از ابعاد مهم که به‌طور جالبی در داستان گنجانده شده است، نقش جادوگری است که به نوعی در خانواده مادر شخصیت اصلی وجود دارد. مادرِ زن به‌طور غیرمستقیم جادوگری می‌کند، که این به شکلی استعاری به حس قدرت سرکوب‌شده‌ای اشاره دارد که در درون زنان به‌ویژه مادران وجود دارد. این قدرت‌های سرکوب‌شده و دفن‌شده ممکن است در نهایت به صورت‌های مختلف خود را نشان دهند. فریدان به‌طور واضح اشاره می‌کند که زنان اغلب نقش‌های اجتماعی خاصی را از مادران خود به ارث می‌برند و این روند به‌طور مداوم نسل به نسل ادامه می‌یابد و می‌بینیم که زن چطور تلاش می‌کند تا از "میراث سرکوب" مادری خود فراتر برود، ولی در عین حال، به نظر می‌رسد که این "جادو" در درون او وجود دارد. این میراث سرکوب‌شده و جادویی در واقع نماد همان سنت‌هایی است که زنان از نسل‌های پیشین دریافت می‌کنند و از آن‌ها به‌طور ناخودآگاه پیروی می‌کنند. این فرآیند، که در فیلم به‌صورت جادوگری مادرانه تجسم پیدا می‌کند، نشان‌دهنده‌ی چرخه‌ای است که در آن زنان به‌طور پیوسته مجبور به پذیرش نقش‌های خاص مادری و زنانه می‌شوند و به‌طور ناخودآگاه از قدرت‌های خود برای ایجاد تغییرات بنیادی در جامعه استفاده نمی‌کنند. جادوگری در این فیلم زمانی به‌طور فعال در می‌آید که زن تصمیم می‌گیرد خود را از این نقش‌های سنتی مادر خانه‌دار رها کند و هویت جدیدی برای خود بسازد. این جادوگری که به‌طور سمبلیک در شخصیت اصلی و مادرش وجود دارد، نشانه‌ای از تمایل به فرار از کنترل‌های اجتماعی است. زن با ظهور تغییرات فیزیکی به سمت ویژگی‌های حیوانی «غریزی» و «جادویی» می‌رود که استعاره‌ای از بازگشت به هویت‌های اولیه و طبیعی زنان است، هویت‌هایی که در جوامع مردسالار به‌طور مداوم سرکوب شده‌اند. در واقع، فیلم با چاشنی جادوگری قصد دارد این پیام را برجسته کند که زنان در مواجهه با چالش‌های مادری و اجتماعی خود، می‌توانند قدرت‌های پنهانی را کشف کنند و از آن‌ها به‌عنوان ابزاری برای مقاومت در برابر انتظارات تحمیل‌شده استفاده کنند و فراتر از آن بروند. زمانی که زن تصمیم می‌گیرد به حرفه‌اش که نقاشی است بازگردد و دست به قلم شود و تجربه‌های زیستی خود را در قالب هنر به نمایش بگذارد، پیام واضح فمنیستی است که نشان می‌دهد یک زن به عنوان مادر برای عبور از وضعیت سرکوب‌شده و بازیابی هویت خود چقدر باید تلاش کند. همانطور که در تحلیل فریدان آمده، زنان باید از فضای محدود خانه و مادر بودن فراتر روند و از ابراز فردیت خود در قالب‌های مختلف (در این جا هنر، حرفه و انتخاب‌های شخصی) استفاده کنند. هنر به‌عنوان وسیله‌ای برای خودبیان‌گری، به زن این امکان را می‌دهد که خود را دوباره کشف کند و بیانگر تجربیاتش باشد.

#فیلم #فیلم_فمنیستی #کارخانگی #مادران_خانه_دار
@femofilm


Репост из: @Femofilm
مادر،هیولا یا موجودی جادویی؟
بحران کیستی زن در "nightbitch" با تأکید بر نظریه‌های بتی فریدان

✍🏼طاهره جورکش

در کتاب رازوری زنان، بتی فریدان به بحران هویت و احساس از خودبیگانگی زنان خانه‌دار در دهه 1950 و 1960 پرداخته و نشان داده که چگونه جامعه زنان را به عنوان موجوداتی صرفاً مادر و همسر تعریف کرده است و از آن‌ها انتظار می‌رود که خواسته‌ها و آرزوهای شخصی‌شان را به فراموشی بسپارند. یکی از ارکان اصلی نقد فریدان بر وضعیت زنان خانه‌دار این است که آن‌ها در دام "مکمل بودن" در زندگی مردان و خانه‌داری گرفتار می‌شوند و احساس می‌کنند که تنها با ایفای نقش‌های مادری و همسری می‌توانند به ارزش انسانی خود پی ببرند. در Nightbitch نیز زن (با بازی امی آدامز) پس از اینکه به طور کامل شغل و حرفه‌اش را کنار می‌گذارد، به یک مادر خانه‌دار تبدیل می‌شود و ناخواسته چنان اسیر نقش مادر خانه‌دار می‌شود که دچار بحران هویت شده و از درون احساس پوچی می‌کند. او به عنوان زن مدرن و امروزی و علی‌رغم تحصیلات عالی و شغل هنری که داشته، در تله‌ای گیر افتاده که قبلاً مادران دهه‌ی ۵۰ اسیرش شده بودند؛ همان "مشکل بی‌نامی" که کمتر زنی درباره‌ی آن صحبت می‌کند. فیلم به‌طور ویژه بر «تکراری بودن» و «محصور بودن» زندگی روزمره‌ی شخصیت زن_مادر تأکید دارد. در صحنه‌های ابتدایی، زن در حال پخت‌وپز و مراقبت از فرزندش است و به وضوح این فشار بی‌پایان، تکراری بودن مسئولیت‌های مادرانه و احساس از خود بیگانگی به تصویر درآمده است. او هر روز برای پسرش صبحانه درست می‌کند و این صحنه‌ها، روتین‌وار و بی‌وقفه تکرار می‌شوند. او در این لحظات احساس می‌کند که خود را از دست داده است و تنها در حال انجام کارهایی است که از او خواسته شده است، نه کارهایی که او به آن‌ها علاقه دارد. این یکنواختی و بی‌انگیزگی، دقیقاً همان چیزی است که فریدان در کتاب خود به آن اشاره می‌کند. زنان خانه‌دار مانند شخصیت زن در فیلم به دلیل تمرکز صرف بر خانه‌داری و فرزندپروری، از هویت مستقل خود دور می‌شوند و در زندگی روزمره خود احساس گرفتاری و پوچی می‌کنند.
زنان جامعه به طور بی‌وقفه تحت فشار برای پذیرش نقش‌های سنتی مادر و همسر خوب و زن خانه‌دار قرار دارند و مدام سرکوب می‌شوند. زن در فیلم نیز به همین فشارها و انتظارات اجتماعی پی می‌برد که چطور جامعه به صورت سیستماتیک تمام تلاشش را می‌کند تا مادران احساس گناه، ناکافی بودن و سردرگمی داشته باشند. نظامی که مدام مادران را به سکوت و عدم گفتگو درباره‌ی چالش‌های مادرانگی و ملالت‌های آن تشویق می‌کند و از آن‌ها انتظار دارد در قالب نقش مادران شادی که از مراقبت فرزندان و انجام کارهای خانه احساس رضایت دارند در جامعه ظاهر شوند. فریدان در رازوری زنان به خوبی به آن اشاره می‌کند و می‌گوید زنان به‌طور مداوم در برابر انتظارات اجتماعی سکوت می‌کنند و به جای بیان احساسات و خواسته‌های خود، مجبور به انجام نقش‌های سنتی می‌شوند. این موضوع در فیلم با ارتباط زن با مادران دیگر در مهدکودک به چالش کشیده می‌شود. تعاملاتی که به نوعی احساس انزوا و بیگانگی را در او تقویت می‌کند. مادران دیگر در این گروه نیز، به‌طور عادی از مادر بودن صحبت می‌کنند، اما این گفتگوها بیشتر به‌طور سطحی و بی‌روح انجام می‌شود و هیچ‌کدام از آن‌ها به دشواری‌ها و پیچیدگی‌های مادر بودن اشاره نمی‌کنند. این سکوت و سرکوب اجتماعی به یک نوع فشار روانی تبدیل می‌شود که زنان را بیشتر در هویت مادرانه‌شان محصور می‌کند و اجازه نمی‌دهد که به واقعیت‌های پیچیده و گاه سخت مادر بودن اشاره کنند. همین امر باعث می‌شود زن دچار تقابل میان ذهن آزاد و سکوت در دنیای واقعی شود. زن در درون ذهن و خیال خود به گفتگو با همسرش و دیگران می‌پردازد. از احساسات و خشم درونی‌اش پرده برمی‌دارد، اما در واقعیت هیچ‌یک از این کارها را انجام نمی‌دهد و حرفی نمی‌زند. او در دنیای خیالی خود احساس آزادی دارد و می‌تواند خود واقعی‌اش باشد، در حالی که در دنیای واقعی هیچ‌گونه فضایی برای ابراز وجود خود ندارد.
فریدان همچنین به چگونگی بازنمایی بدن زنان اشاره می‌کند و می‌گوید که بدن زنانه به‌طور مداوم در معرض نظارت اجتماعی است و به ابزاری برای مراقبت و پرورش دیگران تبدیل می‌شود و تولید مثل و نقش‌ مادری به‌عنوان اصلی‌ترین هویت اجتماعی و جنسیتی زن معرفی می‌شود. در Nightbitch، بدن زن به‌ویژه زمانی که تغییرات عجیبی دارد، به یک موضوع برجسته تبدیل می‌شود. او از شوک جسمانی و تغییرات فیزیکی، همچون دردی که از آن رنج می‌برد یا حتی وقتی بدنش دچار تغییر می‌شود، آگاه است. او متوجه تغییرات فیزیکی در بدن خود می‌شود، از جمله احساس تیزی در ناخن‌ها، پشمالو شدن و درآوردن چندین سینه که باعث می‌شود او به یک موجود شبه‌حیوانی (سگ) تبدیل شود.

#فیلم #فیلم_فمنیستی #کارخانگی #مادران_خانه_دار
@femofilm


Репост из: @Femofilm
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
Nightbitch 2024
کارگردان : marielle heller
محصول کشور : آمریکا

داستان زنی که از شغل خود فاصله می‌گیرد تا در خانه از فرزندش نگهداری کند، اما خیلی زود دچار تغییراتی سوررئالی می‌شود که...
#کارخانگی#مادران_خانه_دار

@femofilm


Репост из: هم‌میهن
بررسی مسائلی که زنان پس از زلزله و دیگر حوادث طبیعی تجربه می‌‏کنند

🔻زلزله زنان را دوبار می‌‏کُشد


🔹عصمت خانم را زن‌‏های همسایه، زن گوشه‌‏گیری می‌‏شناسند که دو‏ سال بعد از زلزله بم و فلج‌‏شدن، مردش رهایش کرد و رفت؛ مردی که خود داغ‌دار پدر و مادر و برادرهایش بود و «دیگر زن فلج را نمی‌‏دانست باید کجای دلش بگذارد.» گوشه لب پایین عصمت خانم، زیر دندان‌‏های یکی در میانش به کنایه گیر می‌‏کند وقتی می‌‏خواهد از مردش بگوید که سالی دو، سه بار به او سر می‌‏زند و از روزگار زن معلول و پنج دخترش که دوتای‏شان با دو بچه و مهر طلاق در شناسنامه به آن خانه کوچک که حالا بوی آبگوشت در آن پیچیده، برگشته‌‏اند، خبر ندارد.

🔹بررسی‌‏های بعد از وقوع زلزله بم کرمان نشان داد که 53 درصد قربانیان زن و 47 درصد مرد بودند. اگر همین عدد را برای شمار فوتی‌‏ها در نظر بگیریم، این زلزله جان 18 هزار و 20 زن و 15 هزار و 980 مرد را گرفت. در مطالعه‌‏ای با عنوان پدیده ازدواج اجباری زنان در فجایع طبیعی، پیامدهای اجتماعی فاجعه در زنان بازمانده زلزله بم که در سال 97 انجام شد، آمار فوت‌‏شده‌‏های کلی زن در سال 82، 18 هزار و 333 نفر برآورده شد.

🔹در همان سال پژوهشی با عنوان بررسی آسیب‌‏پذیری اجتماعی زنان در حوادث طبیعی با تاکید بر زلزله ورزقان و اهر انجام شد که در آن به آمار قربانیان زلزله بم هم اشاره شد. براساس این بررسی‏، قبل از وقوع حادثه جمعیت زنان 48 درصد کمتر از مردان بود و مردان 52 درصد جمعیت بم را تشکیل می‌‏دادند. اما میزان مرگ‌‏ومیر زنان 57/6و مردان 42/4بود؛ یعنی به‏ازای هر  74 مرد، 100زن در این زلزله جان‏شان را از دست دادند.

🔹از آمار تفکیکی قربانیان زلزله منجیل و رودبار در سال 1369 خبر چندانی وجود ندارد، همینطور زلزله بوئین‌‏زهرا؛ هرچند آمارهای چندانی درباره تفکیک جنسیتی جانباختگان زلزله بوئین‌‏زهرا در سال 1381 وجود ندارد، اما گزارش‌‏های منتشرشده درباره این حادثه اعلام کرده‌‏اند که بخش زیادی از جانباختگان این زلزله زنان و کودکان بوده‌‏اند؛ چون در زمان وقوع حادثه بسیاری از مردان در زمان پیشامد در تاکستان‌‏های محلی سرگرم کار بودند.

🔹عالیه شکربیگی، جامعه‌‏شناس: در ادبیات مربوط به جنسیت و بلایای طبیعی، باید این موضوع وارد شود که مردان و زنان در برابر پدیده‌‏هایی مثل زلزله، تجربه‌‏های متفاوتی دارند. وقتی در جامعه‌‏ای مثل ایران، زلزله‌‏ای رخ می‌‏دهد، بستر و ساحتی وجود دارد که در آن نابرابری دیده می‌‏شود؛ بسترهای نابرابری از خانواده تا جامعه و بالعکس جریان دارد و مضاف بر آن وقتی زلزله رخ می‌‏دهد، نابرابری خودش را بیشتر نشان می‌‏دهد. تحقیقات نشان می‌‏دهد پیامد فاجعه برای زنان شاغل، خانه‌‏دار و سرپرست خانوار بیشتر است و خشونت خودش را بیشتر نشان می‌‏دهد که خودش پیامدهای زیادی در عرصه‌‏های جهانی و بومی در کشورهای جهان دارد.

🔹شایسته کرمخانی، مددکار اجتماعی: پس از زلزله کرمانشاه مسئله ازدواج را هم داشتیم؛ یکی از زنان شرکت‌‏کننده در مصاحبه مربوط به این پژوهش گفته بود که مجبور شده است ازدواج کند، چون با این شرایط نمی‌‏تواند ادامه دهد. نحوه مقابله گروه دیگری از زنان هم سازش و سکوت بود، نوعی کنش منفعل یعنی هرکسی، هرچه بگوید سکوت می‌‏کند و از خود نارضایتی نشان نمی‌‏دهد. یکی از زنان مصاحبه‌‏شونده می‏گفت به من فقط یک گوشه جا و یک لقمه نان بدهند و کسی به من تعرض نکند، کافی است. گروه دیگری از زنان هم کنش فعال داشتند که قابلیت‌‏هایی در خود می‌‏دیدند یا سطح سواد بالایی داشتند.

🖌الناز محمدی | دبیر گروه جامعه

📌ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

@hammihanonline
hammihanonline.ir


Репост из: موسسه رحمان
🔻لینک ویدیوهای مجموعه نشست‌های جنسیت و نابرابری در یوتیوب رحمان:

از زن
🎙فاطمه صادقی، سارا موسوی‌زاده، مریم زندی، منوچهر دقتی

جیب و جنسیت
🎙نفیسه آزاد، سهیلا علیرضانژاد، زهرا رهایی

خانه امن نیست
🎙فاطمه موسوی ویایه، فاتیما باباخانی، مهناز افضلی

تداوم تغییر
🎙مینو مرتاضی، انشا مالک، هما همت

قدرت جنسیت
🎙طیبه سیاوشی، لیلی ارشد

در بند بدن
🎙هادی صمدی، مرضیه مددی دارستانی

نقد فیلم سینمایی کاناپه
🎙کیانوش عیاری،کامبیز نوروزی، فرگل فربخش

@rahmaninstitute


Репост из: حلقه‌ی مطالعاتی یک‌چند
منطق تحقیقات کمی طی سالیان این تصور را ایجاد کرده که تنها نسبت معناداری که بین مقیاس خُردِ تحقیق و مقیاس کلانِ واقعیت اجتماعی می­‌توان برقرار کرد «تعمیم» است و اگر نتوان نتایج خُرد را به وضعیتی کلان‌­تر تعمیم داد، نتیجه­‌ی پژوهش در بهترین حالت فقط فهم ما را از یک موضوع خُرد عمیق­‌تر می‌کند و نمی­‌تواند به خودی خود برای فهم وضعیت کلان­‌تر کاربردی داشته باشد (مگر اینکه داده­‌های به دست آمده بعدا در کنار داده­‌های دیگر مورد نوعی «تحلیل ثانویه»، معمولاً توسط پژوهشگران کلان­‌نگرتر نسبت به خود مردم­‌نگار، قرار گیرند). اما آیا این حرکت بین مقیاس‌­ها نمی­‌تواند در متن خودِ مردم‌­نگاری شکل بگیرد؟  نسبت «کار میدانی» با «کار نظری» در مردم­‌نگاری چگونه است؟  اینها کم و بیش پرسش­‌هایی­‌ست که سعی می­‌کنیم در بررسی این چهار رساله مدنظر داشته باشیم.

لیست پایان­‌نامه­‌ها:
خدیجه‌‌السادات میرامینی: خسته‌­­دوش­­‌بال: زیست و مرگ با دکل­‌بندی در گلوگاه مازندران/۱۴۰۲
سارا حسینی: جنسیت و اشتغال:  مردم‌‌نگاری زنان کارگر فصلی در استان‌‌های مازندران و گلستان / ۱۳۹۸
سارا نوری: تجربه زیسته زنان کولبر کرد؛ دریچه­‌ای به فهم مناسبات اجتماعی در مناطق کردنشین مرزی/ ۱۴۰۳
سروش طالبی اسکندری: ساخت حکمرانی آب در مواجهه‌ی مردم، نخبگان و طبیعت؛ و بازتعریف مشارکت با نگاهی تکثرگرایانه/ دفاع احتمالی تا پایان ۱۴۰۳
 
نهال نفیسی در تهران ادبیات انگلیسی (دانشگاه علامه طباطبائی، ۱۳۷۷-۱۳۷۳) و در تگزاس انسان­‌شناسی فرهنگی )دانشگاه Rice ، ۲۰۰۷ -۲۰۰۰ (خوانده‌است.  پس از یک دوره‌‌ی پسادکترا در موسسۀ کاوش­‌های فرهنگی برلین (ICI  Berlin, ۲۰۱۲ - ۲۰۱۴)، امروز به‌عنوان عضو هیئت علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی به تدریس، و اگر برسد تحقیق و حتی نوشتن، مشغول است.  او به مردم‌نگاری به‌ویژه در حوزه‌‌ی علم و فناوری و پزشکی و دنبال کردن زندگی اجتماعی کنش‌گران غیرانسانی همچون اشیاء، حیوانات، گیاهان، مواد، ذرات، و سازه­‌ها علاقه­ دارد.

🔻جهت ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر به آیدی زیر پیام دهید:
@public_yekchand

🔻حلقه‌ی مطالعاتی یک‌‌چند
@halghe_yekchand

🔻مدرسه هنر و ادبیات بیدار
@bidarschool
@bidarcourses


Репост из: حلقه‌ی مطالعاتی یک‌چند
مدرسه‌‌ی بیدار با همکاری حلقه‌‌ی مطالعاتی یک‌چند برگزار می‌کند:

۲. «مردم‌‌نگاری» با نهال نفیسی
 
چهار رساله­‌ای که در این مجموعه مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت به موضوعات گوناگونی پرداخته‌‌اند، اما ویژگی مشترک همه‌‌ی آنها انجام نوعی مردم‌­نگاری­‌ست: شکلی از بودن با / در یک «میدان» به صورت درازمدت و توأم با معاشرت و مشارکت در زیست مردمانِ آن میدان به قصد فهم آنچه در آن می­‌گذرد. اما محدودیت­‌ها، چالش­‌ها، و دستاورد‌های این شیوه‌­ی پژوهش در وضعیت کنونی ایران چیست؟ مردم­‌نگاری در میدان­‌های محدود و مشخص چگونه می­‌تواند به فهم ما از وضعیت­‌های کلی­‌تر تاریخی که در آن قرار داریم نیز کمک کند؟

اطلاعات بیشتر👇


Репост из: نقد اقتصاد سیاسی
این متن کوتاه از ژیل دلوز می‌تواند چیزهایی هم درباره‌ی ۵۷ به ما بگوید. دلوز می‌گوید که پیامدهای یک انقلاب به‌طور کامل نمی‌توانند واقعه را توضیح دهند. چراکه «یک رویداد ممکن است سرکوب، مصادره یا بدان خیانت شود، اما چیزی از آن باقی می‌ماند که هرگز قدیمی یا منسوخ نمی‌شود... حتی اگر یک رویداد متعلق به گذشته‌ای دور باشد، نمی‌تواند منسوخ شود، زیرا گشایشی به‌سوی امکانات جدید است.»
_____________
👈متن کامل


📻قصه‌ی شهر: «تاول»
✍🏼 نویسنده: مهدی‌ افروزمنش
🎙گوینده: شهاب‌جعفری
.
🔊 تهیه شده در رادیو شنبه‌شهر
.
▪️#قصه_شهر (8)
.
💡@we_are_citychangers
.


Репост из: شهرسازی و نیازهای شهر
🌆 نشست «شهرک اکباتان - میراث معماری و شهرسازی معاصر»
.
👤 با حضور:
▪️آقای پیروز حناچی، آقای ایمانی جاجرمی، خانم فدائی‌نژاد، خانم مهندس تبریزی.
.
⏰ زمان برگزاری: شنبه 15 دی‌ماه 1403، ساعت 13-15
.
📍دانشگاه تهران - ساختمان شهرسازی - نگارخانه دانشکده هنرهای زیبا.
.
💡@we_are_citychangers
.


Репост из: روزن‌آنلاین
🟠 کودکان محورِ تحولِ سکونتگاه ها هستند

🔸نامه جمعی از فعالان حوزه کودک‌، فعالان شهری و اجتماعی و متخصصان و مدیران شهری به فرزانه صادق مالواجرد وزیر راه و شهرسازی برای مطالبه در زمینه پیگیری تحقق سند الزامات و ضوابط عام شهر دوستدار کودک

🔗https://rozanonline.ir/fa/tiny/news-4238


Репост из: جامعه‌شناسی زن روز
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🎥 مادیان


🎬کارگردان: علی ژکان

🎞 بازیگران: سوسن تسليمی، حسين محجوب، فيروز بهجت محمدی، عطاءاله زاهد، پرويز شاهين‌خو

📹 سال ۱۳۶۴

📹 خواهر و برادر درگیر می‌شوند، رضوانه روی زمین می‌افتد، تسلیم نمی‌شود، بلند می‌‌شود، چوبی برمی‌دارد و  به سمت برادر می‌رود: «گردنت رو می‌شکنم، من از جونِ خودم و بچه‌هام سیرم.» تسلیم نمی‌شود. از خودش و مادیان دفاع می‌کند. خسته می‌شود، دوباره روی زمین می‌افتد. رحمت مادیان را می‌برد. رضوانه به‌ دنبالِ رحمت و مادیان می‌دود. تلاش می‌کند مادیان را پس بگیرد.

🔴از برادر کتک می‌خورد. کوتاه نمی‌آید. در جهان مردانه برادر را روی زمین می‌اندازد. میدان روستا به تماشاخانه تبدیل می‌شود. همه جمع می‌شوند و نگاه می‌کنند. رضوانه به چشم‌هایی که نگاه می‌کنند، می‌گوید برادرش می‌خواهد مادیانی را که شیربهای دخترش است، ببرد.

_ مش‌باقر می‌گوید: «حیا کن دختر.»

در جهان مردانه حق با رحمت است. صدای رحمت می‌آید که: «این زن مجنونه… بی‌آبروست.»


در جهان مردانه زن باید مطیع باشد. رضوانه مطیع نیست...



🗂تحلیل کامل فیلم مادیان نوشته زهرا پورجعفریان را اینجا بخوانید


#مردسالاری
#تحلیل_فیلم
#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی


❤️ @Zane_Ruz_Channel

Показано 20 последних публикаций.