بیرون از دیوارهای این عمارت تونس علیه استعمار فرانسه مبارزه میکند. چیز چندانی از این مبارزه جز اخبار و هراس از خشونتی پیشبینی ناپذیر وارد این عمارت نمیشود. حتی آن جوان مبارز که برای چند روز پشت این دیوارها پنهان شده به سرعت زمین بازیاش را تغییر میدهد و وارد آن مبارزه نابرابری میشود که برای نسلهاست در این عمارت مثالی چون هزار عمارت دیگر که در این کشور پراکندهاند ادامه داشته. زمین مبارزه اینجا بدن زن است و آنکه استعمار میکند مرد است. مردانی مسلح به سنت. علیا، مادرش و زنهای پیش از آنها قرنها درون این دیوارها مبارزه کردهاند و شکست خورده. شکست خوردهاند اما شرافت خود را نباختهاند. شرافتی که قاموسی تمام زنانه دارد. اما داستان از منظر علیای نوجوان روایت نمیشود. بلکه این علیای بزرگ سال است که آگاه به حقیقتی تلخ به داخل دیوارهای عمارت بازگشته تا خاطرات خود را، دردهای خود و مادرش و مادرانش را به یاد بیاورد. او روزی در آرزوی رهایی از محاصره این دیوارها گریخته اما همانطور که زخمهای استعمار هنوز پیکر تونس را رنجور نگه داشته و آزادی سرابی تلخ بیشتر نبوده، علیا نیز پشت دیوارهای این عمارت با چیزی جز تکرار استعمار بر بدنش رو به رو نشده. سایه ستم و نابرابری بسیار گستردهتر از تن نحیف و طنین صدای دردآلود اوست.
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
@WomanLifeFreedom_Cinema
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
@WomanLifeFreedom_Cinema