#Part_646✨🔥
#آرامــشـ✨
شنلم رو سرم انداختم که مریم با ذوق گفت:وای آرامش چه ناز شدی همونطوری وایسا یه عکس ازت بگیرم خیل خوب شدی.
کلا مریم عشق عکاسی داشت و کافی بود یه گوشی یا دوربین بدی بهش.
با خنده گفتم:حالا وقت گیر آوردی ها.
_خوب می خوای از اینجا بری آتلیه دیگه تا وقتی برسیم تالار نمی بینمت دیگه.
_باشه بابا بیا بگیر.و ژستی براش گرفتم.
_عالی شد حالا سر و وضعت رو درست کن که الان شوهر جونت میاد.
بی شعوری نثارش کردم و شنلم رو روی سرم مرتب کردم.
***
ماشین رو دور زد و خودش هم توی ماشین نشست.
با مهربونی گفت.
_چه خوشگل شدی خانومم.
پشت چشمی نازک کردم:می دونم...چرا انقدر ساکت بودی پیش بقیه؟
ماشین رو روشن کرد و راه افتاد.
_این فیلم برداره همچین نگاه می کرد که گفتم اگه حرف بزنم می گیره من رو می زنه...آخیش از دستش خلاص شدیم الان می تونم یه دل سیر نگاهت کنم.
چپ چپ نگاهش کردم.
_چقدر هم که تو خجالت می کشی آخه!
_به خاطر خودت گفتم عزیزم چون با هر حرفی که من می زنم تو آب میشی میری تو زمین گفتم که تو فیلم عروسیمون بد نیوفتی!
مشتی به بازواش زدم که گفت:قبل عروسی نگفتن عروس دسته بزن داره ها.
_کور بودی قبل عروسی ندیدی؟!
_نچ...عشق تو کور و کرم کرده بود.
_الانم دیر نیست ها.
دستش رو روی شکمم گذاشت و گفت:من غلط بکنم از بودن تو و نی نی مون پشیمون باشم.
_خوب دیگه یکم تند تر برو...بوی ماشین بهم می خوره حالم بد میشه.
_چشم عزیزم.
و سرعتش رو بیشتر کرد.
#آرامــشـ✨
شنلم رو سرم انداختم که مریم با ذوق گفت:وای آرامش چه ناز شدی همونطوری وایسا یه عکس ازت بگیرم خیل خوب شدی.
کلا مریم عشق عکاسی داشت و کافی بود یه گوشی یا دوربین بدی بهش.
با خنده گفتم:حالا وقت گیر آوردی ها.
_خوب می خوای از اینجا بری آتلیه دیگه تا وقتی برسیم تالار نمی بینمت دیگه.
_باشه بابا بیا بگیر.و ژستی براش گرفتم.
_عالی شد حالا سر و وضعت رو درست کن که الان شوهر جونت میاد.
بی شعوری نثارش کردم و شنلم رو روی سرم مرتب کردم.
***
ماشین رو دور زد و خودش هم توی ماشین نشست.
با مهربونی گفت.
_چه خوشگل شدی خانومم.
پشت چشمی نازک کردم:می دونم...چرا انقدر ساکت بودی پیش بقیه؟
ماشین رو روشن کرد و راه افتاد.
_این فیلم برداره همچین نگاه می کرد که گفتم اگه حرف بزنم می گیره من رو می زنه...آخیش از دستش خلاص شدیم الان می تونم یه دل سیر نگاهت کنم.
چپ چپ نگاهش کردم.
_چقدر هم که تو خجالت می کشی آخه!
_به خاطر خودت گفتم عزیزم چون با هر حرفی که من می زنم تو آب میشی میری تو زمین گفتم که تو فیلم عروسیمون بد نیوفتی!
مشتی به بازواش زدم که گفت:قبل عروسی نگفتن عروس دسته بزن داره ها.
_کور بودی قبل عروسی ندیدی؟!
_نچ...عشق تو کور و کرم کرده بود.
_الانم دیر نیست ها.
دستش رو روی شکمم گذاشت و گفت:من غلط بکنم از بودن تو و نی نی مون پشیمون باشم.
_خوب دیگه یکم تند تر برو...بوی ماشین بهم می خوره حالم بد میشه.
_چشم عزیزم.
و سرعتش رو بیشتر کرد.