Tell me something, girl
یه چیزی بهم بگو، دختر
Are you happy in this modern world?
تو توی این دنیای مدرن خوشحالی؟
Or do you need more?
یا چیزی بیشتری نیاز داری؟
Is there something else you're searchin' for?
چیز دیگهای هست که دنبالش باشی؟
I'm falling
دارم سقوط میکنم / دارم توش غرق میشم
In all the good times, I find myself longin' for change
حتی توی روزای خوب، خودمو در حال آرزوی تغییر میبینم
And in the bad times, I fear myself
و توی روزای بد، از خودم میترسم
Tell me something, boy
یه چیزی بهم بگو، پسر
Aren't you tired trying to fill that void?
از تلاش برای پر کردن اون خلأ خسته نشدی؟
Or do you need more?
یا چیزی بیشتری نیاز داری؟
Ain't it hard keeping it so hardcore?
سخت نیست که اینقدر سرسخت و جدی بمونی؟
(“Hardcore” اینجا یعنی سخت و سرسخت بودن، ممکنه اشاره به سخت گرفتن به خودش داشته باشه.)
I'm falling
دارم سقوط میکنم
In all the good times, I find myself longing for change
حتی توی روزای خوب، خودمو در حال آرزوی تغییر میبینم
And in the bad times, I fear myself
و توی روزای بد، از خودم میترسم
I'm off the deep end, watch as I dive in
از لبهی عمیق پریدم، ببین چجوری میپرم توش
I'll never meet the ground
دیگه هیچوقت زمین رو لمس نمیکنم
(اینجا یعنی دیگه برنمیگردم، مثل وقتی که کسی از یه چیز مهم عبور کرده و برگشتی نداره.)
Crash through the surface, where they can't hurt us
از سطح آب رد میشم، جایی که دیگه کسی نمیتونه به ما آسیب بزنه
(“Crash through the surface” یعنی عبور از سطح به سمت یه دنیای دیگه، مثل رهایی یا وارد شدن به یه مرحله جدید تو زندگی.)
We're far from the shallow now
دیگه از آبهای کمعمق خیلی دور شدیم
(“Shallow” یعنی کمعمق، که اینجا کنایه از سطحی بودن یا یه زندگی بدون عمق و احساسه. یعنی حالا که وارد دنیای عمیقتری شدیم، دیگه راه برگشتی نیست.)
In the sha-ha-sha-la-la-la-llow
توی کمعمق، کمعمق
@lingano_academy