Фильтр публикаций


Репост из: Toomaj | توماج
نمی‌ذاریم‌ تفاوت عقیده و اختلاف سلیقه ما رو از هم دور کنه.
سازش رو یاد می‌گیریم تا بتونیم در آرامش و صلح کنار همدیگه زندگی کنیم و پشتیبانِ همدیگه باشیم.
تکه‌هایی از ایرانیم، در نهایت یک چیز هستیم، ایرانی.


این تصویر بجز جمهوری اسلامی باعث سوزش چه کسی میشه؟



1.2k 0 17 19 43

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
صحبت های اخیر آرمیتا عباسی

1.7k 0 16 25 20

رضا پهلوی به‌ صراحت اعلام کرده که این شعارها نادرست‌اند، با دیدگاه‌ های او هم‌خوانی ندارند و به نوعی از کسانی که چنین شعارهایی سر می‌دهند، اعلام برائت کرده است. اما جالب اینجاست که در بخش کامنت های همین سخنرانی که من خواندم، طرفداران دو آتیشه اش همچنان شعار «کینگ رضا پهلوی» را تکرار می‌کنند و حتی برخی میگویند اعلیحضرت پادشاه قانونی است و چاره ای جز شاه شدن ندارد… ( یعنی از کنترل خودش خارج است )

این اتفاق مرا به یاد طرفداران خامنه‌ای می‌اندازد که با شعار «جانم فدای رهبر» از او تمجید می‌کردند. خامنه‌ای از آنها خواست چنین شعاری ندهند، اما نتیجه برعکس شد و آن ابله ها با شور بیشتری این شعار را تکرار کردند.

به نظر شما، این گرایش به دیکتاتورپروری و قدیس‌سازی از کجا ریشه می‌گیرد و چگونه می‌توان جلوی آن را گرفت؟


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram

1.7k 0 21 58 49

بله این نوعی گروگان گیری سیاسی،اجتماعی است چراکه در این صورت، اقلیتی خردمند و آگاه، به گروگانِ اکثریتی نفهم و بی سواد در می آیند که فهم شان کم و اعتقادشان زیاد است. چه جهنمی!
قوانین یک جامعه میبایست در جهت و راستای سوق دادن جامعه به سوی پیشرفت و ترقی و آموزش افراد به هدفِ ایجاد فردیت و استقلال فکری و پرسشگری و مطالبه گری تک تک افراد و بالا بردن سطح آگاهی سیاسی، اجتماعی و فلسفی و... جامعه باشد.
به چه می نازید؟ به رای و نظر پیرمردان و پیرزنانی که حتی دموکراسی را نمی توانند تلفظ کنند؟ در ضمن اگر اکثریت ، موافق شما بود که تا الان سیصد بار رفراندوم برگزار کرده بودید.


قانون ، قانون است.

تفاوت بسیار است میان تسلیم و رضا.
مغالطه ای که بسیار صورت می گیرد این است که طرفداران سیستم حاکم همواره پای قوانین راهنمایی رانندگی را وسط می کشند و مدعی اند همانطور که میبایست از این مقررات پیروی کرد، چرا از قانون حجاب و عفاف پیروی نباید کرد؟! خلاصه می نویسم: تفاوت این دو موضوع در این است که قوانین راهنمایی رانندگی، قدرت اقناع و رضایتمندی دارند اما قانون حجاب ، خیر.
اگر یک نفر با سلاح پولتان را بگیرد، شما تسلیم شده اید اما وقتی با لبخند ، پولی به کسی می دهید، شما راضی و رضایتمندید. این است تفاوت تسلیم و رضا. آیا این دوستان تا کنون از خود پرسیده اند که چرا هیچکس به قوانین راهنمایی رانندگی معترض نیست؟( حتی این قوانین هم مقدس و مطلق نیستند و قابل تحول و انطباق با شرایط زمانه یا به سود پیشرفت جامعه اند).
این هم باید عرض کنم اینکه وقتی حکومتی ایدئولوژیک ، نسلی را آنگونه که خود می خواهد ، تربیت می کند، برگزاری انتخابات ، یک سیرک و مضحکه ای سیاسی است.
چراکه این نمایش ابلهانه، آن جمله زیبا را به خاطر می آورد که:
"اگر میلیونها نفر به چیزی ابلهانه معتقد باشند، آن چیز کماکان ابلهانه است."


احمقها هستند که طناب های اعدام را می‌بافند.
احمقها باتوم میشوند در صورت منتقدان.
احمقها سازندان زندانهای سیاسی اند.
احمقها مسبب فقر و فحشا هستن.
لعنت بر آنکس که نمیخواهد بفهمد


لعنت به احمقها
لعنت به آنان که
کمر همت بسته اند برای نفهمیدن.


Репост из: Just Truth
میدانی درد چیست؟
درد این است که بیداری و با چشمان باز
میبینی که خوابند و برایشان لالایی میخوانند
و خانه را گرم نگه داشته اند و پتو را به رویشان کشیده اند تا بیدار نشوند.
آری رفیق، بیداری درد آور است.
این است جامعه ی من.
کاش میتوانستم سیفون را بکشم.


دلار فردایی تهران ⏳ 93000 فروش🔴


محال است که خلقت جهان کار موجودی نیکو بوده باشد.

آرتور شوپنهاور


یه کام دیگه بگیره کره زمین رو تسخیر میکنه
یاد صحبتای سردارای سپاه میوفتم


استعمار زده، رویای استعمارگر شدن رو تو سرش داره

واقعیت اینه که بیشتر آدما دنبال آزادی نیستن، دنبال جای بهتر توی زنجیره ‌ی قدرتن. یکی که زیر دست بوده، یه روزی که بالا بره، همون کاری رو میکنه که ازش متنفر بود. چون مشکل، فقط اون آدم بالا نیست، مشکل اون سیستمیه که همه رو تربیت میکنه که یا زیر چکمه باشن، یا چکمه بپوشن.

استعمار زده، رویای استعمارگر شدن رو تو سرش داره. همینایی که امروز از ظلم می‌نالند، فردا اگر زورشون برسه، همون کاری رو میکنن که باهاشون شد. چون هیچکس یاد نمی‌گیره آزادی یعنی چی، فقط جای خودشو توی معادله قدرت میبینه. فقط جای نشستن سر سفره مهمه، نه اینکه اصلا چرا این سفره این شکلیه.

بیشتر مردم هم اصلا با بردگی مشکلی ندارن، اگه یه چیزی بهشون برسه. یه لقمه‌ ی بیشتر، یه موقعیت بهتر، یه امنیت کوچیک، کافیه که کل ماجرا رو فراموش کنن. واسه همینه که هرکی میاد، فقط یه شکل جدید از همون قبلیه هست. هیچ‌ چیز عوض نمیشه، فقط لباس ‌ها عوض میشن، فقط پرچم‌ ها جابه‌جا میشن. ولی اون دست که گلوی مردم رو فشار میده، همیشه همون دست میمونه…


«هدف برده، سرنگونی سیستم برده‌داری نیست، بلکه جایگزین کردن خود به‌جای ارباب است.»
فرانتس فانون.
—-
بسیاری از جنبش‌های آزادی‌بخش به‌جای تغییر بنیادین ساختار قدرت، فقط جای حاکمان را عوض می‌کنند‌.


اکثر آدم‌ ها اصلا آزادی نمی‌خواهند، اصلا آزادی برایشان مهم نیست. تنها ناراحتی شان این است که چکمه روی گلوی آن‌ هاست. تا وقتی که چکمه روی گلوی آن‌ ها نباشد، اصلا برایشان مهم نیست چکمه روی گلوی چه کسی است. حتی فراتر از این، خیلی از آدم ‌ها اصلا آزادی نمی‌خواهند، بلکه می‌ خواهند همان کسی باشند که چکمه به پا دارد!


حالا من پیجش رو خط زدم، اما خب عکسش پروفایلش هست و خارج از ایرانه

بعد میگه شاهزاده ۸۰ میلیون سرباز داره و ما همگی جان فدای او هستیم

از کجا؟ از کانادا

بدون اینکه ذره ای فکر کنه این جملات احمقانه و کودکانه رو به کار میبره

کسی که رفته کانادا یعنی نمیخواد فدا بشه و سرباز باشه


من نمی‌توانم این ایده را بفهمم که خدا می‌گوید: شما باید وجود مرا تصدیق کنید. شما باید بگویید که من بهترین خدا هستم تا من به شما شادی ابدی را بدهم و اگر شما این را نپذیرید، من هیچ چیزی به شما نمی‌دهم.

به نظر می‌رسد که همه اش دربارهٔ خودخواهی و نفس است. من خدایی که بر اساس خودخواهی و نفس به کار خود می‌پردازد را باور ندارم و این خدا هیچ مفهومی برای من ندارد.


آنکه اسب داشت غُبارش فرو نشست، گَردِ سُم خران شما نیز بگذرد.

2.3k 0 17 22 63
Показано 20 последних публикаций.