آهنگ بعدی”سگها” نام گذاری شده. میشد آن را “سگها، دو گونه متفاوت” نامید، چرا که ظاهراً ما در این آهنگ با دو صدای متفاوت رو به رو هستیم. به این معنا که دیوید گیلمور، گیتاریست گروه، قطعات اولیهی ترانه را میخواند، و پایانِ آن با صدای راجر واترز به اتمام میرسد. همچنین دو روش متمایزِ تفکر آشکار میگردد. ترانه با سخنان سگِ پیر –سگی که نمایندهی کلیشهای خود است، سگِ قاتل که تلاش دارد تا به مرتبهی خوک برسد- که به سگِ دیگر برای پیشرفتش کمک مشورت میدهد آغاز میشود.
ترانه با این سطرها آغاز میشود: ” باید دیوونه باشی / باید بفهمی دقیقاً نیازت چیه / باید توی خیابون روی انگشتهات خوابیده باشی / باید بتونی با چشم بسته هم غذات رو پیدا کنی/ و بعد آروم و پنهونی حرکت کنی/ و بدون اینکه فکر کنی، تو لحظهای که باید ضربه رو بزنی.” او تاکید میکند که فقط کسانی که “نیازشون رو میدونن” و دارای میلی بیپایان هستند میتوانند سلسله مراتب را یکی پس از دیگری بالا بروند. ترانه پیشنهاد میدهد که برای رسیدن به موفقیت، باید مجذوبِ عطشِ بیحدِ قدرت شد. ترانه همچنین به نوعی قتل هم اشاره دارد. معیار اخلاقیِ “سگ، سگ را میخورد” که در آن تا زمانی که پول و قدرت حصول شوند، همه چیز عادلانه است. “سگ” موفق سگی است که هم مراقب شکار باشد، هم شکارچی.
◼️@MAH_7ART
ترانه با این سطرها آغاز میشود: ” باید دیوونه باشی / باید بفهمی دقیقاً نیازت چیه / باید توی خیابون روی انگشتهات خوابیده باشی / باید بتونی با چشم بسته هم غذات رو پیدا کنی/ و بعد آروم و پنهونی حرکت کنی/ و بدون اینکه فکر کنی، تو لحظهای که باید ضربه رو بزنی.” او تاکید میکند که فقط کسانی که “نیازشون رو میدونن” و دارای میلی بیپایان هستند میتوانند سلسله مراتب را یکی پس از دیگری بالا بروند. ترانه پیشنهاد میدهد که برای رسیدن به موفقیت، باید مجذوبِ عطشِ بیحدِ قدرت شد. ترانه همچنین به نوعی قتل هم اشاره دارد. معیار اخلاقیِ “سگ، سگ را میخورد” که در آن تا زمانی که پول و قدرت حصول شوند، همه چیز عادلانه است. “سگ” موفق سگی است که هم مراقب شکار باشد، هم شکارچی.
◼️@MAH_7ART