Фильтр публикаций


Репост из: کرگدن
همدلی

از خودگذشتگی افراطی ریشه در نیازهای دیگران دارد یا ما؟
اگر نیازهای ‌ما در کودکی به قدر کافی برآورده نشود، یعنی وقتی والدینی که به آن‌ها وابسته‌ایم قادر نباشند با احساسات‌مان همدلی کنند، ظرفیت ما هم برای همدلی‌کردن با دیگران محدود می‌شود. به همین سیاق، ظرفیت ما برای عشق‌ورزیِ حقیقی به دیگران هم به‌شدت محدود می‌شود. یعنی دغدغه‌های‌مان بیشتر به خودمان برمی‌گردد.

از طرفی، در این وضعیت ممکن است بیش‌ازحد همدلی نشان دهیم، یعنی تمرکزمان بیش‌ازحد روی نیازهای دیگران باشد. در خانواده‌هایی که والدین درزمینۀ هیجانات دست‌شان خالی‌ست و تقریباً چیزی برای عرضه ندارند (یعنی خودشان نابالغ و به‌شدت نیازمندند)، کودکان احتمالاً یاد می‌گیرند که فقط ازطریق رسیدگی به نیازهای دیگران است که می‌توانند به نیازهای‌ خودشان رسیدگی کنند. این کودکان ممکن است در بزرگسالی بسیار فداکار و ازخودگذشته به نظر برسند؛ اما باید به یاد داشته باشیم که این نوع همدلی چندان ربطی به نیازهای دیگران ندارد، بلکه هدف آن بیشتر تحقق یک خودانگارۀ آرمانی‌ست که از طریق آن شخص بتواند با شرم مبارزه کند.

به‌بیان‌ دیگر، این نوع همدلی بیشتر ناشی از نیازهای ارضا‌نشده است، نه سخاوتمندی واقعی. ظرفیت قدرشناسی، عشق‌ورزی و همدلی‌کردن با نیازهای دیگران مواردی است که محصول یک محیط کودکی «به‌حد کافی خوب» است. احتمال دارد خودبینی شدید یا ازخودگذشتگی کاذب ریشه در محرومیتِ هیجانی بیش‌ازحد داشته باشد.

از کتاب چرا آن کار را کردم؟

جوزف برگو
مترجم: حامد حکیمی


فقر محمد، فقر. خیلی چیز بدیه. همه مطمئن هستن که نمیتونن از راهای عادی زندگی بکنن. ملت میبینن با کارمندی و کارگری هیچوقت نمیشه ماشینی که میخوان رو بخرن یا یه خونه جمع و جور توی یه جای متوسط تهرون داشته باشن. برای همین میوفتن دنبال راهای عجیب غریب برای پولدار شدن(و بدبخت‌تر میشن). اضطرابِ فقر مغزو خاموش میکنه و باعث میشه تصمیماتی بگیری که توی حالت عادی هیچوقت نمیگرفتی


عکس موسیقی


این موسیقی حماسی شاهکاری از حسین بیدگلی به نام ما باز خواهیم گشت است که منظور از دوران پرشکوه باستان ایران است🤩


حیواناتی که قبلن ازشون مراقبت میکردم


یک موسیقی حماسی به نام و او از بالا آفریده شد از آفیسیو کراس




دوستان اگه موسیقی حماسی و یا آمبینت دارین بفرستید میزارم چنل دمتون گرم


بهار نزدیکه، فقط تا دوماه دیگه
اون موقع میشه عکسای بیشتری گرفت
البته الانم میشه از زمستون عکس گرفت منتها خونمون نیستم برفی ببینم ولی بهار یکم اونجا خواهم بود حداقل.
امیتاز عکس: خودم


متاسفانه بخاطر آلودگی نوری شدید تهران چیز خاصی برای دیدن تو آسمون باقی نمونده جز بعضی از اجرام پرنور مانند ماه، سیارات و برخی ستارگان


IMG_20250122_233004.jpg
6.6Мб
اینم کیفیت اصلی تا بتونید وقتی عکس رو زوم کردید ببینید.


امروز به وقت 18:32
بالایی سیاره زهره و پایین تر از آن سیاره زحل(یه نقطه کمرنگ‌تر از زهره است)


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
دوستان این ویدیو توجه منو به خودش جلب کرد چون بدون هیچ صدای موزیکی (که بقیه مردم بخاطر ویو خوردن ویدیوهاشون میزارن) هست.
این صدای واقعی طبیعت است صدایی که انسان را کاملا شارژ می‌کنه البته شرطش اینکه حضور فیزیکی داشته باشیم هرچند خودمون تو منجلاب جمعیت زیاد گیر افتادیم و تا فرسخ ها طبیعتی به چشم ما نمیخورد اما بهرحال طبیعت هیچ وقت از قلب و ذهن ما بیرون نخواهد رفت🍀
دوستون دارم عشقید❤️


هیچوقت نخواهید آگاه بشید و خودتون وارد آگاهی از همه چیز بکنید، بخدا اینجوری راحتترید فکرتون کمتر مشغوله و مثل یک گوسفند میتونید روزمرگیتون رو بگذرونید روزا کار کنید شبا تو مجازی باشید بخابید و همینطور تکراری بشه تا زمانی پیر بشید و از کار بیفتید و تهش به گور برید بدون یه لحظه دغدغه اضافی فکر کردن به مفهوم های واقعی صلح و آزادی.
و اما مگر اینکه جرات و شجاعتشو داشته باشید وارد این بازی بشید که اونم هر روز و هر لحظه فکرتون درگیرش خواهد بود با زندگی که کوتاه بود اما لحضه لحضش ارزششو داشت برای یک نفس بیشتر جنگید. و در آخر هیچوقت پشیمان نخواهیم شد.






یه عکس قدیمی(5سال پیش) در کردستان
از گوسفند چرانی و همچنین دوشیدن گوسفند ها


کرگدن‌ با انتخاب تنهایی و انزوا، به سفری درونی برای کشف خود و محافظت از منابع و قلمرو خود می‌رود. این انزوا نشان‌دهنده تلاش برای یافتن تعادل بین نیاز به استقلال و ضرورت پیوندهای اجتماعی محدود است. کرگدن‌ گاهی به جمع‌های کوچک پیوسته که شاید بازتابی از این حقیقت باشد که حتی در عمق انزوا، تمایل به ارتباط و اشتراک‌گذاری تجربه‌ها با دیگران هنوز در گوشه‌ای از وجود او باقی مانده...

اما محتاط باشید که کرگدن شاخ سترگ خود را چنان فرو کرده و یا از زیر کشیده که کمتر کسی تاب آوری ماندن در کنار او را دارد...

در باورها و ناخوداگاه و عمق روان شخصیت هرکس انگاره‌ای از تایید و همراهی وجود دارد که وقتی مورد هجمه کلمات بی‌واسطه از سوی کرگدن قرار می‌گیرد دچار تنش روحی شده و احتمالا امکان نفرت‌ورزی را پدید آورده چراکه شخص یا باید دست به انکار آن‌چه درست میپنداشته بزند یا اینکه برای مراقبت از خودش از مهلکه بگریزد!


كل اعتقادم در زندگی مبتنی بر این باور است که تنهایی پدیده‌ای نادر و غریب، مختص من و یک مشت آدم تنها شبيه من نیست، بلکه واقعیتی محوری و گریزناپذیر در هستی این مردمان است. اگر به معاینه لحظات، افعال، و گفتار آدم‌های جورواجور اطرافمان بنشینیم- و نه فقط غم و شور بزرگترین شاعران، بلکه ناخشنودی عظیم آدم‌های معمولی، آن‌گونه که از فحش‌ها و نفرین‌ها و ناسزاها و توهین‌ها و دیگر کلمات درشت و خشن‌شان بر می‌آید که الى الابد گوش‌هایمان را به هنگام عبور از کنار فوج فوج آدم‌ها در خیابان‌ها می‌خراشد -می‌بینیم که همه‌شان از یک چیز در عذابند. همه‌شان در نهایت از تنهایی است که می‌نالند.


غروب همین امروز

Показано 20 последних публикаций.