🔔 زمان تنگ و حریف عجول
شرایط پرونده ی هسته ای ایران به مرحله سختی رسیده است. بند غروب برجام سال آتی فرا می رسد و تقریبا همه مطمئن هستند اگر تا آن زمان اتفاق مثبتی در رابطه ی هسته ای و غیره هسته ایران با غرب نیافتد، اروپایی ها از مکانیسم ماشه استفاده می کنند.
از طرف دیگر رئیس جمهور جدید آمریکا نیز ماهیتا عجله دارد و یکی از ویژگی های دولت خودش را سرعت و حل سریع مسائل قرار داده تا هزینه ها کاهش پیدا کند. ترکیب این دو حالت شرایط نامطلوب برای طرف ایرانی بوجود آورده است.
طرف ایرانی دوست ندارد زود تصمیم بگیرد، اصلا شاید دوست نداشته باشد تصمیم بگیرد. در چهار سال گذشته توافق نانوشته با آمریکا و صادرات حداکثری نفت به چین توانست شرایط را تا حدودی مدیریت کند و بازار ارز و کالاها کنترل شود خصوصا از اواخر سال 1401 تا به حال.
دلار در اوایل اسفند سال 1401، 60 هزار تومان بوده و از آن موقع تا به حال رشد سالانه ی حدود 19.5 درصدی داشته است و این نشان می دهد وقتی صادرات نفتی قابل قبول باشد، نرخ رشد دلار قابل کنترل می شود. اما اگر قرار باشد به جای 1.8 میلیون بشکه نفت (با مکمل صادرات غیرنفتی) چیزی حدود یک میلیون بشکه نفت صادر شود، شرایط می تواند سختتر باشد.
عدم صادرات نفت به سوریه باعث کاهش صادرات نفت شد و حالا تحریم یکی از شبکه های صادرات نفت ایران می تواند صادرات نفت را بیشتر کاهش دهد (ولو به صورت موقت).
جو کانال های تلگرامی و توییت های آخرالزمانی را رها کنید، سوال اساسی الان این است:
آیا دولت برای جبران احتمالی کاهش صادرات نفتی، به کمک گرفتن از صادرات غیرنفتی خواهد رفت؟ مشابه همان اتفاقی که در سالهای 98 و 99 افتاد. ملزومات این کار، تعدیل پویای نرخ دلار توافقی و تسهیل صادرات خصوصا در زنجیره فلزات، پتروشیمی و فرآورده های نفتی است.
📱
@fardaname