آخرش دیدی ک از من آدمی افسرده ساخت،
تار و پودم را به غارت برد و بر من سخت تاخت،
لحظهای آرامشی هرگز به ما اعطا نکرد...
زندگی آن ساز ک خود میخاست بر ما مینواخت
ما برایش سخت تا آخر به تاوان بودهایم؛
لااقل ای کاش قدری، قدرِ ما را میشناخت
گرچه او راحت مرا در دستِ تنهایی سپرد
باز هم چون آتشی در قلب سردم میگداخت
این دویدن ها سرانجامی ندارد جز شکست
مثل دریا بگذر از این زندگانی یکنواخت
😔🖤🥀
💔- غَِمَِــَِ تَِـنَِهَِاَِیَِیَِ💔
@Gamtanha61
تار و پودم را به غارت برد و بر من سخت تاخت،
لحظهای آرامشی هرگز به ما اعطا نکرد...
زندگی آن ساز ک خود میخاست بر ما مینواخت
ما برایش سخت تا آخر به تاوان بودهایم؛
لااقل ای کاش قدری، قدرِ ما را میشناخت
گرچه او راحت مرا در دستِ تنهایی سپرد
باز هم چون آتشی در قلب سردم میگداخت
این دویدن ها سرانجامی ندارد جز شکست
مثل دریا بگذر از این زندگانی یکنواخت
😔🖤🥀
💔- غَِمَِــَِ تَِـنَِهَِاَِیَِیَِ💔
@Gamtanha61