“One cold winter's day, a number of porcupines huddled together quite closely in order through their mutual warmth to prevent themselves from being frozen. But they soon felt the effect of their quills on one another, which made them again move apart. Now when the need for warmth once more brought them together, the drawback of the quills was repeated so that they were tossed between two evils, until they had discovered the proper distance from which they could best tolerate one another.
Thus the need for society which springs from the emptiness and monotony of men's lives, drives them together; but their many unpleasant and repulsive qualities and insufferable drawbacks once more drive them apart. The mean distance which they finally discover, and which enables them to endure being together, is politeness and good manners. Whoever does not keep to this, is told in England to ‘keep his distance’. By virtue thereof, it is true that the need for mutual warmth will be only imperfectly satisfied, but on the other hand, the prick of the quills will not be felt. Yet whoever has a great deal of internal warmth of his own will prefer to keep away from society in order to avoid giving or receiving trouble or annoyance.”
―
Arthur Schopenhauer (1851)
Parerga and Paralipomena: Short philosophical essays. Oxford University Press. volume II, chapter XXXI, section 396, pages 651–652. ❞ در یک روز سرد زمستانی چند جوجهتیغی دور هم جمع شدند تا با گرم کردن یکدیگر از یخزدگی جلوگیری کنند. اما طولی نکشید که آنها تأثیر تیغهایشان را بر یکدیگر احساس کردند و باعث شد از هم دور شوند. نیازِ به گرما یک بار دیگر آنها را به هم نزدیک کرد، اما اشکال تیغها دوباره تکرار شد. به این ترتیب آنها میان دو مصیبت در رفتوآمد بودند تا اینکه به فاصلهٔ مناسبی که در آن میتوانستند یکدیگر را به بهترین شکل تحمل کنند دست یافتند؛
بنابراین نیازِ به تشکیل جامعه که از پوچی و یکنواختی زندگی انسانها سرچشمه میگیرد، آنها را بهسوی هم میکشانَد؛ اما ویژگیهای ناخوشایند و زنندهٔ فراوانشان باز آنها را از هم دور میکند. فاصلهٔ میانهای که در نهایت کشف میشود و به آنها امکان میدهد تا با هم بودن را تحمل کنند، همان نزاکت و خوشاخلاقی است. در زبان انگلیسی به هر کس که به این امر پایبند نباشد گفته میشود که «فاصلهاش را حفظ کند». بهموجب آن، درست است که نیاز به گرمیِ متقابل تنها به شکلی ناقص ارضا میشود، اما از طرف دیگر، خراش تیغها احساس نمیشود. با این حال هر کس گرمای درونی زیادی داشته باشد، ترجیح میدهد به خواست خود از جامعه دوری گزیند تا از دردسر یا مزاحمت جلوگیری کند.
― آرتور شوپنهاور، متعلقات و ملحقات (تمثیلِ مشهور به دوراهی جوجهتیغی Hedgehog's dilemma)
©️ Illustration by Andrea Ucini#Life #Isolation #Distance #Society #Philosophy #Schopenhauer⭐️
@JAVIDsChannel