شورتمو کند و بو کشید:
-اوممم بوی بکری می ده!
مستش کرده بودم و توی حال خودش نبود
-با من بخواب علیهان من دوستت دارم
خندید مهربون! ولی مطمئنم فردا که منو لخت توی بغلش می دید دیگه مهربون نبود
-اخه کوچولو تو طاقت منو نداری که من واست خیلی بزرگم نیم وجبی
به گردنش چنگی زدم و حرفشو با لبام خفه کردم
-آهههه چقدر داغی ماتینا
گردنشو مکیدم که خودشو بین پام تنظیم کرد و من لرزیدم
-نترس کوچولو هواتو دارم فقط صدای ناله های نازتو آزاد کن
و با اولین ضربه ای که زد همزمان درد و لذت رو تجربه کردم و....
https://t.me/+scc5M2x93MlkNDVkصبح روز بعدش پسره بیدار میشه و دختره رو به حد مرگ کتک می زنه چون....🥺💔