#part_259
_با سوتین تو تراس چه گوهی میخوری توله سگ؟
با صدای غریدن کیارش از پشتم یکی از گلدونای رنگی از دستم افتاد
هینی کشیدم که قبل از اینکه سمتش برگردم دو طرف کمرم و گرفت و محکم هولم داد تو اتاق
با دیدن قیافهی سرخش نفس کشیدن از یادم رفت
_به..خدا من فقط رفتم این گلدونای رنگی و بچینم تو ترا..س... حواسم نبود سوتینم پیداس
با بستن در تراس نیشخند زد.
_شاید دختر حاجی میخواد نگهبانامم فیض ببرن... نظرت چیه منم کمکش کنم؟
تا به خودم بیام محکم به شیشهی تراس کوبوندم و از پشت...
https://t.me/+Ae4MHPf74LoxYzJk
_با سوتین تو تراس چه گوهی میخوری توله سگ؟
با صدای غریدن کیارش از پشتم یکی از گلدونای رنگی از دستم افتاد
هینی کشیدم که قبل از اینکه سمتش برگردم دو طرف کمرم و گرفت و محکم هولم داد تو اتاق
با دیدن قیافهی سرخش نفس کشیدن از یادم رفت
_به..خدا من فقط رفتم این گلدونای رنگی و بچینم تو ترا..س... حواسم نبود سوتینم پیداس
با بستن در تراس نیشخند زد.
_شاید دختر حاجی میخواد نگهبانامم فیض ببرن... نظرت چیه منم کمکش کنم؟
تا به خودم بیام محکم به شیشهی تراس کوبوندم و از پشت...
https://t.me/+Ae4MHPf74LoxYzJk