📍چه آیندهای برای مدرسه قابل تصور است و آیا آموزش در خانه (Homeschooling) میتواند به عنوان یکی از گزینههای آموزش در قرن جدید باشد؟
✍ الهام یوسفی
دانشجوی دکتری علوم تربیتی
از مطالعاتی که در حوزه هوم اسکولینگ در کتاب اخیرم با عنوان «آنسوی دیوار مدرسه: درآمدی بر آموزش در خانه» و نیز مطالعاتی که در زمینه آیندهنگاری تعلیم و تربیت داشتهام، بهره میگیرم و نکاتی به اختصار بیان میکنم:
هوم اسکولینگ یا آموزش در خانه شکلی از آموزش و پرورش جایگزین (Alternative education) است که در بسیاری از کشورهای دنیا نظیر آمریکا، کانادا، انگلستان و استرالیا رواج دارد. در ایران برخی خانوادهها در سالهای اخیر به این رویکرد روی آوردهاند، اما به علت غیرقانونی بودن و رسمیت نیافتن آن اطلاعات دقیقی درباره تعداد خانوادههای استفاده کننده از این شیوه در دست نیست. با این حال، بر اساس شواهد و روندهای موجود پیشبینی میشود آموزش در خانه یکی از گزینههای آموزشی آینده باشد و سهم قابل توجهی را به خود اختصاص دهد.
پیشفرض آموزش در خانه این است که تعلیم و تربیت الزاماً به معنای فرستادن کودکان به مدرسه نیست و لذا میتوان آموزش را به نحو مطلوبی در محیطی غیر از مدرسه نیز فراهم ساخت. در واقع هدف عمده خانوادهها این است که برنامه درسی را شخصیسازی نموده و هدایت یادگیری کودک خود را در دست گیرند.
از جمله عوامل و روندهای مهمی که میتوان به عنوان پیشران گرایش به آموزش در خانه و سایر اشکال نوین آموزشی در آینده برشمرد عبارتند از:
▫️روندهای فناورانه
گسترش فزاینده فناوریهای دیجیتال موجب دسترسی به حجم وسیع اطلاعات و منابع گوناگون یادگیری در هر زمان و مکان شده است که خانوادهها و کودکان میتوانند از آنها استفاده نمایند. در واقع، دیگر اطلاعات و دانش به گروه خاصی از افراد جامعه و به کتابهای درسی منحصر نیست و در دسترس همگان قرار دارد.
▫️روند گسترش یادگیریهای غیررسمی
حجم گسترده محتوایی که در محیط اینترنت و رسانههای اجتماعی تولید و به اشتراک گذاشته می شود، موجب شکلگیری یادگیریهای غیررسمی (ورای برنامه درسی رسمی مدارس) شده است و چه بسا سهم و تاثیرگذاری آن بر زندگی کودکان بیش از یادگیریهای رسمی باشد.
▫️کمرنگ شدن نقش آموزش رسمی
ناکارامدی نظام آموزشی در تربیت افراد توانمند و پرورش طبقهای از «متخصصان نابلد» موجب خواهد شد که ارزش و اعتبار مدرک تحصیلی (آموزش رسمی) به تدریج تضعیف شود و در عوض بر تولید دانش در بافتهای اصیل و واقعی و حرکت از دانش محوری به مهارتآموزی تأکید گردد.
▫️افزایش نرخ آموزش عالی
افزایش والدین تحصیلکرده و ارتقای سطح سواد و آگاهی خانوادهها نیز در گرایش به رویکردهای نوین آموزشی موثر خواهد بود.
▫️افزایش سطح انتظارات از مدارس
در دو دهه آینده بسیاری از مشاغلی که امروز میشناسیم دیگر وجود ندارند و چالش نظام آموزشی آماده کردن کودکان برای مشاغلی است که هنوز پدید نیامدهاند! بنابراین، در کنار افزایش سطح آگاهی عمومی، عواملی نظیر روند فزاینده بیکاری و جایگزینی نیروی انسانی با ماشین (هوش مصنوعی)، وابستگی مشاغل آینده به اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و کلان دادهها موجب خواهد شد که بسیاری از خانوادهها و گروههای اجتماعی به ویژه بازار کار خواهان بازنگری مدارس در رویکردها و شیوههای سنتی باشند و یا شیوههای جایگزین آموزش رسمی را برگزینند.
▫️افزایش توجه به حقوق و نیازهای کودکان
در سالهای اخیر، توجه به کودکان، نیازها و حقوق ویژه آنها به عنوان گروهی بسیار مهم و اثرگذار در توسعه جوامع موجب تقاضا برای رویکردهای آموزشی کودکمحور و شخصیسازی یادگیری شده است.
مجموعه این عوامل و سایر عوامل موثر، ما را به این نتیجه میرساند که مدرسه به عنوان یک نهاد و مکان صرفاً فیزیکی در آینده مطرح نخواهد بود و برای ادامه بقا ناگزیر است معنا و مفهوم جدیدی از خود را که در ساختارها و رویکردهای آموزشی و تربیتی بازتاب مییابد، عرضه نماید. در چارچوب این معنای جدید از مدرسه مفاهیمی نظیر یادگیرنده، معلم، مدیر و ارزشیابی دگرگون شده و نقشهای جدیدی را میپذیرند.
برخی از مفاهیمی که درباره مدارس آینده ارائه شدهاند، عبارتند از:
مدرسه بدون دیوار، آموزش و پرورش دیجیتالی، مدرسه بدون کاغذ، مدرسه بدون نمره و امتحان، شهر یادگیرنده، شبکهای شدن مدارس، مدارس راهبر و جهانی، یادگیریزدایی.
سخنم را با جملاتی از چارلز هندی به پایان می برم: «دنیایی که والدین ما میشناختند همان دنیایی نیست که ما امروز در آن زندگی میکنیم. دنیای ما راهنمای مطمئنی برای شیوههای زیستن، عشق ورزیدن و کار کردن فرزندانمان نیست. ما در عصر سنتگریزی زندگی میکنیم؛ عصری که اغلب مفروضات را میتوان به گونهای مشروع به چالش کشید».
اینستاگرام👇
http://instagram.com/cafekherad🔹کافه خرد؛ گفتوگو با طعم همدلی
@cafekheradiranian