کتابخانه علمی


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


تبلیغات 👈 @mr_mim3

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Zendegiye BiPayan.pdf
180.1Кб
#داستان_کوتاه
📝 زندگی بی پایان
✍ ایزابل آلنده
مترجم: علی آذرنگ
۱٥ صفحه

@ketabkhanepdf12


مسئله این نیست که من از مردم متنفر هستم. من فقط نسبت به آن ها بی‌تفاوت هستم یا اینکه آن‌ها حالم را بهم می‌زنند و بهتر است که از سرراه من کنار بروند!


کرگدن
اوژن یونسکو

@ketabkhanepdf12


جالبه بدونید کمال‌گرایی تو ما ایرانی‌ها یه ریشه فرهنگی به شدت قوی داره و یه سری از موضوعات مختص خود ماست.

مثلا؛ ۱) زبان (من باید مثل یه نیتیو اسپیکر حرف بزنم!، حالا که نمی‌تونم، پس من بیخود می‌کنم دهن باز می‌کنم!)….

۲) رتبه و رشته (یا رتبه و رشته و دانشگاه … یا هیچی!).

۳) ازدواج کردن (آخ، حیف تو نبود!، تو باید با یه دکتر/ مهندس/ پزشک و ... ازدواج می‌کردی!).

۴) فرزندپروری (مگه میشه بچه من ۲۰ نگیره و شاگرد اول کلاس نباشه!، مردم چی فکر می‌کنن!، نمیگن خانواده این کجان!)

و..و...و..

دکتر امانی


@ketabkhanepdf12


شکم، نان می خواهد. گفتگو که حالی اش نمی شود! جای نان، چاخان هم نمی شود تحویلش داد...


کلیدر/ محمود دولت آبادی


@ketabkhanepdf12


روزی شیخ‌الرئیس "ابوعلی سینا" وقتی از سفرش به جایی رسید، اسب را بر درختی بست و برایش کاه ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد.

"روستایی" سوار بر الاغ آنجا رسید، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند.

شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند.
روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت، ناگاه اسب لگدی زد.
روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد.

"شیخ" ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود.

روستایی  او را کشان کشان نزد "قاضی" برد، قاضی از حال سوال کرد، شیخ هم چنان خاموش بود.

قاضی به روستایی گفت: این مرد لال است.

‌‌روستایی گفت: این "لال" نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، پیش از این با من سخن گفته.

قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟ چه گفت؟

او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند.

قاضی خندید و بر "دانش" شیخ آفرین گفت.

"شیخ" پاسخی گفت که زان پس در زبان پارسی مثل گشت: جواب ابلهان خاموشی است

@ketabkhanepdf12


این اشک‌ها برای او جوهری بود که وقتی آدم نمی‌خواهد به انسان بودن اکتفا کند، در آن حل می‌شود و میل دارد از حدود طبیعی خودش فراتر رود؛ به نظرش می‌رسید که انسان، با جاری شدن اشک، از حد و مرزهای طبیعت مادی‌اش فرار می‌کند، به دوردست‌ها می‌پیوندد و بی‌کران می‌شود. گریه می‌کردند و در آن لحظه، بیرون از این دنیا بودند، دریاچه‌ای بودند که از زمین جدا شده است و رو به آسمان می‌رود.

📙زندگی جای دیگری‌ست
#میلان_کوندرا

@ketabkhanepdf12


سیگاری روشن کردم و منتظر شدم تا علف زیر پایم سبز شود منتظر می‌مانم. تا خدا من را بکشد، منتظر می‌مانم.
سخت نگیر، بزن بیرون و درباره‌ی زندگی چیز یاد بگیر، توی خیابان‌ها قدم بزن. مشکل تو این است: نادانی‌ات درباره‌ی زندگی. چیزهای پیش‌پاافتاده‌ای می‌نوشتم که دنیا هرگز نمی‌خواندشان و هرگز فرصت فراموش کردنشان را به دست نمی‌آورد.
خدا، کاش پایین بیایی و ببینی چه بر سرِ ما آمده.
کدام خدا؟ کدام مسیح؟ آن‌ها افسانه‌هایی بودند که زمانی به‌شان اعتقاد داشتم و حالا باورهایی بودند که حس می‌کردم افسانه‌اند.

جان فاتنه

@ketabkhanepdf12


دخترخاله‌م دیشب بهم گفت مگه حالا این همه درس خوندی چی شدی؟ نه زندگی داری نه هیچی(منظورش ازدواج نکردم خودش بارداره الان هم سن منه)😭 داداشم گفت تو نهایت آرزوت خونه شوهر بود که رسیدی. مینا جاهایی درس خونده که تو از جلوشم نمیتونی رد شی.‌ تو با شوهرت تعریف میشی؛ مینا خودش تعریفه

@ketankhanepdf12


پاتوق‌ها.pdf
6.6Мб
‌ #پاتوق‌ها
#جومپا_لاهیری


@ketabkhanepdf12


‏چرا هی میگین
پیام‌ دادن نوبتی نیست؟
اتفاقا نوبتیه

علم روانشناسی میگه:
ترازوی ‌توجه باید برابر باشه
تا عزت نفست،‌ توی رابطه حفظ بشه
و هنوز بتونی از اون ‌رابطه لذت ببری
هرکس واسه خودش شخصیتی داره
پس اگه میخوای از دستش ندی
نوبتتو رعایت کن!


@ketabkhanepdf12


می دانید، خیلی عجیب و غریب است. فانی بودن، اساسی ترین تجربۀ آدمی است ولی هنوز انسان نتوانسته آن را قبول کند، دریابد و مطابق با آن رفتار کند. انسان نمی داند چگونه باید فانی و مردنی باشد.

جاودانگی
میلان کوندرا

@ketabkhanepdf12


رابطه‌ی «اختلاف طبقاتی» با «اندازه‌ی مغز»…

دکتر علی‌اصغر هنرمند

نتیجه‌ی یک پژوهش که به‌تازگی در ژورنال نیچر منتشر شده نشان می‌دهد که حجم مغز با میزان فقر و اختلاف طبقاتی در جامعه مرتبط است و این اختلاف، افراد را در معرض خطر ابتلا به بیماری‌هایی مانند آلزایمر قرار می‌دهد.

این پژوهش به‌خوبی تاثیر وضعیت اقتصادی بر سلامت مغز را نشان می‌دهد: محققان مطالعه می‌گویند، میزان بروز فرسایش عقل (دمانس) در کشور‌هایی بالاتر است که سطح درآمد آنها پایین یا متوسط است.

در این مطالعه مغز بیش از ۲۰۰۰ نفر مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده در جوامعی که فاصله‌ی میان غنی و فقیر بالا است و نابرابری‌های اجتماعی بیشتری وجود دارد، حجم مغز هم در افراد ‌کم‌توان مالی کوچک‌تر است و علاوه‌بر این، ارتباط میان بخش‌های تاثیرگذار مغز در فرایند‌های حافظه و تفکر هم ضعیف‌تر است.

@ketabkhanepdf12


زندگی خیلی کوتاه است. چیزی به من ببخش که دوستش داشته ‌باشم و من چیزی جز حقیقت را دوست ندارم. همان چیزی را به من ببخش که خودت هستی!

📒 همه گرفتاریم
#کریستین_بوبن

@ketabkhanepdf12


قرار است علم خوشبختی را در جهان تآمین کند، اما تعلیمات دینی مانع این کار است ...
دین از آموزش عقلانی کودکان جلوگیری میکند ، دین مانع نابودی عوامل اصلی جنگ‌ها میشود .
دین به جای ترویج اخلاق علمی، اعتقاد به گناه و تنبیه را گسترش میدهد.
بشر در آستانه دوران شکوهمند است اما اژدهایی به پایش پیچیده مانع اوست. لازم به یادآوری نیست که این اژدها دین است.

🙍‍♂ برتراند راسل
📚 چرا مسیحی نیستم

@ketabkhanepdf12


وقتی یک رابطه چالش ندارد و به هیچ چالشی برخورد نمی کند احتمالا یکی از طرفین رابطه از رابطه خارج شده ولی اعلام نکرده است!

کارل گوستاو یونگ

@ketabkhanepdf12


«نه» بگویید و ببینید برخی ، چقدر کثیف
و بی رحمانه می توانند درباره شما صحبت کنند.‌

@ketabkhanepdf12


گفت: " این روزها، کمی افسرده به نظر می رسی."
گفتم: " واقعا؟ "
گفت: " حتماً نیمه شب ها، زیادی فکر می کنی. من فکر کردن های نیمه شب را کنار گذاشته ام."
"چه طور توانستی این کار را بکنی؟ "
او گفت: " هر وقت افسردگی به سراغم می آید، شروع به تمیز کردن خانه می کنم. حتی اگر دو یا سه صبح باشد. ظرف ها را می شویم، اجاق را گردگیری می کنم، زمین را جارو می کشم، دستمال ظرف ها را در سفید کننده می اندازم، کشوهای میزم را منظم می کنم و هر لباسی را که جلوی چشم باشد، اتو می کشم... آن قدر این کار را می کنم تا خسته شوم ... و می خوابم. صبح بیدار می شوم و وقتی جوراب هایم را می پوشم، حتی یادم نمی آید شب قبل به چه فکر می کردم. "

بار دیگر به اطراف نگاهی انداختم. اتاق مثل همیشه تمیز و مرتب بود.
آدم ها در ساعت سه صبح به هر جور چیزی فکر می کنند. همه ما این طور هستیم. برای همین هر کدام مان باید شیوه ی مبارزه خود را با آن پیدا کنیم.


#هاروكى_موراكامى
#كجا_ممكن_است_پيدايش_كنم

@ketabkhanepdf12


مت هیگ کتابی داره به نام انسان‌ها.

بخشی از کتاب برای من جذاب بود و فکر می‌کنم شما هم دوستش داشته باشید.
جایی که «چند توصیه برای یک انسان» رو مطرح می‌کنه.

چند مورد رو انتخاب کرده‌‌ام و «با جمله‌بندی خودم» نقل می‌کنم:

_زندگیِ تو حدود ۲۵۰۰۰ روز باشه.
مطمئن باش کاری می‌کنی که بعضی از اون روزها برات به یادماندنی بشن.

_ بالاخره یه روز اتفاق‌‌های بدی برات میفته. کسی رو داشته باش که اون روز بهش تکیه کنی.

_اگر چشمت به غروب افتاد، وایسا و نگاهش کن. هیچ کار واجب‌تری وجود نداره.

_بالاخره یه روزی انسان‌ها روی مریخ زندگی خواهند کرد. اما اونجا هم هیچ‌وقت چیزی شگفت‌انگیزتر از یه طلوع ابری روی زمین پیدا نمی‌شه.

_ چند هزار سال دیگه، اگر هنوز بشری روی زمین باشه، تقریباً‌ هر چیزی که امروز می‌دونی رد شده
و حرف‌ها و افسانه‌‌های بزرگتری، که قراره اون‌ها هم رد بشن، جای اینا رو گرفته.

_ تو از یه قدرت خارق‌العاده برخوردار هستی:
قدرت توقف زمان. این کار رو می‌تونی با بوسیدن یا گوش دادن به موسیقی انجام بدی.

_ حرف مغزت رو گوش بده. حرف دلت رو گوش بده. حرف شهودت رو گوش بده. اصلاً هر حرفی رو گوش بده، غیر از دستورات رو.

_ زنده باش. این وظیفه‌ی توست.

_ هیچ‌کس تو رو کامل نخواهد فهمید. البته این موضوع در نهایت، اهمیتی هم نداره. اما مهمه که خودت، خودت رو بفهمی و درک کنی.

_سعی کن کارهایی انجام بدی که اگر لحظه‌ی مرگت رسید، از این‌که مرگ رو در حین انجام اون کارها تجربه می‌کنی شاد بشی و لبخند بزنی.

همه‌ی این حرف‌ها و نکته‌های مت هیگ رو دوست دارم. اما نکته‌ی آخر خیلی وقت‌ها ذهنم رو مشغول می‌کنه.
از خودم می‌پرسم چند ساعت از روزم به چنین کارهایی می‌گذره؟ ...چقدر احتمال داره، با قاعده‌ی مت هیگ، لحظه‌ی مرگ لبخند بزنم؟

محمدرضا شعبانعلی

@ketabkhanepdf12


احتياجی به دلسوزی و محبت شما ندارم. دلم نمیخواهد کسی دلش به حالم بسوزد. دلسوزی و ترحم هم بخشی از ظلم است. نه برای من دلسوزی کنید و نه برای بچه‌ام. دلسوزی چاره‌ی ظلم نیست.


📕 بی‌قراری
✍🏽 #زولفو_لیوانلی

@ketabkhanepdf12


شکم، نان می خواهد. گفتگو که حالی اش نمی شود! جای نان، چاخان هم نمی شود تحویلش داد...


کلیدر
محمود دولت آبادی

@ketabkhanepdf12

Показано 20 последних публикаций.