پنجشنبهی گذشته کشیک بودم. شنبهی این هفته کشیک بودم. دوشنبه کشیک بودم. فردا که چهارشنبه است باز هم کشیکم. هفتهی بعد هم شنبه و دوشنبهاش کشیکم! یعنی این ده دوازده روز یا کشیک بودم و هستم یا پرهکشیک و مثل بیمارهای دلیریومی¹ شب و روزم قاطی شده (با تشکر از عمهی مکرمهی نماینده) اما خب فکر کردم که بشینم و یکچیزی بنویسم و چنل را بهروز کنم. بالاخره حدود سههزاروپانصد نفر منتظر هستند من چیزی بگویم و چشمشان به فکر و دهان من است، زشت است دیگر. :) در هر صورت کمی فکر کردم ببینم چه اتفاق قابل ذکری توی کشیکها افتاده که قبلا نگفته باشم و الان قابل گفتن باشد. البته که به نتایج زیادی نرسیدم چون کشیکها در روتینترین حالت خودشون سپری شدند. با این حال توی یکی از کشیکها به بیماری گفتم برود توی اتاق اکو اماده بشود که رزیدنت سال بالا بیاید اکویش را انجام دهد. بعد از چند دقیقه رفتم ببینم آماده شده یا نه که دیدم کت و ژاکت و سوتینش را در آورده و لخت و عور روی تخت نشسته. وقتی پرده را کنار زدم و با دوتا چراغ قلمبه که نوربالا زده بود مواجه شدم ناخودآگاه جا خوردم. یاد آن سکانس مشابه سریال دکتر هاوس افتادم. با این تفاوت که آنجا طرف تینایجر بود اینجا یک زن میانسال. آنجا طرف برای دکتره خیس میکرد اما اینجا طرف صرفا دچار سوء برداشت شده بود. از این قیاس خندهام گرفت و ناخودآگاه لبخندی زدم و بهش گفتم این چه طرز اماده شدن است؟! لباسهایش را بپوشد. به پهلوی چپ دراز بکشد و صرفا لباسهایش را تا بالای قفسهی سینه بزند بالا. این یک مورد. مورد بعدی هم اینکه توی این چند شب رزیدنت ارشد هر با که میخواست میخواست یک کیس پرایمری² را تعیین تکلیف کند میگفت به «شبزن» زنگ بزنید و بهش بیمار را معرفی کنید و برای انتقال بیمار به کتلب تعیین تکلیف کنید و من همیشه برایم سوال بود که این آقا یا خانم شبزن مگر خونواده و کار و زندگی ندارد که همیشه در بیمارستان مقیم و پلاس است و کتهای³ اورژانسی را انجام میدهد؟! دیشب دیگر طاقت نیاوردم و از رزیدنت سال بالا پرسیدم اصلا این شبزن کی هست و تازه فهمیدم که کلمهی «شبزن» یک ترم کلی است برای هرکسی که شب مقیم کتلب⁴ است و پرایمریها را انجام میدهد و شبزن یعنی کسی که شب میزند! یعنی کسی که شب پروسیجر کت را انجام میدهد و سیم را وارد بدن بیمار میکند و دای⁵ را میزند. توی بیمارستانی که معمولا به جای کلمات فارسی روتین هم از معادل خارجیش استفاده میشود این ترکیب خیلی خلاقانه و بامزه بهنظرم آمد. همین. این بود گزارش چند کشیک گذشته. حالا تا ببینم در کشیکهای آینده چه پیش میآید. پس فعلا!
توضیحات:
۱. نام یک بیماری عصبی-روانی است که یکی از مشخصات بارز آن از بین رفتن آگاهیهای زمانی، مکانی و شناختی است.
۲. به زبان ساده، بیمار پرایمری به بیمارانی گفته میشود که دچار سکتهی حاد قلبی شدهاند و نیازمند اقدام اورژانسی جهت باز کردن رگ مسدود شده هستند.
۳. شکل خلاصهی کاتتریزاسیون که به معنی ورود سیم به بدن جهت انجام آنژیوگرافی و بازکردن رگ با بالون و فنر و سایر اقدامات مرتبط با آن.
۴. اتاق محل انجام کت.
۵. به معنی رنگ و در اصطلاح مادهی حاجبی که در طول عمل کت به رگ تزریق میشود تا تصویر رگ و محل انسداد آن واضحتر دیده شود.
توضیحات:
۱. نام یک بیماری عصبی-روانی است که یکی از مشخصات بارز آن از بین رفتن آگاهیهای زمانی، مکانی و شناختی است.
۲. به زبان ساده، بیمار پرایمری به بیمارانی گفته میشود که دچار سکتهی حاد قلبی شدهاند و نیازمند اقدام اورژانسی جهت باز کردن رگ مسدود شده هستند.
۳. شکل خلاصهی کاتتریزاسیون که به معنی ورود سیم به بدن جهت انجام آنژیوگرافی و بازکردن رگ با بالون و فنر و سایر اقدامات مرتبط با آن.
۴. اتاق محل انجام کت.
۵. به معنی رنگ و در اصطلاح مادهی حاجبی که در طول عمل کت به رگ تزریق میشود تا تصویر رگ و محل انسداد آن واضحتر دیده شود.