#اعتراف
سلام دخترم ۱۸
یه مدت یوگا میرفتم و اتفاقات عجیبی برام میفتاد
یک بارموقع شاواسانا صداهای مبهم و غیر واضحی میشنیدم انگار سعی داشت چیزی بهم بگه ولی صداش شبیه انسان نبود
یک بار دیگه احساس سبکی زیادی داشتم اصلا انگار فلج شده بودم وجود بدنمو حس نمیکردم
یک بار دیگه تو شاواساناحس کردم وسط(بین دو ابروم یکم بالاتر) پیشانیم یه راهی هست مثل تونل که تا پس سرم ادامه داره و با چشمای بسته نور بنفش رنگی رو حس کردم(مثل زمانی که چشماتون رو میبندید و نور زرد رنگ خورشید رو حس میکنید) که انگار داشت وارد همون مسیر بین دو ابروم میشد وقتی با استادم در میون گذاشتم گفت وقتی دوباره تجربش کردی به چیزای خوب فکر کن
و من اینجوری بودم که ودف خب دلیلش چیه که مثل روانیا شدم😂😐
مرگ و بیماری اطرافیانم بهم الهام میشد و محال بود این دو مورد به من الهام بشه و اتفاق نیفته
هاله افرادو میدیدم اکثر اوقات از احساسات واقعی طرف اگاه بودم
الان دو سه سالی هست که دیگه نمیرم و کمتر این اتفاقات برام میفته
ببخشید سرتون رو به درد اوردم لطفا مسخره نکنید و اگر باور نمیکنید مهم نیست من واقعیت رو گفتم
@Bad_Eteraf