قلعه زنان وفادار
تو شهر ویسنبرگ آلمان یه قلعه هست که اسمشو زنان وفادار گذاشتن و داستان جالبی داره که مردم اونجا با افتخار تعریفش میکنن!
داستان از این قراره که سال 1140 میلادی، شاه کنراد این شهر رو تسخیر میکنه و مردم به این قلعه پناه میبرن، فرمانده دشمن پیام میده که حاضره اجازه بده که فقط زن ها و بچه ها از قلعه خارج بشن و به رسم جوانمردی میتونن با ارزش ترین دارییشونو همراه خودشون از قلعه خارج کنن به شرطی که تنهایی قادر به حمل اون باشن!
قیافه فرمانده وقتی دیدنی بود که دید هر کدوم از زنا شوهر، پدر یا برادر خودش رو کول کرده و داره از قلعه خارج میشه،
شاه هم خلف وعده نمیکنه و اجازه میده که برن!
این قلعه رو از اون زمان تا به امروز به نام «قلعه زنان وفادار» میشناسن!
تو شهر ویسنبرگ آلمان یه قلعه هست که اسمشو زنان وفادار گذاشتن و داستان جالبی داره که مردم اونجا با افتخار تعریفش میکنن!
داستان از این قراره که سال 1140 میلادی، شاه کنراد این شهر رو تسخیر میکنه و مردم به این قلعه پناه میبرن، فرمانده دشمن پیام میده که حاضره اجازه بده که فقط زن ها و بچه ها از قلعه خارج بشن و به رسم جوانمردی میتونن با ارزش ترین دارییشونو همراه خودشون از قلعه خارج کنن به شرطی که تنهایی قادر به حمل اون باشن!
قیافه فرمانده وقتی دیدنی بود که دید هر کدوم از زنا شوهر، پدر یا برادر خودش رو کول کرده و داره از قلعه خارج میشه،
شاه هم خلف وعده نمیکنه و اجازه میده که برن!
این قلعه رو از اون زمان تا به امروز به نام «قلعه زنان وفادار» میشناسن!