درست است...
شیطان از همان ابتدای کار یک اومنیست تمام عیار بوده است.
شیطان بود که از همان ابتدای کار همواره، همراه انسان بود و همواره به او متذکر میشد که گوش به امر و نهیهای کسانی که از وعدههای آنجهانی سخن میگویند نده و برای وعدههای دنیایی دیگر، دنیایِ اینجایی و اکنونیات را حرام نکن.
شیطان بود که نهیب میزد اخلاقیات را که همچون قیدوبند بردگان را اسیر میکند کنار بگذار و دل به غرایزت ببند و هرگز آن را سرکوب نکن و در مقابل این روحانی بود با تلقين احساس گناه این عقیده را تحمیل میکرد که خواستههایت سرکوب کن تا رستگار شوی!
این روحانی بود که میگفت گشنه خوارداشتِ تن مایهی سعادت است و نزدیکی به حقیقت مطلق و مطلق حقیقت و در مقابل باز هم این شیطان بود که در همان حال قوت قلب میداد که ایانسان؛ بهشرفم سوگند نه دوزخی درکار است و نه حقیقت مطلقی پس زندگیات را رها نکن و از آن برای مرگ چیزی جز قلعهی ویران باقی مَگذار
و باز این روحانی بود که میگفت اگر تسلیم غرایزت شدی میبایست که با شکنجه به آمرزش برسی و بخشوده شوی!
بله آنان در تمام تاریخ قدّارهبندان و جلادانشان را بر جان آدمی انداخته و در حد مرگ زجرش میدانند تا اعتراف کند که پشیمان است تا رحمت خدایان شامل حالش شود!
دقت کردید چه شد؟
با نیت رضای خداوند و همان حقیقت مطلق قدسی خون میریختند و زندهزنده انسان جزغاله میکردند!
و اما شیطان...
شیطان دردمند و متالّم و بیچاره در تمام این قرنهای نحس و سیاه و در تکتک لحظات شکنجه و زجر آدمی تنها همدم و همدردی بود که دلداریش میداد.
شیطان هیچگاه سودا و تمنای هدایت انسانها را نداشت.
هرگز نمایندگانی برای سعادتِ آنجهانی او اختیار نکرد و هیچ احدی را با اجبار و اکراه و درد و زجر و قتل و جزغاله کردن وادار به توبه و یا حتی عمل به آموزههای خود نکرد.
باری شیطان اساسا هیچ نماینده و نقابی نداشت.
خودش بود و خودش...
و تنها جرمش در طول حکومت تمامی خدایان همین بوده است.
او هماره خودش را بینقاب و بیریا عرضه کرده است...
پس آیا حق نیست که گفته شود از میان تمامی خدایان و فرشتگان و اساطیر و قهرمانان و ناجیان و اولیاء این تنها شیطان بود که صادقانه و صمیمانه به آدمی عشق ورزیده و هرگز باوجپد تمامی نواقص و خبطوخطاهایش طردش نکرده و از خود نرانده است؟ بله همچون مادری فرزندش را ... و نه چون جلادی قربانیاش را...
و براستی به همینجهت بوده که همواره میل و غریزهی اینجهانیاش را عزیز شمرده و نسبت بدان و خواستههایش حساسیت بهخرج داده است.
آیا اومانیست چیزی بهجز از تکریم حقوق طبیعی و اولیه و بدیهیِ آدمیست؟
#ابوذر_شریعتی
#آلپاچینو #شیطان
شیطان از همان ابتدای کار یک اومنیست تمام عیار بوده است.
شیطان بود که از همان ابتدای کار همواره، همراه انسان بود و همواره به او متذکر میشد که گوش به امر و نهیهای کسانی که از وعدههای آنجهانی سخن میگویند نده و برای وعدههای دنیایی دیگر، دنیایِ اینجایی و اکنونیات را حرام نکن.
شیطان بود که نهیب میزد اخلاقیات را که همچون قیدوبند بردگان را اسیر میکند کنار بگذار و دل به غرایزت ببند و هرگز آن را سرکوب نکن و در مقابل این روحانی بود با تلقين احساس گناه این عقیده را تحمیل میکرد که خواستههایت سرکوب کن تا رستگار شوی!
این روحانی بود که میگفت گشنه خوارداشتِ تن مایهی سعادت است و نزدیکی به حقیقت مطلق و مطلق حقیقت و در مقابل باز هم این شیطان بود که در همان حال قوت قلب میداد که ایانسان؛ بهشرفم سوگند نه دوزخی درکار است و نه حقیقت مطلقی پس زندگیات را رها نکن و از آن برای مرگ چیزی جز قلعهی ویران باقی مَگذار
و باز این روحانی بود که میگفت اگر تسلیم غرایزت شدی میبایست که با شکنجه به آمرزش برسی و بخشوده شوی!
بله آنان در تمام تاریخ قدّارهبندان و جلادانشان را بر جان آدمی انداخته و در حد مرگ زجرش میدانند تا اعتراف کند که پشیمان است تا رحمت خدایان شامل حالش شود!
دقت کردید چه شد؟
با نیت رضای خداوند و همان حقیقت مطلق قدسی خون میریختند و زندهزنده انسان جزغاله میکردند!
و اما شیطان...
شیطان دردمند و متالّم و بیچاره در تمام این قرنهای نحس و سیاه و در تکتک لحظات شکنجه و زجر آدمی تنها همدم و همدردی بود که دلداریش میداد.
شیطان هیچگاه سودا و تمنای هدایت انسانها را نداشت.
هرگز نمایندگانی برای سعادتِ آنجهانی او اختیار نکرد و هیچ احدی را با اجبار و اکراه و درد و زجر و قتل و جزغاله کردن وادار به توبه و یا حتی عمل به آموزههای خود نکرد.
باری شیطان اساسا هیچ نماینده و نقابی نداشت.
خودش بود و خودش...
و تنها جرمش در طول حکومت تمامی خدایان همین بوده است.
او هماره خودش را بینقاب و بیریا عرضه کرده است...
پس آیا حق نیست که گفته شود از میان تمامی خدایان و فرشتگان و اساطیر و قهرمانان و ناجیان و اولیاء این تنها شیطان بود که صادقانه و صمیمانه به آدمی عشق ورزیده و هرگز باوجپد تمامی نواقص و خبطوخطاهایش طردش نکرده و از خود نرانده است؟ بله همچون مادری فرزندش را ... و نه چون جلادی قربانیاش را...
و براستی به همینجهت بوده که همواره میل و غریزهی اینجهانیاش را عزیز شمرده و نسبت بدان و خواستههایش حساسیت بهخرج داده است.
آیا اومانیست چیزی بهجز از تکریم حقوق طبیعی و اولیه و بدیهیِ آدمیست؟
#ابوذر_شریعتی
#آلپاچینو #شیطان