سه دلیل سرنگونی حکومتها درنگاه فردوسی؛
فردوسی یکی ازمتفکرانیست که تاریخ ایران باستان را از آغازتا سقوط ساسانیان خوانده وخودنیز درسده ی چهارم و پنجم هجری دردرازایِ زندگی هفتادو اندی سالهاش ازنزدیک ظهور و سقوط دولت هایی رادیده است. وی معتقدست که سه عامل موجب نابودی آنها
می شود؛
نخست؛
اوجگیری ظلم وستم عامل اصلی ومهم سقوط است که مردم توسط صاحبان زور سرکوب،زندانی،شکنجه،تحقیروکشته می شوند.
دوم؛
حذفِ نخبگان و به کارگیری بی مایهگان و بی خردان، در مسند امورومدیریت جامعه.
سوم؛
ثروت اندوزی وسیریناپذیری از داشتن دارایی که فساد مالی ازسوی حکومت گران را به همراه دارد. با زور و تزویر، جامعه فقیرتر و حقیرتر می شود.
سراینده ی شاهنامه در باره ی این سه عامل چنین می گوید:
سرِتخت شاهان بپیچد سه کار
نخستین ز بیدادگر شهریار
دگر آنکه بی مایه را برکشد
ز مرد هنرمند برتر کشد
سوم آنکه باگنج خویشی کند
بکوشد به دینار بیشی کند
بدین ترتیب سه عامل:
ستمگری، سفلهپروری، فزونخواهی
@Siasykhabar
فردوسی یکی ازمتفکرانیست که تاریخ ایران باستان را از آغازتا سقوط ساسانیان خوانده وخودنیز درسده ی چهارم و پنجم هجری دردرازایِ زندگی هفتادو اندی سالهاش ازنزدیک ظهور و سقوط دولت هایی رادیده است. وی معتقدست که سه عامل موجب نابودی آنها
می شود؛
نخست؛
اوجگیری ظلم وستم عامل اصلی ومهم سقوط است که مردم توسط صاحبان زور سرکوب،زندانی،شکنجه،تحقیروکشته می شوند.
دوم؛
حذفِ نخبگان و به کارگیری بی مایهگان و بی خردان، در مسند امورومدیریت جامعه.
سوم؛
ثروت اندوزی وسیریناپذیری از داشتن دارایی که فساد مالی ازسوی حکومت گران را به همراه دارد. با زور و تزویر، جامعه فقیرتر و حقیرتر می شود.
سراینده ی شاهنامه در باره ی این سه عامل چنین می گوید:
سرِتخت شاهان بپیچد سه کار
نخستین ز بیدادگر شهریار
دگر آنکه بی مایه را برکشد
ز مرد هنرمند برتر کشد
سوم آنکه باگنج خویشی کند
بکوشد به دینار بیشی کند
بدین ترتیب سه عامل:
ستمگری، سفلهپروری، فزونخواهی
@Siasykhabar