من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخنِ شمع و شکر هیچ مگو
سخنِ رنج مگو، جز سخنِ گنج مگو
ور از این بیخبری، رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم، عشق مرا دید و بگفت
آمدم، نعره مزن، جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو!
#مولانا
پیش من جز سخنِ شمع و شکر هیچ مگو
سخنِ رنج مگو، جز سخنِ گنج مگو
ور از این بیخبری، رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم، عشق مرا دید و بگفت
آمدم، نعره مزن، جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو!
#مولانا