ما مصرف شدیم، مثل همه منابعِ دیگرِ ایران. پدرمان در آمد از این همیشه در جنگ بودن، همیشه مقاومت کردن و شنا کردن در خلاف جهت رودخانه. بیست، سی، چهل، پنجاه سال از عمر نازنینمان که میشد به بیخیالی و هرزگی و خلاصی بگذرد را با شرافت و بیتفاوت نبودن، هزینه کردیم. منتی هم نیست، خواستیم که بکنیم و خوب کردیم. اما زندگیمان به تلخی رفت؛ مُردیم. هزینه گزافی پرداخته شد تا بعد از همان بیست، سی، چهل، پنجاه سال، بالاخره حرفهای سالهای پیشِ خودمان را از دهان مردم کوچه و بازار بشنویم؛ دیگرانی که هنوز هم اگر مخالف بودند و فحش میدادند، بخاطر شکسته شدن چرخه سکوت و عضویتشان در حزب باد بود. وگرنه چرا هنوز هم استقلالی و پرسپولیسی بودند؟ چرا فیلمهای بنجل عملههای شر را میدیدند؟ آخوندها درونشان چه میکردند..؟
آنها به «آخوند» فحش میدادند، چون یکی قبلا شلاقهایش را خورده بود...
چی شد؟ پرسپولیسی هستی و بهت برخورد؟ بله، انسانها با هم متفاوت هستند؛ و خیر، این به این معنی نیست که قابلیت طبقهبندی شدن ندارند و ویژگیهای مشترکی بینشان نیست. همانطور که «زیبایی» نسبی است؛ اما اغلب قریب به اتفاق شما با سلایق و خصوصیات مختلفتان، زیباییِ مارلین مونرو یا صدای هایده را دوست دارید؛ مگر نه؟ مگر زیبایی، نسبی نبود؟ پرسپولیسی بودن فرقی با استقلالی بودن ندارد. جُفتشان یک تیمِ کثافتِ آخوندیِ بدردنخور را دوست دارند. جفتشان بدسلیقه هستند و جفتشان احمقند.
آنقدر مثل هرآنچه که خوب نیست زیستیم و مثل انگل ادامه دادیم تا منابع طبیعی و منابع انسانی و تمام منابع دیگرِ ایران تَه کشید و مجبور شدیم به فریاد کشیدن. ملتی که ناتوان از فکر کردن است، مجبور به تجربه است. منظور بدی ندارم؛ فریادهای شما ارزشمند است، اما فراموش نکنید که نهایتا قدم زدن در مسیریست که من و همنوعانم آن را آسفالت کردیم. پس مراقب باشید که خیالِ پیشقراول بودن، هرآنچه تافته شده را پنبه نکند.
ما همراهانی داریم که ظاهرا فکر میکنند، اما واقعا نه. من و او ممکن است یک جمله را بگوییم و یک نیت داشته باشیم، اما من سالها زودتر چیزی را دیده بودم که او اکنون هنوز هم به درستی نفهمیده است.
فحش دادن به آخوند، ابتدای راه است و نه انتها. یک بار برای همیشه آخوندهای وجودتان را بیرون بکشید و درون سطل زباله بیاندازید.
@NoktehSareKhat
آنها به «آخوند» فحش میدادند، چون یکی قبلا شلاقهایش را خورده بود...
چی شد؟ پرسپولیسی هستی و بهت برخورد؟ بله، انسانها با هم متفاوت هستند؛ و خیر، این به این معنی نیست که قابلیت طبقهبندی شدن ندارند و ویژگیهای مشترکی بینشان نیست. همانطور که «زیبایی» نسبی است؛ اما اغلب قریب به اتفاق شما با سلایق و خصوصیات مختلفتان، زیباییِ مارلین مونرو یا صدای هایده را دوست دارید؛ مگر نه؟ مگر زیبایی، نسبی نبود؟ پرسپولیسی بودن فرقی با استقلالی بودن ندارد. جُفتشان یک تیمِ کثافتِ آخوندیِ بدردنخور را دوست دارند. جفتشان بدسلیقه هستند و جفتشان احمقند.
آنقدر مثل هرآنچه که خوب نیست زیستیم و مثل انگل ادامه دادیم تا منابع طبیعی و منابع انسانی و تمام منابع دیگرِ ایران تَه کشید و مجبور شدیم به فریاد کشیدن. ملتی که ناتوان از فکر کردن است، مجبور به تجربه است. منظور بدی ندارم؛ فریادهای شما ارزشمند است، اما فراموش نکنید که نهایتا قدم زدن در مسیریست که من و همنوعانم آن را آسفالت کردیم. پس مراقب باشید که خیالِ پیشقراول بودن، هرآنچه تافته شده را پنبه نکند.
ما همراهانی داریم که ظاهرا فکر میکنند، اما واقعا نه. من و او ممکن است یک جمله را بگوییم و یک نیت داشته باشیم، اما من سالها زودتر چیزی را دیده بودم که او اکنون هنوز هم به درستی نفهمیده است.
فحش دادن به آخوند، ابتدای راه است و نه انتها. یک بار برای همیشه آخوندهای وجودتان را بیرون بکشید و درون سطل زباله بیاندازید.
@NoktehSareKhat