فرهیختگان


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمی‌شناسد
از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز
فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی می‌خواهد

ارتباط با ادمین
@farhikhtehgan_bot
امام علی(ع):
شجاع‌تر از خردمند، وجود ندارد...
گروه تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


گیج کننده است!

در بین دوستانی که نسبت به نوشته‎های من واکنش نشان می‌دهند، واکنش‌های حسین دهباشی بیش از همه مرا گیج و متحیر می‌کند.
آقای دهباشی اصرار من بر خشونت‌پرهیزی در جریان اعتراضات خیابانی سال ۱۴۰۱ را نشانۀ گرفتار شدنم به "سندرم استکهلم" دانست! همین چند روز پیش نیز حضورم در انتخابات ریاست جمهوری اخیر را که به قصد جلوگیری از تسلط سعید جلیلی و دوستانش بر قوۀ مجریۀ کشور صورت رفت، به "جوگیر" شدن نسبت داد!
آقای دهباشی پس از این نوع موضع‌گیری‌ها، حالا ناگهان متعرض من شده است که چرا به نقل از رسانه‌های لبنانی تعداد افراد حاضر در مراسم تشییع پیکر سیدحسن نصرالله را "ده‌ها هزار" تن ذکر کرده‌ام حال آنکه به گفتۀ وی رسانه‌های لبنانی تعداد حاضران را صدها هزار و بلکه میلیون‌ها تن گزارش داده‌اند.
به گمان من هر که به هر نحوی وارد حوزۀ سیاست می‌شود، لازم است ابتدا جایگاه و نقطه‌ای که در شطرنج سیاسی برای خود در نظر گرفته است، روشن کند، وگرنه مخاطبان خود را واقعاً گیج و گمراه می‌کند. واکنش‌های قبلی آقای دهباشی این ذهنیت را برای من ایجاد کرده بود که او از موضع نفی با جمهوری اسلامی برخورد می‌کند، اما واکنش اخیرش ظاهراً عکس آن را به نمایش می‌گذارد.
به هر حال، محض اطلاع این دوست عزیز باید بگویم که منبع من سایت انگلیسی روزنامۀ النهار بود که رویدادهای لبنان را حرفه‌ای‌تر و بی‌طرفانه‌تر بازتاب می‌دهد. خبر البته برآوردی اولیه بود و از این جهت مورد استناد من قرار گرفت که به دلیل ضیق وقت باید ساعت چهار عصر یادداشتم را می‌نوشتم. درست به همین دلیل "ده‌ها هزار" را داخل گیومه گذاشتم تا خواننده آن را قطعی فرض نکند. از این گذشته، ده‌ها هزار نفر، جمعیتی تا دویست‌هزار نفر را هم شامل می‌شود، زیرا صدها هزار حتماً باید بیش از دویست‌هزار باشد.
تعداد حاضران در تشییع جنازۀ مرحوم نصرالله قطعاً چیزی به من کم یا اضافه نمی‌کند که بخواهم تعصبی نسبت به آن نشان دهم! این نوع تعصبات متعلق به نیروهای سیاه و سفید بین است که حتی بر سر شمارش یک جمعیت حاضرند تا نقطۀ مرگ با هم ستیز کنند!
به هر حال آقای دهباشی گاه به گاه در محل کافه تاریخ میزبان من برای برگزاری کلاس است. امیدوارم در این نوشته، ادب و آداب مهمانی را زیر پا نگذاشته باشم، هر چند میزبان خود ممکن است چنین قید و بندهایی را در مرام خود دست و پا گیر فرض کند.

احمد زیدآبادی

#فرهیختگان راهی به رهایی


مقایسه‌ای با زمان‌ جنگ

در زمان‌جنگ ایران و عراق، البته خاموشی‌های نوبتی برق، پدیده رایجی بود. ولی آیا کسانی که زمان جنگ را به یاد می‌آورند، چنین خاطره‌ای دارند که حتی در پایتخت «ادارات دولتی،  آموزشگاه‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها» مکررا به علت «کمبود سوخت» -و نه مثلا به علت بمباران- تعطیل باشند؟ آیا حتی درسال‌های به‌شدت بحرانی اواخر جنگ، کشور به چنین وضعیتی رسیده بود؟

چرا باید شرایط موجود، از زمانی که نیرگاه‌های ایران هدف حملات ویرانگر -و مکرر- جنگنده‌های عراقی بودند، جریان صدور نفت از خلیج فارس مختل شده بود و بودجه کشور درگیر جنگی تمام عیار بود هم بحرانی تر شده باشد؟

مهم‌تر آنکه بحران جاری، مشخصا تا کجا قرار است پیش برود؟


حسین باستانی


#فرهیختگان راهی به رهایی


اگر از فردوسی بگذریم، معلوم نیست کدام‌یک از بزرگان ادب ایران زمین، به اندازهٔ دهخدا به فرهنگ ملّی ما ایرانیان خدمت کرده است.
کار عظیم و مردانهٔ استاد علی‌اکبر دهخدا دربارهٔ واژگان زبان فارسی از کارهای کارستانی است که توفیق انجام آن را باید موهبتی الاهی برای زبان فارسی و برای بنیادگذار آن به شمار آورد.
دهخدا در چند حوزهٔ فرهنگ ما کارهای استثنایی و بزرگ عرضه کرده است. تنها امثال و حکم او، کافی است که مؤلّفی را در زبان پارسی جاودانگی بخشد تا چه رسد به لغت‌نامۀ بزرگ او.
عظمتِ کار دهخدا وقتی آشکارتر می‌شود که می‌بینیم او در عرصهٔ خلّاقیت ادبی نیز در دو حوزهٔ شعر و نثر از پیشاهنگان تجدّد و تحوّل است.

با چراغ و آینه، شفیعی کدکنی، ص ۳۷۷




#فرهیختگان راهی به رهایی

921 0 13 3 21

👆👆👆
دیوار کوتاه زلنسکی

محمدجواد روح

■ یادداشت منتشرشده در شماره امروز #روزنامه_هم_میهن | دوشنبه هفتم‌اسفند۰۳ | بخش دوم و پایانی

حال نیز، با جهانی مواجهیم که اقتدارگرایی و راستگرایی افراطی در بزرگترین کشورهای جهان (آمریکا، چین، روسیه و هند) حاکم شده است و شبح آن بر سر کشورهای مهم اروپا هم دور می‌زند.

چه فرانسه که هربار چپ و راست میانه از هراس جبهه ملی لوپن‌ها ناچار به اتحاد می‌شوند/ چه ایتالیا که جورجیا ملونی راستگرا و دگرستیز را پذیرا شده است/ و چه آلمان که همین دو روز قبل، گرچه محافظه‌کاران در انتخاباتش پیروز شدند؛ اما سایه حزب راست افراطی و ریشه‌دار در نئونازیسم "آلترناتیو برای آلمان" چنان بلند بود که برای جلوگیری از حاکم شدن آن، احتمالا دو رقیب میانه ناگزیر از تشکیل دولت فراگیر و ائتلافی می‌شوند.

چنین است که از پس تغییر در کاخ‌سفید که تنها یک ماهی از آن می‌گذرد، صرفا دولتی جدید در آمریکا بر سر کار نیامده است؛ نسخه‌ای جدید از جهان در حال ظهور است.

نسخه‌ای که پشت سران کشورهای قدرتمندی چون آلمان و فرانسه و کانادا و اتحادیه اروپا را لرزانده است و همه مبانی تفکرات نظریه‌پردازانی در سطح #فرانسیس_فوکویاما و #توماس_فریدمن را برهم ریخته است (چنان که فریدمن می‌گوید: "به‌وضوح دیگر علاقه‌ای به سیاست ندارم").

این، جهان جدید است. جهانی که در آن الیگارشی مهره‌چینی می‌کند و هیچ ارزشی جز سودآوری بیشتر را پاس نمی‌دارد. حتی شعار ترامپ با عنوان "پایان جنگ‌ها" و تحکم او برای برقراری صلح در غزه و اوکراین، مبنایی تجاری دارد و نه ارزشی ذاتی.

نزد پیش‌برندگان نظریه نئومرکانتالیسم، صلح شرط لازم ثبات است برای تجارت کردن و پله نخست تصاحب کردن: همچنان که بی‌پرده درباره اراضی غزه و معادن اوکراین می‌گویند.

حال در چنین ورطه هولناکی که جهانی را دارد به کام خویش می‌کشد و بزرگان در میان امواج، در جست‌وجوی تخته‌پاره‌ای می‌گردند تا وسیله نجات‌شان شود؛ کوچکی چون زلنسکی چه‌کاره است و چه می‌تواند بکند؟ به قول آن شاعر پارسی‌گو: آنجا که عقاب پر بریزد، از پشه لاغری چه خیزد؟

البته، تحقیر و تمسخر و انگشت‌نما کردن سیاستمداران آسان است. مخصوصا یکی که فتاده باشد و پا زدن به او، بی‌هزینه و رایگان. اما بر تحلیلگر منصف فرض است که در قبال افتادگان، اتفاقا منصفانه‌تر و واقع‌بینانه‌تر قضاوت کند. امکانات و محدودیت‌های آنان را بشناسد. منطق موقعیت را لحاظ کند. و اگر هم می‌خواهد از تجربه کسی درس آموزد؛ ابتدا، خود را جای او بگذارد.

علیه زلنسکی نوشتن و او را تمسخر کردن و آئینه عبرت خواندن آسان است. ترامپیست‌های آمریکایی و ایرانی و نیز روسوفیل‌های پوتینی را نیز خوش می‌آید. اما منتقد و سیاست‌ورز منصف، پیش از قضاوت از خود می‌پرسد اگر سه‌سال قبل جای زلنسکی بودم و با دشمنی غدار و مکار و با لشکر گران آن مواجه می‌شدم، چه می‌کردم؟ آیا از جامعه بین‌المللی کمک نمی‌خواستم؟ آیا به ناتو و آمریکا امید نمی‌بستم؟ آیا ملت خود را به این امید، نوید نمی‌دادم و در جهت متحد ساختن آنان برنمی‌آمدم؟ اصولا، چه کار دیگری توانستم کردن؟

پس، چه جای عتاب و شماتت رهبر کشوری کوچک که ناگاه گرفتار بازی غول‌های بزرگ شده است؟ بزرگان و مدعیان حرفی برای گفتن ندارند. چرا از آنان کسی نمی‌پرسد؟ آری؛ درست است. در نقد کردن هم اصل بر مبنای توازن قواست؛ و البته، دیوار زلنسکی بسی کوتاه‌تر است...

*منظور از منتقدان در این متن، تحلیلگران و رسانه‌های داخلی ضدآمریکایی نیستند که از روز اول، نقش سخنگویان پوتین را بازی می‌کردند.




#فرهیختگان راهی به رهایی


دیوار کوتاه زلنسکی

محمدجواد روح

یادداشت منتشرشده در شماره امروز #روزنامه_هم_میهن | دوشنبه هفتم‌اسفند۰۳| بخش نخست

این روزها، رسانه‌ها و فضای مجازی پر شده از متن‌هایی که مدعی درس‌آموزی از تجربه اوکراین است و در آن، با زبان تحلیل و گاه تحقیر در نقد الگوی سیاست‌ورزی #ولادیمیر_زلنسکی در جنگ سه‌ساله با روسیه سخن می‌رود.

نکاتی چون اتکا به قدرت‌های بین‌المللی، نادیده گرفتن بازی قطب‌های جهانی و تصور نادرست از وزن خود در این نقدها مجال طرح یافته‌اند.

مبنای این نقدها نیز، برخوردی است که آمریکای ترامپ با #اوکراین و فراتر از آن، اتحادیه اروپا داشته است و پروژه خود برای پایان دادن به این جنگ فرسایشی را بدون حضور و مشارکت آنان تعریف کرده است.

حملات و جملات تند و تحقیرآمیز #ترامپ علیه زلنسکی و برخورد طلبکارانه او و #پوتین با منابع کانی و اراضی اوکراین نیز همچون بنزین، آتش این نقدها را شعله‌ورتر و زبان منتقدان* را تیزتر می‌کند.

اما آیا واقعا این نقدها بجاست و زلنسکی و اوکراین درخور چنین شماتت‌هایی هستند؟ آیا چنان که منتقدان مدعی‌اند رئیس‌جمهور اوکراین، برخوردی تخیلی با مناسبات جهانی داشته است که حال، دست خالی مانده است؟

این پرسش را البته به شکلی دیگر هم می‌توان مطرح کرد: چرا طی این سه سال، منتقدان چنین نقدهای رادیکالی را متوجه زلنسکی نمی‌کردند و حتی او را که زمانی کمدین بود، در جایگاه یک رهبر ملی و حتی ژنرال مدبر نظامی می‌دیدند که توانسته مقابل خرس سرخ روسی بایستد و ارتش پوتین را به عقب‌نشینی وادارد و حتی از مرزها بگذرد و وارد سرزمین دشمن شود؟

آیا همه این بی‌تدبیری‌ها، نادانی‌ها، بازی‌خوردن‌ها و شکست‌ها یک‌باره از آسمان نازل شده است و آن رهبر کوچک اما توانمند را چون جن‌زدگان و مسحورشدگان تغییر حال داده است و او را از جایگاه رئیس‌جمهور به موقعیت کمدین بازگردانده است؟

طبعا، چنین نیست. زلنسکی همان زلنسکی سه سال پیش و چند ماه پیش است. همان رهبری که توانسته بود کشور کوچک خود را در برابر دشمنی بزرگ و قدرتمند با چنگ و دندان و همه ابزارهای موجود در دایره امکان، حفظ کند و البته، استفاده از حمایت مادی و معنوی و تسلیحاتی قدرت‌های جهانی (آمریکا و اتحادیه اروپا) نیز، بخش مهمی از ابزارهایی بود که می‌توانست و توانست به آنها متوسل شود.

پس چه چیز تغییر کرده است؟ روشن است. #دونالد_ترامپ بازگشته است و در راس بزرگترین قدرت جهان نشسته است. او این‌بار، حتی از دور اول ریاست‌جمهوری‌اش هم خطرناک‌تر است.

اگر او در دور اول، همچون ناآشنایی در شهر غریب می‌نمود و صرفا تاجری بود که وارد بازی سیاست شده است و ازاین‌رو، ناچار به آشنایان سیاست (از جمهوریخواهان ریشه‌دار تا نئوکان‌های رویاپرداز) متوسل می‌شد؛ این‌بار، گویی با تیم خود به میدان آمده است و مهمتر از آن، با نظریه خود.

تیم جدید او برآمده از الیگارشی مالی-فناورانه است که می‌خواهند از سطح کنش در حوزه اقتصاد و تجارت و تکنیک فراتر روند و همچون سربازانی که طمع فرماندهی بر سر دارند، خود میدان‌دار و راهبر سیاست داخلی و خارجی آمریکا و حتی کل جهان شوند.

این تیم، نظریه خود را نیز دارد. همان که برخی تحلیلگران از آن به‌عنوان نئومرکانتالیسم (سوداگری نو) نام می‌برند و به‌تدریج، دارد نشانه‌های ارتقای آن به شکلی از نئوامپریالیسم (استعمارگرایی نو) ظهور و بروز می‌یابد.

این نظریه کلان که فعلا نوک کوه یخ آن آشکار شده است، فقط غزه و اوکراین و تایوان را شامل نمی‌شود. مسئله آن، فقط تصاحب معادن ارزشمند اوکراین یا سواحل مدیترانه‌ای غزه یا کانال پاناما و گرینلند و یا اخراج مهاجران و بستن راه بر آنان نیست.

مسئله این نظریه جدید، شکل دادن دنیایی جدید و مناسباتی جدید است. دنیا و مناسباتی که شاید از منظری، بازگشت به دنیای قدیم هم باشد. دنیایی که در آن، جهان میان چند قدرت تقسیم می‌شد و مذاکره و معامله آنان بود که سرنوشت دیگران را شکل می‌داد.

همچون، پس از جنگ جهانی اول که سایکس-پیکو بریتانیایی و فرانسوی جغرافیای جدید خاورمیانه پساامپراتوری عثمانی را شکل دادند. یا همچون، پس از جنگ جهانی دوم که استالین، روزولت و چرچیل در کنفرانس تهران آینده جهان را آن‌گونه طراحی کردند که متفقین پیروز می‌خواستند.

👇👇👇


#فرهیختگان راهی به رهایی


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
شب دانشکده ادبیات. ۴ اسفند ۱۴۰۳



#فرهیختگان راهی به رهایی


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
حکومت، ناتوان و ورشکسته است. اعتراض بازنشستگان یکی از جلوه‌های استمرار حکومت استبداد و ناکارآمدی است. داروی این سرطان نه سیاست‌های کلی نظام است ‌که آقای پزشکیان خود را مامور اجرای آن می‌داند، و نه وفاقی که هر چه است ملی نیست و اثر تعیین‌کننده‌ای در وضع وخیم کشور نداشته است.

اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس

#فرهیختگان راهی به رهایی


حسن چلبی درگذشت

استاد حسن چلبی، خطاط مشهور ترکیه که در تزیین بسیاری از مساجد جهان سهم داشت، در ۸۸ سالگی درگذشت.



#فرهیختگان راهی به رهایی


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
به استقبال نوروز

پاکسازی تخت‌جمشید و اطراف آن به مدد سیصد دانش‌آموز



#فرهیختگان راهی به رهایی


گلسنگ‌ها: تهدیدی جدی برای میراث تاریخی ایران

الاهه نجفی ـ گلسنگ‌ها، موجودات زنده‌ای که از همزیستی قارچ‌ها و جلبک‌ها تشکیل می‌شوند، سال‌هاست که به‌عنوان یکی از عوامل تهدیدکننده آثار باستانی و تاریخی ایران شناخته می‌شوند. از برج قابوس تا تخت‌جمشید و از بیستون تا تنگ چوگان، بسیاری از محوطه‌های تاریخی کشور در معرض آسیب‌های ناشی از رشد این موجودات قرار دارند.


https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/849446/&rhash=0ceb6994783a68




#فرهیختگان راهی به رهایی


کاخی که قرار بود حسینیه شود، کرملین شد!

در سومین سالروز تهاجم روسیه به اوکراین، آمریکا و اسرائیل در کنار مسکو به قطعنامەی محکومیت روسیه در مجمع عمومی رای منفی دادند.
در حالیکه ایران و چین به عنوان متحدان اصلی روسیه در کنار ۶۳ کشور دیگر به آن رای ممتنع دادەاند.
در این رای گیری آمریکا در کنار معدود طرفداران روسیه در جنوب جهانی نظیر نیکاراگوا، سودان، روسیه سفید، آفریقای مرکزی، بروندی و اریتره قرار گرفته است.
این تحول، تازه ترین نمود انقلاب ترامپی و نشانەی دیگری دال بر دوری آمریکا از اروپا و مغازلەی آن با روسیه است.
زوج ترامپ - ماسک که در حال زیر و رو کردن سنت ها و رویه های رایج سیاست و ساختار قدرت آمریکایی هستند، تمثیلی از لنین و تروتسکی به شمار میروند.
رهبران انقلابی راست گرایانه با درونمایەای از ناسیونالیسم توده گرا و اندیشەی تجارت آزاد.
جهان بین الملل برای زوج ترامپ - ماسک مانند لپتابی است که با دگمەای خاموش و روشن می شود!
البته دستکم تا اینجا خیلی خوش به حال پوتین شده؛ ایران شوخی شوخی می گفت کاخ سفید را حسینیه می کند، اما ظاهرا جدی جدی دارد به کرملین تبدیل می شود!

صلاح‌الدین خدیو


#فرهیختگان راهی به رهایی


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
واکنش تینا پاکروان به توقیف تاسیان: یک قصه عاشقانه ساختم چرا می‌ترسید؟

۱۷ ماه است که با رفت‌وآمد به این سازمان طرح‌مان را تصویب کرده‌ایم. حالا چرا باید این کار به مرحله توقیف برسد؟ خب ساترا زیرمجموعه تلویزیون است که می‌خواهد مطابق با رفتارهای تلویزیون با ما رفتار کند. طبیعتا بخشی از تولیدات شبکه خانگی هم رقیب تلویزیون هستند و ساترا تمایلی به تولید آن‌ها ندارد. این فرآیند باید باید تغییر کند چون رقیب قطعا ناظر خوبی نیست!



#فرهیختگان راهی به رهایی


▪️چند برگ از تاریخ دانشکده الهیات دانشگاه تهران پس از انقلاب: به روایت استاد فتح‌الله مجتبایی

▫️فرستهٔ دوم: دکتر مفتح و دکتر آذرنوش

«خاطرم است یک روز دکتر [محمد] مفتح که حالا رئیس دانشکده شده بود، به من تلفن کرد و گفت: یک سری بیا دفترم. من با مرحوم مفتح خیلی دوست بودم، علت آن هم این بود که مرحوم مفتح پیش از انقلاب می‌خواست برای دانشیاری‌اش مقاله بنویسد، ولی هرچه می‌نوشت، رد می‌شد. یک روز آمد پیش من و گفت آقا اینها مقاله‌های مرا رد می‌کنند، تو بیا و یک سر و صورتی به آنها بده. از آن به بعد، هفته‌ای یک روز در مسیرش به مسجد قبا به منزل ما می‌آمد - خانهٔ ما در خیابان شریعتی بود، آن وقت‌ها جاده قدیم می‌گفتند - با هم می‌نشستیم و مقاله‌هایی را که ایشان نوشته بود از لحاظ منابع و این جور چیزها سر و سامان می‌دادیم، به‌هرحال من کمکش می‌کردم. اینگونه شد که من و مفتح یک رابطه دوستانه پیدا کردیم.
اتاق من در طبقه پنجم ساختمان جدیدِ دانشکده در خیابان مفتح امروزی قرار داشت. وقتی وارد اتاق مفتح شدم خودش آمد و در را پشت سر قفل کرد و بعد از داخل کشوی میزش نامه‌ای را درآورد و گفت یک همچین نامه‌ای آمده است، ما چه کار کنیم!؟ مفتح نامه را به من داد، نگاهی به آن انداختم و دیدم اسم پنج- شش نفر را آورده‌اند و نوشته‌اند که این افراد باید اخراج شوند. به جز من، خدایار محبی که می‌گفتند بهایی است، آقای [حسن] ملک‌شاهی که در مورد او هم چیزهایی می‌گفتند که حالا گفتن ندارد. دکتر [حسینعلی] هروی، دکتر [آذرتاش] آذرنوش و یکی دیگر که الآن اسم او را به خاطر ندارم در لیست بودند. خلاصه نام ۶ نفر آمده بود و به هرکدام یک چیزهایی نسبت داده بودند که بعضی از آنها درست بود و برخی هم نه. من دیدم که مفتح زیر اسم آذرنوش را خط کشیده است. در دلم گفتم خُب، پس کار آذرنوش دیگر تمام شد؛ چون وقتی دانشکده در خیابان سرچشمه قرار داشت در یکی از شوراها بین آذرنوش که معاون دانشکده بود و مرحوم مفتح و مرحوم مطهری که خیلی به مفتح نزدیک بود، سرِ موضوعی که نمی‌دانم چه بود، درگیری لفظی شدیدی درگرفت و کار خیلی بالا کشید، تاحدی که این دو نفر به یکدیگر خیلی پرخاش کردند و کار بجایی کشید که مرحوم مفتح و مرحوم مطهری بلند شدند و جلسه را ترک کردند. مرحوم دکتر [محمد] محمدی [ملایری] هم که رئیس دانشکده و انسان بسیار شریفی بود خیلی از این ماجرا ناراحت شد و دکتر آذرنوش را ملامت کرد که چرا این قدر تند رفتی.
آذرنوش خیلی با مفتح تند برخورد کرد و این بی‌سابقه بود به همین دلیل وقتی مفتح صورت اسامی را به من داد و دیدم که زیر اسم آذرنوش را خط کشیده است، با خودم گفتم که آذرنوش رفتنی شد، اما بعد که با مرحوم مفتح نشستیم و راجع به این ۶ نفر که یکی از آنها خودم بودم صحبت کردیم و گفتم که حالا تو چکار می‌خواهی بکنی؟ گفت: از من خواسته‌اند که همه اینها را اخراج کنم اما غلط کرده‌اند! من خیلی محترمانه اینها را بازنشسته می‌کنم. گفتم: حالا با این آذرنوش که زیر اسم او را خط کشیده‌ای چکار می‌خواهی بکنی؟ گفت: این یکی را خودم تا آخرین قدم پشتش ایستاده‌ام! گفتم برای چه؟ گفت: من هرکاری درباره این فرد انجام دهم، نسبتش می‌دهند به آن سابقه‌ای که با هم داریم. به همین خاطر، من تا آخرین قدم مدافعش هستم. ببینید! بین روحانیون ما چه آدمهایی پیدا می شدند. گفتم: در مورد من چکار می‌خواهی بکنی؟ گفت: در مورد تو غلط می‌کنند!
خلاصه آن چهار نفر دیگر را خیلی محترمانه بازنشسته کردند، ولی من و آذرنوش ماندیم و بعد راجع به ما شروع شد به مکاتبات و این جور چیزها. همان‌طور که گفتم من پیش از انقلاب رایزن و وابسته فرهنگی ایران در پاکستان و هندوستان بودم و طبیعی بود که تصور شود به رژیم گذشته وابستگی دارم. خاطرم است چندین بار پرونده مرا از وزارت خارجه آوردند و بررسی کردند، اما هرچه گشتند نتوانستند چیزی در بیاورند، البته مفتح هم خیلی حمایت کرد تا اینکه آنها کوتاه آمدند  و اگر حمایت‌های ایشان نبود من هم مانند آن چند نفر دیگر پاکسازی شده بودم. مرحوم مطهری نیز خیلی به من خوش‌بین بود و همیشه در غیاب، از من تعریف می‌کرد. ما گاهی با یکدیگر می‌نشستیم و در مورد حافظ و شعر و اینگونه مسائل جر و بحث می‌کردیم و به اصطلاح سرشاخ می‌شدیم. به‌هرحال، بدین شکل حیات علمی من در گروه ادیان ادامه یافت، اما با این حال باز هم عده‌ای تلاش می‌کردند تا من و یکی – دو نفر دیگر از همکاران را حذف کنند».

«گفتگو با استاد فتح‌الله مجتبایی، بانی رشته ادیان تطبیقی در ایران و دانشگاه آزاد اسلامی»، در بانیان رشته‌های تحصیلی در دانشگاه آزاد اسلامی، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۹۸، ۳۷ -۳۸.



از پنجه نامه

#فرهیختگان راهی به رهایی


▪️چند برگ از تاریخ دانشکده الهیات دانشگاه تهران پس از انقلاب: به روایت استاد فتح‌الله مجتبایی

▫️فرستهٔ یکم: انقلاب، پیپ و پاکسازی

«بعد از انقلاب همه چیز تغییر کرد؛ اساساً انقلاب یعنی تغییر و از آنجایی‌ که این انقلاب یک انقلاب بنیادی بود طبیعی است همه‌چیز دستخوش تغییر و تحول شود. انقلاب، نگاه به دانشگاه را تغییر داد، نگاه به علم را تغییر داد، نگاه به غرب را کاملاً دگرگون کرد و مخالفت با آن شکل گرفت که خود این نگاه منشاء تحولات و بحرانهای زیادی برای کشور شد. اما جالب است برایتان بگویم که پس از انقلاب برای من همه چیز از پیپ شروع شد. راستش پیپ از دهن من نمی‌افتاد، تمام دندان‌هایم را به علت کشیدن پیپ از دست داده‌ام. اولین حمله‌ای که به من شد، گفتند که این آقا پیپ می‌کشد و بعد هم به علت درس خواندن در آمریکا و مسئولیت‌هایی که پیش از انقلاب به عهده داشتم گفتند که این طاغوتی و آمریکایی است. خلاصه هر چه لازم بود علیه من نوشتند، حرف‌های زیادی زدند و حملات به من شروع شد تا جایی که اسم من در لیست اساتیدی که باید پاکسازی شوند، قرار گرفت».


#فرهیختگان راهی به رهایی


مهدی نصیری، تداوم شبان‌رمگی، احمد الشرع و رضا پهلوی‌
علی افشاری

‏آقای مهدی نصیری مدعی شده‌اند، راه حلی جز رهبری فردی ‌ #رضا_پهلوی⁩ در دوره گذار وجود ندارد!  او همچنین گفته قدرناشناسی است که اندازه احمد الشرع برای رضا پهلوی جایگاه قائل نباشیم!!

ایشان دیگر حجت را تمام کرد که همان مهدی نصیری روزنامه کیهان است و همچنان در چارچوب شبان‌رمگی و ماقبل مناسبات دولت-ملت سیر می‌کند! دیروز شیفته الگو‌اره امت بود و مقتدایش خمینی و خامنه‌ای، امروز سرور را عوض کرده و دل به باستان‌گرایی ایدئولوژیک باسمه‌ای پهلوی‌طلبان بسته است!

او همچنان دعوت‌کننده به آداب رعیتی به جای مناسبات شهروندی است! در این نگاه به جای اینکه سیاستمداران وام‌دار مردم باشند، حیثیت و هویت مستقل جمهور مردم نفی  می‌شود تا در برابر اهالی سیاست ذلیل شوند و مراتب قدردانی را جای آورند! اما وی توضیح نمی‌دهد چرا مردم ایران باید قدردان کسی باشند که در چهار دهه گذشته جز خوشگذرانی، کاسبی با سیاست، وابستگی، خالی‌بندی و وراج خروجی نداشته است! 

وی اطلاعات غلطی در مورد رضا پهلوی داده است. سوابق همکاری با رضا پهلوی در سه دهه گذشته نشان داده که اتفاقا وی نه تنها اهل پذیرش دست‌هایی که به طرف او دراز شده نبوده، بلکه جهت تحکیم موقعیتش از آنها استفاده ابزاری کرده و‌ بعد کنارشان گذاشته است!

او هیچ سابقه موفق کار جمعی و تشکیلاتی ندارد. آخرینش ائتلاف موسوم به جرج‌تاون بود که توسط وی فروپاشید. همچنین نشست مونیخ نشانگر حذف و کنار زدن بخشی از جماعتی بود که در سالیان اخیر با وادادگی، ساده‌اندیشی، اشتباه در محاسبه و یا …در تنور بزرگ‌نمایی پهلوی‌طلبی دمیده بودند.  او‌ حتی  همه سلطنت‌طلبان را هم نتوانسته و یا نخواسته که در کنار خود نگه دارد!

رضا پهلوی و حلقه تباه نزدیکش از نهاد ولایت‌فقیه انحصار طلب‌تر و تنگ‌نظرتر هستند. آنها فقط دنبال بیعت گرفتن از افراد بوده و در ادامه سودای صفر کردن هر موجودیتی غیر از سامانه پادشاهی مطلق را دارند. آنها همکار نمی‌خواهند، بلکه دنبال سرسپرده هستند.

اما ارجاع به احمد الشرع روشنگر است. این قیاس نقاط درست و غلط دارد. غلطش آنجا است که ابومحمد جولانی سابق، ولی‌عهد نظام ساقط شده در یک انقلاب مردمی نبود! همچنین وی وسط میدان مبارزه بود و ننشسته بود در خارج از سوریه و به دیگران بگوید لنگش کنید! اما شباهت آنجا است همانطور که وی با کمک نظامی ارتش ترکیه سوریه را فتح کرد، تنها راه بازگشت رضا پهلوی به تخت پادشاهی هم فراتر از کمک نظامی خارجی نیاز به اشغال نظامی ایران توسط اسرائیل و آمریکا دارد!

در پایان هم باید به نصیری متذکر شد که همین مثال جولانی نقض ادعای او است. چونکه جولانی در هیچ سطحی حاضر به شراکت قدرت نشده است. با رهبری فردی احمد الشرع چشم انداز پیش روی آینده سوریه هم یک نظام اقتدارگرا با جایگزینی احمد الشرع به جای بشار اسد است؛ حداکثر شدت اقتدارگرایی‌اش کمتر خواهد بود.



#فرهیختگان راهی به رهایی


دلیل حذف همتی اموال عمومی است
پزشکیان از حقوق ملت کوتاه نیاید

داوود حشمتی

امتداد

حتی اگر همتی را حذف کردند، حتی اگر ده وزیر اقتصاد دیگر را استیضاح و برکنار کنند، پزشکیان باید از اموال ملت حراست کند و اجازه ندهد، املاک مردم به اسم مولدسازی با قیمت سالهای قبل به افراد خاص فروخته شود. اصل ماجرای استیضاح همتی همین است.

سال ۱۴۰۱ دولت ابراهیم رئیسی و مجموعه سران قوا دست به اقدامی بیسابقه زدند  به نام مولدسازی که قرار شد طی آن اموالی از دولت را به فروش برسانند. احمد توکلی (اقتصاددادن اصولگرایان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام) «مولدسازی را  به رفتار معتادی تشبیه کرده که برای تامین هزینه موادش اموال و اثاثیه خانه را به فروش می‌رساند.» در همان زمان برخی از اموال شناسایی و قیمت گذاری ها صورت گرفت، اما عمر دولت رئیسی به این فروش ها نرسید. حالا نمایندگان حامی دولت قبل، به دنبال این هستند که این اموال به قیمت سال قبل به فروش برسد.

اخیرا کوچکی نژاد نماینده رشت یکی از استیضاح کنندگان همتی در یک برنامه مناظره شرکت کرده و در بخشی از اظهاراتش تاخیر و مخالفت همتی با مولد سازی را بهانه جویی برای واگذاری اقتصاد به مردم دانست. این در حالی است که کارشناس اقتصادی حاضر در نشست خطاب به کوچکی نژاد گفت: هدف تعدادی از استیضاح کننده دلسوزی و مشکل اقتصادی مردم نیست بلکه دنبال واگذاری اموال بیت المال ذیل مولدسازی به قیمت سال گذشته هستند.

کوچکی نژاد، با رد این موضوع گفته است: «به همتی وزیر اقتصاد گفتم اگر دولت از گنبد تا آستارا ویلاهایش را به بخش خصوصی بفروشد یک سال مشکل بودجه حل می شود. او اضافه کرد به وزیر گفتم فلان شرکت آماده خرید اموال دولتی است، همتی گفت تورم ایجاد شده و باید با قیمت جدید محاسبه شود. کوچکی نژاد با رد استدلال همتی گفت محاسبه قیمت در دولت قبلی (رئیسی) انجام شده و نیازی به برآورد جدید نیست.»

اینکه وضعیت اقتصاد و بحران ارزی در ماه های اخیر منجر به بالا رفتن قیمت ارز از ۶۰ هزار تومان تا ۹۰ هزار تومان شده غیرقابل انکار است. اما بیش از آنکه مسئولیت آن با همتی باشد، با رئیس کل بانک مرکزی است. کسی که ارز را در اختیار دارد وزارت اقتصاد نیست، بلکه بانک مرکزی که با کنترل مقدار توزیع ارز، قیمت آن را می تواند کنترل کند.

اما جریانی که به دنبال حذف همتی است، نمی تواند به رئیس کل بانک مرکزی انتقاد کند. چون از قبیله دولت قبل باقی مانده است. نکته اما این است که منابع این گروه در فروش اموال به قیمت سال قبل چیست؟ درحالی که سال قبل دلار نصف امروز قیمت داشت، چرا باید اموال مردم به قیمت سال قبل فروخته شود؟

مخالفان همتی چرا با ارزیابی مجدد دارایی ها مخالفند؟ این افراد آیا حاضرند خانه خودشان را به قیمت سال قبل به مردم بفروشند؟



#فرهیختگان راهی به رهایی


حسین تهرانی در محضر صبا به آگاهی‌های بسیار از موسیقی ملی و شیوه تمبک‌نوازی دست یافت. از آن گذشته به یاری او فرصتی پیدا کرد که نزد روح‌الله خالقی با نت خوانی و وزن شناسی آشنا شود. سرانجام کارش آن‌چنان بالا گرفت که همکار ثابت قدم صبا شد و به استمرار ویولن دلنشین او را همراهی کرد.حسین تهرانی از سال ۱۳۱۹ٓ، سال گشایش رادیو ایران به این سازمان پیوست و از سال۱۳۲۶، در انجمن موسیقی ملی که دو سه سالی بعد به همت روح الله خالقی به هنرستان موسیقی ملی تبدیل شد به آموزش تمبک به شیوه‌های ابداعی خود پرداخت و به موازات آن برای نخستین بار در ایران گروه تمبک نوازان را به وجود آورد.


حسین تهرانی
زادهٔ ۱۲۹۰ در تهران – درگذشتهٔ ۷ اسفند ۱۳۵۲ در تهران

نوازندهٔ نامدار تمبک و موسیقی‌دان

پوستر: اثر استاد علی خسروی
از مجموعه بزرگان ایران زمین


#فرهیختگان راهی به رهایی


عباس عبدی خطاب به پزشکیان: اینکه بودجه صداوسیما و برخی نهادهای فرهنگی را چندبرابر بالا ببرید اما حقوق کارمندان کم باشد، با نهچ البلاغه سازگار است؟

روزنامه اعتماد نوشت:

من نمی‌خواهم بگویم که آقای پزشکیان مثل امام علی(ع) عمل کنند. انتظار هم ندارم، ولی حدی از تشابه رفتاری نیز ضروری است یا حداقل عملکردها در مغایرت جدی با گزاره‌های نهج‌البلاغه نباید باشند. اگر مثل امام(ع) عمل نمی‌کنید که گفت: «به خدا قسم اگر آن اموال را بیابم به مسلمین بر می‌ گردانم‌ اگر چه مهریه زنان شده باشد» زیرا گشایش امور با عدالت است، کسی که عدالت او را در مضیقه اندازد ظلم و ستم مضیقه بیشتری برای او ایجاد می‌ کند.»


#فرهیختگان راهی به رهایی


همفکری برای درکِ وضعیت
جلسه آنلاین: شهرزاد مجاب و محمدرضا نیکفر
در برنامه بیست‌وششم فروم "زن، زندگی، آزادی". ۲۷ فوریه/ ۹ اسفند.
https://www.tribunezamaneh.com/archives/396468



• وضعیت کنونی جامعه‌ی ایران را چگونه می‌بینیم؟
• مسئله‌ها و چالش‌های رویاروی ما چیستند؟
• آیاو چگونه می‌توانیم با همفکری به ریشه‌های گرفتاری‌های جامعه‌ی ایران پی‌ببریم؟
• چگونه می‌توانیم به تحلیلی مشخص از شرایط مشخص دست یابیم؟
• فرصت‌هابرای گشایش پهنه‌ی امکان در راستای پیشبرد خواست‌های آزادی و عدالت کدامند؟
پنجشنبه ۲۷ فوریه در برنامه‌ای با شهرزاد مجاب و محمدرضا نیکفر در باره این پرسش‌ها و پرسش‌های مرتبط دیگر گفت‌وگو خواهیم کرد.––––––––––––––––جلسه آنلاین ––––––––––––
برنامه بیست‌وششم از سری برنامه های ما در رابطه با جنبش زن، زندگی، آزادی با موضوع "همفکری برای درکِ ‌وضعیت" به صورت آنلاین برگزار می‌شود.
آغاز برنامه با سخنرانی‌ شهرزاد مجاب و محمدرضا نیکفر است.
زمان : پنجشنبه ۲۷ فوریه ٢٠٢۵: آغازبرنامه ساعت ١۹ به وقت اروپای مرکزی، پایان ساعت ۲۱
لینک زوم:
https://us02web.zoom.us/j/83769225272
پاسورد:
889201
برای تماس با برگزار کنندگان می‌توانید بهاین آدرس
forumzanzendegiazadi.cologne@gmail.com
ایمیل بنویسید.
برنامه‌های ما را از کانال فروم زن، زندگی،
آزادی در تلگرام :
Forum_Zan_Zendegi_Azadi
دنبال کنید.


حزب‌الله پس از نصرالله
احمد زیدآبادی

جمعیتی که رسانه‌های لبنانی شمار آنها را «ده‌ها هزار» نفر اعلام کرده‌اند، روز یکشنبه پیکرهای سیدحسن نصرالله، رهبر فقید حزب‌الله و جانشین او سیدهاشم صفی‌الدین را از استودیوم ورزشی کامیل شمعون در حومۀ جنوبی بیروت تا محلی در بین دو جادۀ اصلی منتهی به فرودگاه رفیق حریری تشییع کردند. هیئت‌هایی از ایران و حشدالشعبی عراق و حوثی‌های یمن در این مراسم حضور داشتند.
نبیه بری رئیس جنبش شیعی امل که ریاست پارلمان لبنان را نیز به عهده دارد، به نمایندگی از جوزف عون، رئیس‌جمهور لبنان و شخص خودش در مراسم تشییع شرکت کرد. در بین چهره‌های سیاسی لبنانی حاضر در مراسم، از سلیمان فرنجیه رهبر جنبش مسیحی المرده و متحد حزب‌الله نیز اسم برده شده است. این سطح از حضور مقام‌های دولتی داخلی و خارجی در تشییع پیکر آقای نصرالله حاکی از تغییراتی است که در موقعیت رسمی حزب‌الله در دوران پس از جنگ با اسرائیل پدید آمده است.
مقام‌های دولت آمریکا همین اندازه از حضور رسمی را هم تحمل نکرده‌اند و چهره‌های لبنانی حاضر در مراسم را مورد انتقاد قرار داده‌اند. از نگاه اغلب ناظران، حزب‌الله با تدارک یک «تشییع باشکوه» درصدد برآمده است تا «قدرت مردمی» خود را پس از ازدست‌دادن سران سیاسی و نظامی خود در جنگ با اسرائیل به نمایش بگذارد.
ده‌ها هزار شیعۀ لبنانی از درۀ بقاع و بعلبک و جنوب لبنان خود را به ضاحیۀ بیروت رساندند تا با شرکت در مراسم تشییع سیدحسن نصرالله و جانشین او، به هدف حزب‌الله برای نمایش قدرت خود کمک کنند. بسیاری از این شیعیان هنوز به فقدان آقای نصرالله باور ندارند و آنچه را که در جریان جنگ برای‌شان رخ داده است، غیرقابل پذیرش می‌دانند..............
.......جنگنده‌های اسرائیلی حتی همزمان با تشییع پیکر سیدحسن نصرالله در ارتفاع پایین در آسمان بیروت ظاهر شدند و نیز هدفی را در ده کیلومتری محل مراسم تشییع بمباران کردند. افزون بر این، با آنکه ارتش اسرائیل بر اساس توافقنامۀ آتش‌بس، روستاهای اشغالی جنوب لبنان را با تأخیری توافق‌شده، ترک کرده اما پنج نقطۀ استراتژیک را در نزدیکی مرز در اشغال خود نگه داشته است تا به ادعای خود بر تحرکات نیروهای حزب‌الله و اطمینان از پایبندی آنها به مفاد قطعنامۀ 1701 شورای امنیت سازمان ملل نظارت کند.
حزب‌الله این مسئله را به ضرورت وجود «نیروی مقاومت» در لبنان پیوند داده حال آنکه جوزف عون ضمن مخالفت با اقدام اسرائیل تأکید کرده است که مردم لبنان از جنگ خسته شده‌اند و اختلاف با اسرائیل باید از طریق دیپلماتیک و شکایت به ناظران آمریکایی و فرانسوی حل و فصل شود.
آنچه فعلاً مشخص است این است که پس از دو سال خلأ قدرت در لبنان، دولتی در این کشور به قدرت رسیده است که قاطعانه خواهان سیطرۀ حاکمیت خود بر تمامی خاک لبنان و انحصار سلاح در دست ارتش است و این بدان معناست که علاوه بر طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، دولت حاکم بر لبنان نیز گزینۀ بازسازی نظامی حزب‌الله و یا حفظ سلاح‌های آن در شمال رود لیطانی را از روی میز برداشته است.

متن کامل یادداشت اینجا



#فرهیختگان راهی به رهایی

Показано 20 последних публикаций.