یه آقای لیبرالی اومده نشسته با پسرهای جوان طرفدار ترامپ صحبت کنه تا براشون توضیح بده اوضاع اونجوری که فکر میکنند نیست، بعد معلوم میشه اوضاع این جوانها خیلی خرابتر از چیزیه که بزرگترها تصور میکردند. مثلا یکیشون با اعتماد نفس کامل مدعی بود سازمانهای دولتی بابت استخدام رنگینپوستان معافیت مالیاتی دریافت میکنند! بعد این آقای لیبرال میگفت پسرجان سازمان دولتی، مالیات نمیده که بخواد معافیت بگیره، مالیات رو مصرف میکنه. و این پسره هم قبول نمیکرد! اینکه با وجود اینترنت و این دسترسی بینظیر در تاریخ به اطلاعات، حتی جوانها چنین غرق در مهملات میشن، و سپس با اعتماد به نفس میخوان اشتباه بقیه رو اصلاح کنند، موضوعیه که توجه همه رو جلب کرده.
اما چیزی که توجه من رو جلب کرد این بود که این آقای لیبرال از جملهای که لازم بود استفاده بشه استفاده نمیکرد. اون جمله این بود که: «سازمان دولتی یعنی دولت. اگه سازمان دولتی مالیات میده یعنی دولت به خودش مالیات میده؟». ولی هرچیزی گفت غیر ازین.
قطعا مباحثه یک مهارته، و مهارت همه در یک حد نیست. ولی فکر میکنم اشکال دیگهای در کاره، و اون اینه که آدم باسواد غربی با کسانی که مهمل محض میگن برخوردهای کمی داشتن، و برای بحث با اونها تمرین نداشتن. اونها همواره عادت داشتن با کسانی بحث کنند که با حداقلی از بدیهیات آشنا هستن. ما اینجا چون همیشه با گاوجماعت مواجه بودیم، یه کابوی بار میاییم.