سلام به ادمین جان و اعضای چنل
پسرم21
آقا ما یه روز با بچه ها رفتیم کوه دیدیم زیر یه تخته سنگی دونفر دارن همو میکنن
آقا چشتون روز بد نبینه یکی از رفقای ما به نام رسول به ما گفت دایی خداوکیلی بیاید بریم ماهم یه دست بکنیم
این رفیق ما بعد از نیم ساعت اسرار و خواهش و کص لیسی دیگ یه دو دستم دادن این بکنه
آقا ما بدون این رفتیم بالای کوه و برگشتیم دیدیم پسره این رفیق مارو یه جوری کرده تا ماشین نمیتوست راه بیاد😐
دیگ ماهم به یه زوری رسوندیمش خونه
دیگ بعد از اون اتفاق با ما بیرون نیومد
Admin+
میگن رسول بعد از اون اتفاق هرکی بهش میگه بریم کوه جیغ میکشه شروع میکنه جق زدن
پسرم21
آقا ما یه روز با بچه ها رفتیم کوه دیدیم زیر یه تخته سنگی دونفر دارن همو میکنن
آقا چشتون روز بد نبینه یکی از رفقای ما به نام رسول به ما گفت دایی خداوکیلی بیاید بریم ماهم یه دست بکنیم
این رفیق ما بعد از نیم ساعت اسرار و خواهش و کص لیسی دیگ یه دو دستم دادن این بکنه
آقا ما بدون این رفتیم بالای کوه و برگشتیم دیدیم پسره این رفیق مارو یه جوری کرده تا ماشین نمیتوست راه بیاد😐
دیگ ماهم به یه زوری رسوندیمش خونه
دیگ بعد از اون اتفاق با ما بیرون نیومد
Admin+
میگن رسول بعد از اون اتفاق هرکی بهش میگه بریم کوه جیغ میکشه شروع میکنه جق زدن