رمای دهنش به سینم خورد یه آه بلند کشیدم. بهش گفتم وایسا.کپ کرد گفت چرا زود بود؟؟؟ ببخشید. گفتم نه بزار شروینو بیارم توی همین اتاق تا خیالم راحت باشه. وقتی شروینو آوردم دیدم همه لباساشو کنده.تازه هیکل تراشیدشو دیدم و دلم رفت. لبه تخت نشسته بود و منو تماشا می کرد.کیرش حسابی راست بود.رفتم نزدیکش و با اشاره سرش منو هدایت کرد به سمت کیرش. یه کیر کلفت که رگاش بیرون زده بود و تا حدی از بدن خود مهران تیره تر بود.توی توی دهنم که گذاشتم انگار تموم چیزی که دنبالش بودم مال من شده بود. شاید فقط پنج دقیقه ساک زدن که مهران گفت بسه آبم داره میاد بزار یکم بکنم. تنها ضد حال میتونست همین باشه ولی خدارو شکر یکم مشغول لب گرفتن شدیم تا یکم بیاد پایین. بهش گفتم مهران من از دیشب منتظرم کسمو بکنی زود باش. گفت باشه ولی قبلش میخوام یبار یه جور دیگه ارضات کنم. پامو باز کردم و خیلی حرفه ای شروع کرد به خوردن کسم. چوچولمو میکمیزد و گاهی یه زبون از بالا به پایین کسم میکشید.زبونشو کهتوی کسم کرد دادم داشت میرفت هوا ولی از دستمو جلوی دهنم گرفته بودم تا صدام در نیاد. کم کم رفت پایین تر وقتی سوراخکونمو لیسید و زبونشو توش کرد یجوری لرزیدم که انگار تشنج کردم. برام جدید ترین نوع ارضا بود. علی بهم گفته بود قبلاً برات بخورم ولی من بهش میگفتم نه ولی امروز اجازه دادم مهران برام بخوره و عجیب تر اینکه وقتی کونمو خورد ارضا شدم. مهران شروع کرد به نوازشم و دستشو روی سینه ها و شکمم حرکت میداد. بعد از چند دقیقه به خودم اومدم و گفتم تو چی ؟ میخوام بکنی منو. بهم گفت میخوام یهپوزیشنی رو بریم باهم که اگه اذیت شدی بگو ادامه ندیم ولی فکر کنم خیلی حال کنی. پامو دادم بالا تا حدی که زانو هام بالای سرم بود. یکم ترسیده بودم. به مهران گفتم مهران کسم پاره میشه. پاره نشه کمرم میشکنه. اونم که لممنوخوببلد بود میگفت دورت بگردم خوشگل من قول میدم حال بده بهت.اگه اذیت شدی نمی کنم. وقتی کیرشو به کسم مالید دوباره مثل دیوونه ها گفتم بزار توش زود باش.وقتی کیرشو تا ته چپوند توی کسم احساس میکردم کیرش توی رحممه.یعنی ازین بیشتر جا نداشت بره توش.داشتم جر میخوردم و در عین حال بدجوری حال میداد.مهران شروع کرد به تلمبه زدن و حوری شلاقی تلمبه میزد که گفتم احتمالا زیرش جون میدم. با یه داد بلند ارضا شدم ولی مهران یکم دیگه ادامه داد.وقتی کیرشو کشید بیرون آبش با جهش روی سینه و شکمم ریخت. ده دقیقه نفس زنان توی بغل هم بودیم و بدون حرف زدن همو نگاه می کردیم. نیم ساعت بعد خودمو شسته بودیم و براش چایی ریخته بودم و مهران کم کم میخواست بره. شروینو از بغلم گرفت بوسش کرد و گذاشتش زمین. وقتی بهم گفت دیگه بهتره برم دلم یجوری شد.انکار که رسماً جنده مهران شده بودم. لب تو لب شدیم و این لب گرفتن اینقدر طولانی شد که مهران کمربندش و باز کرد و منو لبه مبل داگی نشوند. دامنمو داد بالا و شرتمو تا زانو داد پایین و کیرشو با یه حرکت توی کس خیسم جا داد.یه آه از ته دل و از سر رضایت کشید و تلمبه های سنگین و صدای خوردن بدنش به کونم خونه رو برداشت بود. حین تلمبه زدن انگشت شصتشو روی سوراخ کونم بازی میداد و کم کم توش فرو کرد. دیگه تکرار نکنم که بازم دیوونه وار ارضا شدم و داغی آبشروی کمرم حسفوق العاده ای بود. وقتی کمرمو با دستمال تمیز کرد منو بوسید و گفت تو تا حالا از کون ندادی نه؟؟ با تعجب گفتم معلومه که نه. بهم گفت دفعه بعد می کنم کونتو. بهش با تعجب گفتم دیوونه شدی؟ کثیفه مریض میشیم.شنیدم دردم داره. گفت الان که انگشتم توش بود درد داشت؟ وقتی برات خوردنش بد بود؟ سرمو انداختم پایین و گفتم نه عالی بود. گفت بهت میگم چیکار کنی. فعلا یه نگاه بنداز کسی نباشه توی راهپله ها تا برم. وقتی رفت به این فکر میکردم این شکست شیرین تر بود یا اون سکس شب اول؟ هر کدوم یه حسی داشت ولی سکس امروز توش هیچ خجالت یا حسشرمندگیبرام نداشت. یه احساسی درونم سرزنشم می کرد ولی جلوی شهوتمنمیتونستم وایسم. مقصر این وضعیت فقط خودم بودم ولی ازش راضی بودم. ببخشید طولانی شد.تپی قسمت بعدی داستان فتح کونم توسط مهران رو براتون میگم دوستان.
شیما
نوشته: شیما
شیما
نوشته: شیما