قالب، زبان و محتوای استوانه کوروش (٢)
متیو ولفگانگ استولپر
دانشگاه شیکاگو
محتوای استوانه (٢)
در سطرهای بعد عناصر اصلی روایت غیرشخصی در بخش نخست متن از زبان کوروش بیان میشود. کوروش ورود صلح آمیز خود به بابل (سطرهای ۲۲ تا ۲۴) و در نتیجه آن رهایی بابل از آشوب، ستم و خستگی را شرح میدهد. (سطرهای ۲۴ تا ۲۶) او تکرار میکند که این کارها را به عنوان نماینده مردوک انجام داده است. (سطر ۲۳) و میگوید که اکنون تخت سلطنتی خود را در کاخ بابل بر پا ساخته است. (سطر ۲۳) درست همانطور که مردوک پیش از این از بر تخت نشستن کوروش در ایران خشنود شده بود (سطر ۱۴) در اینجا نیز کوروش میگوید مردوک از کارهای نیک او در بابل شادمان است. مردوک به پاداش این کارهای نیک به کوروش و پسرش کمبوجیه (همتای پرهیزکارِ ولیعهد شرور بابلی) و سپاهیان پیروزمند او برکت ارزانی میدارد.(سطرهای ۲۸-۲۶) درست همانطور که مردم و بزرگان بابل بر پاهای کوروش بوسه میزدند (سطر ۱۸) او میگوید که همه شاهانی که بر تخت نشستهاند از مدیترانه تا خلیج فارس، و شاهان چادرنشین سرزمین آمورو، همه باج به بابل میآوردند و بر پاهایم بوسه میزدند. (سطرهای ۳۰-۲۸)
سپس کوروش با تغییری صریح در بیان خود، به موقعیتهای جغرافیایی میپردازد و درباره شهرها و سرزمینهای آشور، شمال بابل، سرزمینهای مسیر رود دیاله و شرق رود دجله تا شوش در خوزستان و نواحی بین بابل از سمت غرب و ماد و پارس از سمت شرق سخن میگوید. او میگوید که پرستشگاههای مقدس آنها را از نو ساخته است، خدایانشان را به پرستشگاه ها بازگردانده و مردم را گردآورده و به سکونتگاههایشان باز گردانده است؛ در اینجا از گردآوردن و سکونت دوباره استفاده شده است که از زمان حمورابی پادشاه بابل، شیوه رایج برای بیان باز گرداندن صلح آمیز نظم بوده است. (سطرهای ۳۲-۳۰) کوروش خدایان را به پرستشگاههایشان بازگرداند. (سطرهای ۳۴-۳۳) و به این ترتیب به جبران ناسپاسی نبونهئید که باعث خشم خدایان شده بود (سطرهای ۱۰-۹) پرداخت، به این امید که خدایانی که به پرستشگاههایشان بازگردانده شدهاند به پاس کار نیک او، در مقابل خدایان بزرگ بابل، بل (مردوک) و نَبو (پسر او)، به نیکی از او یاد کنند و خواستار برکت و دعا برای او و پسرش کمبوجیه باشند. (سطرهای ۳۶-۳۴)
در آخرین سطرهای آسیب دیده متن، کوروش از کوششهای خود برای انجام وظایفش به عنوان فرمانروای بابل و سازنده و پشتیبان آیین پرستشگاهها میگوید. او افزایش پیشکشیهای روزانه ماکیان (احتمالا برای مردوک، سطر ۳۷) را شرح میدهد. او میگوید قصد دارد دیوار بزرگ بابل را مستحکم کند، گویی میخواهد این موضوع را باز گوید که بابل دژ فتح شده دشمن نیست، بلکه تختگاه سیاسی اوست. (سطر ٣٨) او برای تکمیل ساخت خندقی نیمهکاره با آجر پخته و قیر مورد ستایش قرار گرفت. (سطرهای ۴۱-۳۹) کوروش از کارگزاردن درهایی با چوب سدر و روکش مفرغین و با آستانهها و دیگر قطعات آنها در ساختمانی (شاید پرستشگاه مردوک) سخن میگوید.(سطرهای ۴۳-۴۲) او میگوید در جریان این کار کتیبهای از آشوربانیپال شاه آشوری را یافته و در جای خود قرار داده است (سطرهای ۴۴-۴۳) که درست مانند کتیبههای ساختمانی دشمن او، نبونهئید، به یافتن اسنادی از شاهان کهن بابل اشاره میکند. در پایان متن استوانه، کوروش از مردوک میخواهد به او زندگانی دراز، سلطنتی پایدار و خاطرهای جاودانه ببخشد. (سطرهای ۴۵-۴۴)
بنمایه: دریایی، تورج (١٣٩٣): کوروش بزرگ پادشاه باستانی ایران، ترجمه آذردخت جلیلیان، چاپ اول، تهران: انتشارات توس. ص ۴٢/۴٣.
🆔 @Arshtad
متیو ولفگانگ استولپر
دانشگاه شیکاگو
محتوای استوانه (٢)
در سطرهای بعد عناصر اصلی روایت غیرشخصی در بخش نخست متن از زبان کوروش بیان میشود. کوروش ورود صلح آمیز خود به بابل (سطرهای ۲۲ تا ۲۴) و در نتیجه آن رهایی بابل از آشوب، ستم و خستگی را شرح میدهد. (سطرهای ۲۴ تا ۲۶) او تکرار میکند که این کارها را به عنوان نماینده مردوک انجام داده است. (سطر ۲۳) و میگوید که اکنون تخت سلطنتی خود را در کاخ بابل بر پا ساخته است. (سطر ۲۳) درست همانطور که مردوک پیش از این از بر تخت نشستن کوروش در ایران خشنود شده بود (سطر ۱۴) در اینجا نیز کوروش میگوید مردوک از کارهای نیک او در بابل شادمان است. مردوک به پاداش این کارهای نیک به کوروش و پسرش کمبوجیه (همتای پرهیزکارِ ولیعهد شرور بابلی) و سپاهیان پیروزمند او برکت ارزانی میدارد.(سطرهای ۲۸-۲۶) درست همانطور که مردم و بزرگان بابل بر پاهای کوروش بوسه میزدند (سطر ۱۸) او میگوید که همه شاهانی که بر تخت نشستهاند از مدیترانه تا خلیج فارس، و شاهان چادرنشین سرزمین آمورو، همه باج به بابل میآوردند و بر پاهایم بوسه میزدند. (سطرهای ۳۰-۲۸)
سپس کوروش با تغییری صریح در بیان خود، به موقعیتهای جغرافیایی میپردازد و درباره شهرها و سرزمینهای آشور، شمال بابل، سرزمینهای مسیر رود دیاله و شرق رود دجله تا شوش در خوزستان و نواحی بین بابل از سمت غرب و ماد و پارس از سمت شرق سخن میگوید. او میگوید که پرستشگاههای مقدس آنها را از نو ساخته است، خدایانشان را به پرستشگاه ها بازگردانده و مردم را گردآورده و به سکونتگاههایشان باز گردانده است؛ در اینجا از گردآوردن و سکونت دوباره استفاده شده است که از زمان حمورابی پادشاه بابل، شیوه رایج برای بیان باز گرداندن صلح آمیز نظم بوده است. (سطرهای ۳۲-۳۰) کوروش خدایان را به پرستشگاههایشان بازگرداند. (سطرهای ۳۴-۳۳) و به این ترتیب به جبران ناسپاسی نبونهئید که باعث خشم خدایان شده بود (سطرهای ۱۰-۹) پرداخت، به این امید که خدایانی که به پرستشگاههایشان بازگردانده شدهاند به پاس کار نیک او، در مقابل خدایان بزرگ بابل، بل (مردوک) و نَبو (پسر او)، به نیکی از او یاد کنند و خواستار برکت و دعا برای او و پسرش کمبوجیه باشند. (سطرهای ۳۶-۳۴)
در آخرین سطرهای آسیب دیده متن، کوروش از کوششهای خود برای انجام وظایفش به عنوان فرمانروای بابل و سازنده و پشتیبان آیین پرستشگاهها میگوید. او افزایش پیشکشیهای روزانه ماکیان (احتمالا برای مردوک، سطر ۳۷) را شرح میدهد. او میگوید قصد دارد دیوار بزرگ بابل را مستحکم کند، گویی میخواهد این موضوع را باز گوید که بابل دژ فتح شده دشمن نیست، بلکه تختگاه سیاسی اوست. (سطر ٣٨) او برای تکمیل ساخت خندقی نیمهکاره با آجر پخته و قیر مورد ستایش قرار گرفت. (سطرهای ۴۱-۳۹) کوروش از کارگزاردن درهایی با چوب سدر و روکش مفرغین و با آستانهها و دیگر قطعات آنها در ساختمانی (شاید پرستشگاه مردوک) سخن میگوید.(سطرهای ۴۳-۴۲) او میگوید در جریان این کار کتیبهای از آشوربانیپال شاه آشوری را یافته و در جای خود قرار داده است (سطرهای ۴۴-۴۳) که درست مانند کتیبههای ساختمانی دشمن او، نبونهئید، به یافتن اسنادی از شاهان کهن بابل اشاره میکند. در پایان متن استوانه، کوروش از مردوک میخواهد به او زندگانی دراز، سلطنتی پایدار و خاطرهای جاودانه ببخشد. (سطرهای ۴۵-۴۴)
بنمایه: دریایی، تورج (١٣٩٣): کوروش بزرگ پادشاه باستانی ایران، ترجمه آذردخت جلیلیان، چاپ اول، تهران: انتشارات توس. ص ۴٢/۴٣.
🆔 @Arshtad