بیاین لغتای امروزم یاد بگیریم
ـ ฅ ـ ترجمه کتاب ۸۰۰۰ لغت ادامه صفحه 35 🗒🖇
نکته: این کتاب فایل MP3 نداره!
فایل کتاب توی چنل هست!
앉다 | نشستن
그들은 앞자리에 나란히 앉았다.
کنار هم تو ردیف جلو نشستن. 🪑👫
주저앉다 | ولو شدن، یکدفعه نشستن
나는 그 소식을 듣고 바닥에 주저앉았다.
وقتی اون خبر رو شنیدم، همونجا کف زمین ولو شدم. 😨💔
쪼그리다 | چمباتمه زدن، چهارزانو نشستن
오래 쪼그리고 앉아 있었더니 다리에 쥐가 나요.
انقدر چمباتمه زدم که پام گرفت. 🏋️♂️🦵💢
꿇다 | زانو زدن
그녀는 무릎을 꿇고 용서를 빌었다.
زانو زد و التماس کرد که ببخشندش. 😔🙏
눕다 | دراز کشیدن
그 사람은 침대에 누워 책을 읽고 있었어요.
دراز کشیده بود روی تخت و کتاب میخوند. 📖🛏
엎드리다 | دمر خوابیدن، روی شکم دراز کشیدن
저는 엎드려서 자요.
من همیشه دمر میخوابم. 😴🛌
넘어지다 | زمین خوردن، افتادن
오늘 아침에 계단에서 넘어졌어.
امروز صبح از پلهها افتادم. 😵💫🪜
엎어지다 | پرت شدن، به صورت افتادن
오늘 아침 돌에 걸려 엎어져 팔목을 삐었다.
امروز صبح پام به یه سنگ گیر کرد، پرت شدم و مچ دستم پیچ خورد. 🤕🪨
쓰러지다 | غش کردن، از حال رفتن
그 사람 오늘 아침에 심장마비로 쓰러졌대.
میگن اون امروز صبح از حمله قلبی افتاد. 😨💔🏥
미끄러지다 | لیز خوردن، سُر خوردن
얼음에서 미끄러져서 팔이 부러졌어요.
رو یخ لیز خوردم و دستم شکست. 🧊🤕
ฅ_ #8000words •• #لغت _ฅ
🌸━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━🌸
/\\____/\\
꒰ ˶• ༝ - ˶꒱♡
@koreanmentor / づ ᡕᠵ᠊ᡃ࡚ࠢ ⸝່
@koreanmentor━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━