مرا چه سود که تو عاقل باشی ؟
زیبا باش و محزون باش
اشک بر زیبایی چهره می افزاید
چون رود که بر منظره
طوفان گلها را طراوت می بخشد
دوست می دارمت آن دم که نشاط
از چهره ٔ گردت آلوده ات رخت می بندد
آن دم که غرق در کین می شود دلت
و سایه ٔ هولناک گذشته
بر امروز تو بال می گستراند
دوست می دارمت آن دم , کز چشم فراخت
اشکی به گرمی خون می چکد
ای لذت آسمانی
سرود ژرف و دلنشین !
من طالب سوز دل توام
و می پندارم که روشن می شود دلت
از مروارید هایی که فرو می ریزد از دیده ات.
شارل بودلر | گلهای رنج
برگردان از محمدرضا پارسایار
.
Ophelia "1851_1852"
John Everett Millais
این اثر اوفلیا معشوقهٔ هملت را در حال آوازخوانی حین غرقشدن در رودخانهای در دانمارک به تصویر میکشد.
|
@Itgallery